.

.

.

.

اون جمعه به جمعه سرو گوشش می جنبه !

دختر جعلی

جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 12:17
دیدید این پنج شنبه جمعه هم غیبش زد؟
دیشب نصف شبی خواب آلو از توی تخت دو تا کامنت جواب داد که یعنی هستم.

روزایی که تعطیله کمتر از روزایی که می ره سرکار توی نت هست. سه روز اول هفته که می گه سرکار می رم و می گه شوهر دارم همه اش پلاسه توی نت.

تعطیلات آخر هفته که به لطف شک و بدبینی شوهرش جایی هم نمی تونه بره توی نت هم پیداش نیست.

به شدت با پدرشوهر پی گیر نصب ویندوز هستند



حسنا به شدت روزهای تعطیل مشغول کار خانمان براندازی است.

از روزی که گفت یه مساله ای پیش اومده و حالا حل شد بهتون می گم تمام ساعات خارج از اداره اش به اون مساله خطیر می پردازه.

فقط همسر در جریان نیست.


برای همین هم اون هفته ای که همسر با خانوم خانوما رفت سفر تمام طول هفته را حسنا از دوستان وبلاگیش مرخصی گرفت ( به بهانه نصب ویندوز و نداشتن لپ تاپ ) و کل هفته پیگیر شد.


هفته های دیگه آخر هفته می ره دنبال نصب ویندوز

چون شوهرش تعطیل هست و با خانوم خانوماست و اجازه نداره حتی یک زنگ به حسنا بزنه. حسنا با خیال راحت شوهره را می پیچونه می ره دنبال نصب ویندوز



ایشاله که هر برنامه ای داره واسه خراب کردن زندگی اون زن می ریزی برگرده به خودت.

فکر کن دیگه این دفعه چه وضعیه که باباش هم گفته برو امضا کن و شوهرش هم گفته من کاری ندارم و به خانوم خانوما چیزی نمی گم. رفت دم جناب سرهنگ را دید برای نصب ویندوز!!

شیاد خانمان برانداز !



یه پست بلند بالا نوشت که شوهر اون خانوم ( کسی که بچه برادرشوهرش را توی رحمش داره ) گفته برید وقتی بچه تون به دنیا اومد بیایید ببریدش و کلی هم سخت گیری می کنه و دوست نداره اینها حتی خانومه را ببرند دکتر.

حالا شده موزه! حسنا می خواد بره خانومه را ببینه! اون هم روز جمعه ای.
اگر وسط هفته بود می تونستی به دروغ بگی باهاش رفتم دکتر. راحت تر می شد دروغ بگی. چه کنی که توی این دروغهای جمعه ات گیر کردی.

این هفته هم می ری موزه شکم خانومه را ببینی

شایدم این هفته نوبت تو هست بری خونه اش را گردگیری کنی.


یه هفته الکی نوشتی با دختر خاله ام رفتم شمال. یه هفته نوشتی شب دیر برگشتم ( از کجا؟ خونه دوست و فامیل و آشنا که ممنوعه. استخر که ممنوعه، با دوستان بیرون رفتن که ممنوعه ... البته من هم اگر تجربه خوش قبل از عقد و خونه خالی را داشتم و شنیده بودم که به خاطر پسربازی از آپارتمان قبلی بیرونت کردند و این همه خاطرات خوش از فعالیتهای زنم داشتم  ... همه چیز را ممنوع می کردم. بالاخره می دونه با کی طرف هست. اینقدر بهش شک داره که حتی استخر زنانه نمی ذاره بره !!! )


حالا حالاها باید بدویی خونه خراب کن. اینقدر که خونه ات خراب شه و بمونی با یه آوار.

البته الان زوده. به نظر من بهتره تو را طلاق ندهند. بمونه وقتی از ریخت و قیافه افتادی و سوراخت بی مصرف شد

که همچین خوب بفهمی چوب خدا صدا نداره یعنی چی !






نظرات 259 + ارسال نظر
نارین شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 23:28

یه بنده خدا
گفتی زمستان 91 شیراز
خب
این چیزی نیست که
همونیه که خودش تو وبش گفته
یه مشخصه ای چیزی
همون جرف خودش رو تکرار میکنی؟
اگه اینطوری باشه همین مسافرت اخیرش که فک کنم به تبریز بود رو هم باید در می اوردی می دیدی این هست یا نه

غنچه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 23:26

بنده خدا

دوست عزیز نوشتن یک کنفرانس در زمستان 91 هیچی نیست
نمیگفتی بهتر بود چون نشانه از این دارد حرفای شما پوچ است


هیچ وقت به هیچ کس توهین نکردم به شما هم توهین نمی کنم
بهت هم چیزی نمیگم نه اینکه ازت بترسم فقط به خاطر اینکه احساس کردم ناراحت میشی و خودم دوست ندارم کسی از دست خودم رنجیده خاطر کنم
شبت خوش دوست عزیز

بهتر این بحث همین جا تموم کنم چون اون چیزی که باید میفهمیدم هم من هم دوستان و هر کس دیگه که کامنت های مارو بخواند خواهد فهمید
و امیدوارم این آخرین کامنت من در مورد این موضوع باشه

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 23:07

بنده خدا از نه دلم میخواد که همین جور باشه که تو میگی و این زن شرم کنه و بره .

به بنده خدا شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 23:06

عجب کمک بزرگی کردی
کنفرانس زمستان 91
خیلی ممنونیم

یه بنده خدا همون بی نام شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 23:05

نوشته زیر متعلق به من هست یادم رفت اسم بنویسم

[ بدون نام ] شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 23:04

سمینار مربوط به زمستان سال گذشته است و در نوشته های زمستان 91 حسنا به اون اشاره شده به ارشیو حسنا مراجعه کنید و پیگیری کنید...
این کار نه سخته نه مشکل و نه نشدنی امتحان کنید و نتیجه بگیرید و دیگران رو متهم نکنید!
من لزومی نمی بینم با دادن توضیحات اضافی بخاطر باور کردن یا نکردن شما خودم رو به دردسر بیاندازم بخصوص شمایی که انصاف رو در مورد دیگران رعایت نمی کنید و خیلی راحت در مورد من هرجور دوست داشتید قضاوت کردید...َ
غرض هشدار دادن به اون خانم بود که عملی شد شما هم با بی احترامی و متهم کردن من فقط دارید به نفع اون خانم کار می کنید. این عین حقیقت است.
هر کس هم از این به بعد الفاظ توهین آمیز و بی ادبانه نسبت به من بکار ببرد به خدا واگذار می کنم که خودش پاسخ محکمی به او بدهد اگر شما اعتقاد ندارید من اعتقاد دارم! شخصیت حقیقی و مجازی انسانها هر دو محترم هستند و هیچ کس تحت هیچ شرایطی حق توهین به دیگران رو ندارد...

یزدانی شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 22:48

بچه ها این یه تله ست
خنده م گرفت بخدا
بنده خدا جانم
ما اسم نمیخاهییییییم
برو عزیزم
برو تو همسران اول اسمش رو بنویس
بانو بی خیال این آدم شو

[ بدون نام ] شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 22:37

بانو بیا دیگه
مار و از دست این بلوف زن نجات بده!
(مطمئنم اگه چیزی داشت رو میکرد)!

یزدانی شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 22:33

به قول بانو
با هویت واقعی کسی اینجا کاری نداریم
یه بنده خدا برو خدا روزی ت رو جای دیگه بده
برو خودت اونطوری مبارزه کن اگه بلدی

یزدانی شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 22:28

"در مورد این که از سوپر سرکوچمون خرید می کنم و زنگ می زنم برام ماست می آره می شه فهمید چقدر براش حتی یه غذای سیر خوردن عجیبه!!"
وای بانو یعنی این چیزا واسش خیلی شگفت انگیزناکه؟
نمیدونستم

یک پست داشت در مورد سوپری سرکوچشون.

به بنده خدا شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 22:27

اگر نمی خواهید اسم بدهید لااقل اطلاعات کنفرانس و روز و تاریخش و.. را بدهید ما خودمان پیدا میکنیم
یا خصوصی به بانو بگو تا او خودش اعلام کنه
این که دیگه اشکالی نداره
اگر واقعا درست بگی مطمئنم بانو خودش دنبال میکنه
ضمنن مثل سوگند و حسنا و دوستاش ما رو از قانون نترسون که اگه اینجوری باشه ماه پیش باید بانو رو میبردند زندان !!چون داشت کاراش توسط وکیل شوگند رصد میشد!!
یا اطلاعات بده یا اسم رو خصوصی به بانو بگو تا اون خودش اعلام کنه یا جایی آپلود کنه

غنچه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 22:18

بنده خدا
قبول شما رو به عنوان کسی که قصد ندارید مشکلی براتون به وجود بیاید قبول می کنم

لطفن اسم اون سمینار در چه زمینه هم هست و تاریخش و محل سمینار بگید

یا فقط لینک اون سمینار بگذارید مشکلی هم برای شما به وجود نمیاد

شما یک لینک عمومی که در خصوص سمینار بوده گفتید فکر نمیکنم مشکلی هم براتون به وجود بیاد


ممنون میشم سوتفاهم ها هم حل میشه

بنده خدا همون بی نام شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 22:10

غنچه خانم باید حواب شما رو بدهم
بفرمایید دقیقا اسم و فامیل ایشان را می خواهید؟ اگر خود شما بودید تبعات قانونی آن رو می پذیرفتید و اینکار رو می کردید؟ برای صدمین بار من نوشتم برای اینکه حسنا اگر دلش برای دیگران نمی سوزد حداقل به حال آبروی همسرش و خودش دلش بسوزد و دست بردارد!!! به هیچ عنوان هم نگفتم تمام حرفهای حسنا درست است و این که می گوید خانم اولی بیماری دارد که از 6 محروم است حقیقت دارد نخیر به هیچ وجه حرفهای حسنا رو تایید نکردم!!!!
یک وکیل چطوری مطمئن باشم از لحاظ قانونی خطری من رو تهدید نمی کنه از هر طریقی که می دونید راهنمایی کنید اگر مطمئن بشوم که خطری قانونی من رو تهدید نمی کنه اینکار رو می کنم و نشانه های محکمی به دوستان خواهم داد.
خانم غنچه دروغگو خطاب کردن دیگران توهین نیست؟
اصلا شما واقعا همان غنچه مودب و منطقی هستید؟
شاید خود شما از ستون پنجمی های حسنا هستید که دارید دیگران اینگونه متهم می کنید!!!
دقیقا برخورد غیر منظقی و نادرست شما با من داره آب رو به آسیاب حسنا می ریزه اگه کمی درست نگاه کنین!!!

نارین شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 22:08

؟؟؟؟؟؟؟؟
چه خبره اینجا

غنچه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 22:02

بنده خدا
کجا تازه ما شما رو پیدا کردیم
اولن که کامنت های من هست من هیچ توهین و بی احترامی به شما نکردم
بعدشم تا دو تا حرف حساب شنید دوستان از تون درخواست های منطقی کردن به قول دوستی صغرا کبری چیدی برای خودت داری داری میری


فقط میگی سمینار شیراز و تاریخش هست برید سرچ کنید خودتون میفهمید

متاسفانه من شما به دروغگویی متهم میکنم چون هیچ دلیل محکمه پسندی ارائه ندادی

نمیشه که هر کی از راه میرسه تو این دنیای مجازی هر حرفی بزنه ما باور کنیم

دلیل و منطق با اسنتاد به شواهد در دنیای واقعی قابل قبول

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 21:53

بنده خدا کی به شما بی ادبی کرد؟؟اونم خیلی زیاد؟؟؟اگر کسی به کاری که میکنه ایمان داشته باشه حرف دیگران براش مهم نیست.شب شما هم خوش

یه دختر(تو رو خدا بخوونید) شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 21:52

خیلی جالبه تا من دیروز گفتم اگه شوهر حسنا انقدر معروفه کسی تا حالا نشناخته تش!!
امروز سریع یکی پیدا شد که شناخته ش!!!
ما دسته جمعی اینجا داریم نخ و راهکار میدیم به حسنا و طرفداراش!
حسنا با هوشه خودش دست تنها یکسال و خورده ای بلاگ نوشت
اما حالا با کمک و هوش ما فکر کنم راحت بتونه ده سال دیگه بنویسه

یه بنده خدا همون بی نام شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 21:51

منظور از لهجه شیرین همسر این بود که کنار گذاشتن تمامی اطلاعات حتی ریزترین آنها در کنار هم بخصوص شرکت در آن سمینار در آن تاریخ خاص در شهر شیراز باعث کشف هویت همسر شد و خیلی نکات دیگر که...
بگذریم،
ظاهرا این جا دیگر جای بحث های منطقی و درست و مودبانه نیست و میدانی شده برای توهین و بی احترامی هر نظر دهنده ای، حتی اگر مثل من در تایید این وبلاگ و صحبت هاش حرف بزنه منتها با ادله خودش که مطمئن هست درست تر و دقیقتر از حدسیات شماست!!!
مثل این که فکر می کنید چون گفتم هویت همسر را شناختم معنیش اینه که تمام حرفهای حسنا درسته و او همه چیز رو راست گفته!!!!!!!!!!!!!!!!!!! چطوری به این نتیجه رسیدید خدا می داند و بس...
ترجیح می دهم به این بحث ادامه ندهم من می خواستم به حسنا مطلبی رو متذکر بشوم که شدم چون در وبلاگ خودش صلاح نبود اینکار رو بکنم و برایم دردرسر درست می کرد و ... دیگران هم هرجور دوست دارند فکر کنند در ضمن بی ادبی بعضی کامنت گذاران چیزی از من کم نمی کند غیر از این که ادب و تربیت نداشته خودشان را به دیگران اثبات می کنند...از نوع صحبت کردن اشخاص می توان پی به شخصیت حقیقی آنها برد دوستانی که بی ادبانه و با کلام زشت با دیگران صحبت می کنید شما اول از همه شخصیت خودتان را در معرض دید همگان قرار دادید...
شب خوش

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 21:47

بنده خدا ،من اصلا موافق لو دادن هویت واقعی این فرد نیستم اما میخوام بدونم در نهایت هم که بگی چی میشه؟

یزدانی شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 21:45

بنده خدای عزیز
کیو میخای لو بدی؟
مگه شوهر حسنا رو میشناسی؟

یه وکیل شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 21:44

نه هیچ خلافی مرتکب نشدید .
چند دلیل محکم هست که شما قانونا خلافی مرتکب نشدید ولی اگه بنویسم حسنا این تغییرات رو در وبش ایجاد می کنه .
وب حسنا یه وب عمومی بوده و بی هویت هست .

غنچه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 21:42

منظورم این بود الکی اسم آدمی نیاری با آبروش بازی کنی
گفتم حواست باشه دروغ نگی منظورم این بود

بله هنوز هم سر حرفم هستم اسم شوهر پولدار معروف حسنا بگو تا باور شه راست میگی وگرنه به دروغگویی متهمت میکنم

کجاش تناقض ؟

یه بنده خدا همون بی نام شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 21:40

خطاب به ههههه:
عزیزم با این طرز نگارش و ادبیاتی که دارید چریدن برای شما بسیار برازنده تر است. متاسفم ایکاش کمی بیشتر از نوک دماغتان را هم می دید و کمی هم ادب و آداب معاشرت و سخن گفتن با دیگران را چاشنی زندگیتان می کردید!!!
یک بار امتحان کنید، ضرر نمی کنید!!!

یه وکیل شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 21:38

دوست من اینجا جامعه مجازی هست ، حسنا فردا می تونه بگه من حسنا 18 ساله از محمود ابادم
ایشون یه شخصیت مجازی هستند ، وبشون قابل استناد نیست.

یه بنده خدا همون بی نام شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 21:36

آقای یه وکیل
در کامنتهای قبلی یکی از نکاتی که مرا به همسر حسنا رسوند گفتم کامنتها رو بخونید متوجه میشوید...
امروز اینقدر توهین و بی ادبی در این وبلاگ دیدم که دیگر حال و حوصله تکرار ندارم...
آنچه گفتم برای هشدار به حسنا بود و خودش با عکس العملی که نشون داد ثابت کرد حرفم درست بوده حالا چرا اینجا به من بدو بیراه گفتند و به نوعی مرا حیوان خطاب کردند برایم جای سوال و تعجب است؟!!!
یعنی اگر من اسم آن آقا یا محل کارش یا شغلش یا محل تولدش یا تعداد فرزندانش یا رزومه کاریش رو اینجا بنویسم قانونا خلافی مرتکب نشدم؟!!!!!!!!!!!
اصلا از این حرفها گذشته هویت این آقا به چه درد دیگران می خورد؟ هرچند اگر کسی مشتاق باشد در کامنتهای قبلی گفتم چطوری به او رسیدم از همون طریق بررسی کنند و مشخصات همسر رو از همه نظر بخصوص نکات ریزی مثل لهجه شیرین همسر و ... که حسنا ازش گفته در نظر بگیرند به همسر می رسند!
من رسالتی برای افشای هویت این شخص ندارم صرفا خواستم حسنا بداند دنیا به اون بزرگی هم که فکر می کنه نیست و شاید نفر بعدی که هویت همسر و او رو کشف کنه مثل من اهل حفظ آبروی مردم نباشه و بشود آنچه که نباید میشد!!!

مگه ما فراخوان داده بودیم برای کشف همسر حسنا؟

شما خودت اومدی می گی می خوام بگم.
بعد از اون طرف می گی به چه درد دیگران می خوره.

یه وکیل شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 21:35

من مسئول نوشته و نظر خودم هستم و منتظر نوشتن شما در مورد همسر

قورباغه سبز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 21:34

حسنا نوشته با چند همسری مخالفه
مثل مواد فروشی که بگه با مواد مخدر مخالفه!!!!!!!!!!
خوب عزیز من اگه مخالفی انجام نده. قسمتو باور کنیم یا دم خروس رو؟؟؟؟؟
حسنا تز یداده که بریم به مجلس نامه بنویسیم و نشست برگزار کنیم و ...
گویا سرنوشت کمین یک میلیون امضا یادشون رفته

جلوی ضرر را از هر جا بگیری منفعته
اگه مخالفه
جمع کنه بره.

یزدانی شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 21:34

سلام بچه ها
چی شده؟
شما اسم کیو میخایین؟
قضیه همایش چیه؟

به ههههه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 21:33

چریدنت اونجا تموم شد دوباره اومدی اینجا واسه نشخوار؟؟

الهه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 21:32

ایشون هیچ مدرکی نداره و فقط داره چند ساعته بلوف میزنه
اکر غیر این بود بجای اینهمه طومار نوشتن میگفت

یه وکیل شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 21:11

من مخالف توهینم ولی همینجور حرف زدن بی هیچ مدرکی هیچی رو اثبات نمی کنه ، می تونید چندین مدرک بدید که افراد اینجا مطالعه بکنن.

یه بنده خدا همون بی نام شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 21:08

سلام یه وکیل
شما دیگه چرا؟ شما که با قانون و حقوق و روابط و ضوابط و ... آشنایی دارید!
شما به عنوان یک وکیل حاضرید اینکار رو بکنید؟ تبعات قانونی اون چی میشه؟
کار من صرفا یک پیام و هشدار برای حسنا بود که امیدوارم متوجه بشه داره چه اشتباهی در حق همسرش و خودش می کنه حالا این که چه ظلمی در حق دیگران کرده و می کند بماند!!!
اما متاسفانه دوستان بدترین برداشت رو از حرف من کردند و پاسخ های حاوی کلمات توهین آمیز رو نثار کردند...

[ بدون نام ] شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 21:02

غنچه خانم چقدر تناقض در گفته های شما هست؟
اول می گویید مواظب باش با آبروی مردم بازی نکنی! بعد می گویید:( چون تا اسم اون شخص نگی من هنوز باور نمیشه یک همچین آدمی وجود خارجی داره و زنش این بیماری داره

باید بگی وگرنه بهت اتهام دروغگویی میزنم یا میگی اسم اون شخص یا تو هم دروغگویی)؟!!!!!!!!!!!!!!!
خانم تکلیف را روشن کنید من باید اسم بگویم آبرو ببرم یا باید مواظب باشم آبرو نبرم؟
کی گفته تمام حرفهای حسنا منجمله بیماری خانم اولی راست است؟!!!!!!!!!!
من فقط گفتم از نوشته های حسنا پی به هویت همسرش بردم و دیگران هم به راحتی می توانند پی ببرند اگر پیگیری کنند!!!!!!!!!!!!!!!
از نظر شما کلمه چریدن و ... بی احترامی نیست؟!! از شما بعیده خانم غنچه!!1
تو رو خدا کامنت ها رو که می خونید کمی فکر کنین بعد سریع جواب بدین...

یه وکیل شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 21:00

البته اگه واقعا همسرش اون فردی که شما می گی باشه

یه وکیل شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 20:59

خوب دوست من اطلاعاتت رو غیر مستقیم بگو ،حداقل یکم خانم حسنا به خودش بیاد.

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 20:58

همیشه با خودم فکر میکنم احتمالا وقتی بزرگ بشن پدرشون رو ول میکنن و به سمت خانواده مادریشون بر میگردن

یه بنده خدا همون بی نام شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 20:53

خطاب به حسنا که می دونم این وبلاگ رو می خونه:
حسنا خودت می دونی که من دقیقا راست گفتم ... و بعد با اون جملات تهدید آمیزت تایید کردی که تشخیص و حرف من درست بود. به عنوان یک هم نوع و یک زن و یک هم وطن بهت توصیه می کنم دست برداری از نوشتن مطالبی که هیچ خیری در آن برای خودت و دیگران نیست، غیر از این که داری یک عده زن و دختر ساده را با نمایش دادن جاذبه های کاذب و دروغین همسر دوم مرد پولدار شدن از راه به در می کنی و یقینا به ازای هر زندگی به واسطه آنها و به دلیل نوشته های تو خراب میشه باید در دنیا و آخرت پاسخگو باشی!
حسنا فکر نمی کنی آبروی همسرت رو که دارای اعتبار و وجهه اجتماعی هست داری می بری؟ می دونی توی نوشته هات چقدر نکته و مطلب غیر از آنچه که گفتم برای شناسایی همسرت هست؟ دقیقا می دونی که دارم راست میگم و بلوفی درکار نیست! حسنا خانم دوم من فقط خواستم بهت بگم داری با آبروی آن مرد بازی می کنی آن هم به بدترین شکل و این موضوع به زودی دامنگیرت میشه و باید پاسخگو باشی! مطمئنا اول باید به خود همسر پاسخگو باشی بابت آبرویی که از او در سطح اینترنت و به صورت عمومی بردی و بعد هم به کسانی که زندگی شان را خراب کردی!
من فقط آنچه لازم بود گفتم و خواستم بدونی دنیا کوچکتر از آنی است که تو فکر می کنی و ممکن است .... که چه تبعاتی برایت در پی خواهد داشت وگرنه من با تو هیچ کاری ندارم. ازت خوشم نمیاد، از راهت و از نوع نگاهت و از وبلاگ منحرف کننده ای که راه انداختی بیزارم، اما اهل افشاگری و ... هم نیستم این فقط یک تذکر بود برای این که اگر حرفهای دیگران نشنیده گرفتی این یکی را کمی در موردش فکر کنی بحث آبرو و ابروداری نکته مهم و قابل تاملی است. اگر همسرت رو دوست داری پس آبروی او رو هم دوست داشته باش. بهتره دیگه دست برداری و به زندگیت تو دنیای واقعی برسی این بهتر نیست؟!
این که چرا اینجا بهت گفتم و مورد خطاب قرارت دادم برای این بود که اگر در وبلاگ خودت بنویسم از بعضی روابط و موقعیت ها سوءاستفاده می کنی و ممکن است ...
دیگه خودت می دونی و خدای خودت و اینکه چقدر وجدان و شرافت داشته باشی و ...

یه وکیل شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 20:48

بی مادری خیلی سخته ، خیلی خیلی سخت ،درد بی مادری واقعا جانکاه هست .
یکی از بدترین دردی هایی که در طول عمرم داشتم بود .

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 20:46

میدونم یه وکیل اما همیشه برام جای سوال بوده که بچه هاش چی میکشن.

یه وکیل شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 20:43

گلریز جان کیو ؟
بچه های ناصر محمد خانی ؟
ناصر محمد خانی چند ساعت بعد از اعدام شهلا با بچه های از ایران رفت.

غنچه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 20:43

یک بنده خدا
با این کامنتت مهر تائیدی به حرفای حسنا زدی
چون ما داریم میگیم اون وبلاگ سراسر توهمات اون زن بعد الان اومدی میگی من شوهر حسنا میشناسم یعنی توهم نیست

یا اسم شوهر حسنا و کسی که شناختی و میگی معروف و اگه بفهمه همه ما ها رو به صلابه میکشه چون شخص مهمی است
یا معلوم از اول کامنتات فقط در جهت تائید وبلاگ حسنا است

کسی هم بهت توهین نکرد همه ازت اسم اون مرد می خواهن چون خودت گفتی من میدونم کیه می تونستی خصوصی این کامنت برای حسنا بگذاری نه اینکه بیای اینجا به ما بگی

چون تا اسم اون شخص نگی من هنوز باور نمیشه یک همچین آدمی وجود خارجی داره و زنش این بیماری داره

باید بگی وگرنه بهت اتهام دروغگویی میزنم یا میگی اسم اون شخص یا تو هم دروغگویی

یه وکیل شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 20:41

ناصر فقط از شهلا سواستفاده کرد ، اخرش هم به اون طرز باهاش برخورد کرد.
بعد هم برگشته گفته ، شهلا کسی بود که با قتل زن ناصر محمد خانی مشهور شد.
پرونده خیلی جای کار داشت ولی به اون شکل حکم صادر کردن .
ناصر محمد خانی ابرو هر چی مرد بود برد.

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 20:41

یه وکیل بچه هاش چه جوری تحملش میکنن؟

یه وکیل شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 20:38

من اتفاقا پرونده ی ناصر محمد خانی و خدیجه جاهد رو دنبال می کردم .
برام جالب بود که شهلا یا همون خدیجه ،تا قبل از صحبت با ناصر همه چیز رو تکذیب کرده بود و بعدش طی چند ساعت حرف زدن با ناصر همه چیز رو به گردن گرفت .
یه مورد دیگه هم وقاحتش بود ، تو دادگاه ، خیلی خیلی مطمئن بود .

نظر من رو بخوای ، به نظرم خدیجه یه موجود کاملا احساسی وعاشق بود .
با وجودی که همین مرد تو دادگاه خواستار اعدام شهلا شد ،بازم شهلا بهش علاقه داشت .
ناصر محمد خانی یه هرزه ی معتاد تریاکی هوسباز که به نظر من در قتل لاله دست داشت.
این ادم اسمش مرد نیست ، لکه ی ننگی هست برای جامعه ی انسانی.

غنچه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 20:37

این که حسنا بگه دردتون بگیره
مثل اینکه در دنیای واقعی از دیدن زندگی های عاشقانه و زیبای دیگران خیلی ناراحت میشدی و واقعن از حسادت تمام بدنت درد میگرفته

حسنا خانم زندگی های عاشقانه بسیاری دیدم ولی نه تنها دردم نگرفته و حسودی نکرده ام همیشه از خدا خواستم زندگی شون همین طوری بمونه

زندگی های خوشبخت ربطی به شوهر معروف و پولدار نداره هر کسی از هر طبقه با هر تحصیلاتی می تونه کنار همسرش خوشبخت زندگی کنه

یه وکیل شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 20:30

سلام
خوبید ؟
چه خبرا؟

بانو من منتظر جواب هستم .

سلام
جواب چی وکیل جان؟
من پیغامتون را توی یکی از کامنتهاتون دیروز جواب دادم.

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 20:28

بنده خدای عزیز ممنون از اینکه اومدی و کامنت گذاشتی و فکر میکنم حسنا هم کاملا در جریان قرار گرفت.به نظر من هم شما مدارکت رو به خود حسنا نشون بده.ما هم میدونیم شما قصد ابروریزی ندارید و حقیقتا هم هیچ کدوم از ماها علاقه ای برای فهمیدن هویت واقعی این ادم نداریم چون معلوم نیست که راضی باشه یا نه

یه بنده خدا همون بینام شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 20:19

غنچه جان سلام
هرگز قصد من آبروریزی اشخاص در دنیای واقعی نبوده و نیست! اگر چنین قصد و نیتی داشتم تمامی مشخصات آن فرد را در این جا و یا جای دیگر قرار می دادم اما هرگز این کار را نکردم و نخواهم کرد و د ر تمام کامنتهام توضیح دادم فقط خواستم حسنا بدونه همونطور که من نوعی از نوشته های این خانم و چند نشانی به ظاهر ساده ای که داده بود به هویت همسرش پی بردم دیگران هم می توانند براحتی به هویت همسر و خودش پی ببرند! و برای این که حسنا بداند درواقع دارد با آبروی همسرش در دنیای واقعی بازی می کند و شاید الان بتواند با تمام کردن کار وبلاگش جلوی رفتن آبروی همسرش را بگیرد! آیا این کار بردن آبرو است؟
دوست عزیز یک بار دیگر تمام کامنت هایی که من گذاشتم را بخونید بدون غرض و آن وقت ببینید آیا منظور من از گفته ها و کامنت هایم غیر از این بوده است؟
مینو خانم و دوستان عزیز ایکاش نوشته های دیگران را به دقت بخوانیم و ان وقت آنها را متهم کنیم به این که این طرف جاسوس است و او همان سیماست و غیره!!! بله بانو آی پی ها را دارد و مدیون من است اگر بررسی نکند که من سیما هستم یا هر شخص دیگری که شما فکر می کنید یا نه؟ این قدر راحت خودتان را مدیون دیگران نکنید!
کمی انصاف و مروت در قضاوتهایتان در نظر بگیرید بد نیست!
در این وبلاگ متاسفانه امروز من چقدر توهین و بی احترامی دیدم آن هم در جواب کامنتهایی که نمی دانم کجایش شما را به این نتایج عجیب و شگفت انگیز رساند؟!

الهه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 18:11

that's a game
دوستان به نظر منم این یه بازی واسه منحرف کردن اذهان و این وبلاگ
شوهر حسنا نه تحصیلکرده است و نه همایش برو !
به قول بانو یه تازه به دوران رسیده است که تازه دستش به دهنش رسیده اونم از یه خانواده سطح بسیار معمولی و حتی پایین.یه تاجر خرده پا
این قضیه معروفیت و .. همش داستان و بازی حسناست .
باورم کنید که چنین چیزی نیست وگرنه تو جیابون و جلوی پلیس و تو لابی هتل یه آدم تحصیلکرده اونم کسی که همه میشناشنش این حرکات رو انجام نمیداد
این بنده خدا هم یه جاسوس است که اومده موضوع رو مخدوش کنه.
واقعا حسنا بانو عجب مکاری و چت سیا ست کثیفی داری
انشالله بحق اشکهای اون زن و بچه بخاطر موزمار بازیها و مظلو من مایی های تو بزودی تقاصش رو ببینی
این دنیا اونقدر هم که فکر میکنی بی حساب کتاب نیست!

الهه به حسنا شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 17:58

عزیزم واقعا من به عنوان یه زن تحصیلکرده واقعا بهت حسودیم میشه و دردمممم میگیره بخاطره شوهر ت!
بخصوصصصصصص از لحاط share کردن آل ت تنا سلی همسر عزیزت با همسر عزیزش اونم 3 به 4 روز در هفته!!
اه اه واقعا حالت بهم نمیخوره ؟ اوغ
به خدا من از دیدگاه پزشکیش نمیگم فقط
از همه جهت!
تو رو خدا برو اینقدر دل ما رو نسوزون که داریم میمیریم از درد شوهر اشتراکیت!!
اونم یه مرد هوسباز دله

مثل این که خیلی دردت اومده الهه

بچه ها گول این بی نام یا بـــــــــــــــــــــــــــــنده خدا رو نخورین!!!
این خود سیماست! بانو براش نوشت بره بچره، فکر می کنین نمی تونست آی پی ها رو مطابقت بده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ این همون سیماست. به هر مدلی درمی آد که برای حسنا خوش خدمتی کنه. اول با دو تا دیدگاه متفاوت کامنت گذاشت و وانمود کرد دو نفره. بعد اومد هرهر کرکر که هر دوش خودم بودم. بانو هم از روی آی پی متوجه شد. حالا می دونه بانو نیست می خواد دوباره وانمود کنه همون یاروئه که مخالف حسناست و گلریز ازش عذرخواهی کرد. بچه ها این بازی شناسایی شوهر حسنا رو خودش راه انداخته و داره از غیبت بانو سوء استفاده می کنه. خامش نشید لطفااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

غنچه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 17:43

یک بنده خدا

حواست باشه با آبرو واقعی مردم بازی نکنی چون سر پست قبلی برای نفس که نوشته بودن با استاد دانشگاه شهید بهشتی عکس یک استاد تو همون دانشگاه گذاشتن گفتن با دانشجوش بوده آبرو اون استاد بردن حواست باشه

بعدشم اینکه میگی شوهرش همه ما رو به صلابه میکشه اگه بفهمیم شوهرش علنن به همه داره میگه در دنیای واقعی حسنا خانم زن دوم من همه جا هم باهاش دست تو دست هم میرن حالا چی شده تو دنیای مجازی می خواهد غو غا به به پا کنه
اینا که از خداشون حسنا هم میخواهد ما دردمون بگریره نیست شوهر نداریم زندگی عاشقانه نداریم شوهرمون دکتر مهندس نیستن رو این حساب فکر کرده دردمون میگیره

حسنا جان باید از همین جا بهت بگم شوهر من پزشک متخصص طوری که اگه بخوای ویزیتش بشی شش ماهی تو نوبتی زندگی فوق العاده عاشقانه هم داریم ....دردت گرفت

این چه وضع حرف زدن دردشون بگیره فقط از یک زن دست دوم میشه توقع داشت انقدر بیکلاس و کوچه بازاری حرف بزنه

نارین شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 17:39

یعنی چی موفرفری؟

موفرفری شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 17:30

اینجا غیر از بانو فرد دیگه ای هم پست میگذاره؟

یه بنده خدا همون بی نام شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 17:29

دوست عزیز فکر می کنی چرا گفته (حتی اگر به نتیجه هم رسیده باشند و پیدا کرده باشند به ضرر خودشون میشه . از خیلی جهات . ضرر اول این که به شدت دردشون میاد از موفقیتش)برای این که پیام منو کاملا گرفته و فهمید که بلوف نمی زنم! حالا باز هم دوستان بیان به من توهین کنند و بگویند ....
و توجه شما رو جلب می کنم به این جمله اش که گفته (به ضرر خودشون میشه ) فکر می کنی چرا این حرف رو زده؟
یک کم در مورد این جلمه اش فکر کنین بدنیست! عزیزم یک جورایی با این حرفش گفته های من رو تصدیق کرده و اعلام کرده من، یه بنده خدا، درست فهمیدم و زدم به هدف و شناسایی همسرش دقیق و درست صورت گرفته و خواسته تهدیدم کنه که یعنی بله همسر فلان و فلان خواهد کرد اگه هویتش رو افشا کنم بخصوص که همسرش در ....
امیدوارم اینبار تا ته قضیه را متوجه شده باشید و بی جهت به من توهین نکنید و افترا نبندید که دوست حسنا هستم و باید برم اونجا ببخشید بچرم!!!!!

و اما خطاب به حسنا هم باید بگم چوب خدا صدا نداره عزیز وقتی بزنه دوا نداره! این قدم اول بود که خدا تو رو به خودت بیاره شاید بخاطر آبروی همسر هم که شده دست از سر زنان و دختران ساده دل برداری و دمت روی کولت بزاری و بری! لزومی نداره من هویت همسرت رو افشا کنم این کاره هم نیستم! این موضوع خیلی وقته افشا شده و فقط من نیستم یک نگاهی به دور و برت بکنی بیشتر متوجه میشی... امیدوارم در آینده برای آبرویی که از همسرت در اینترنت به صورت گسترده بردی جوابی قانع کننده برای ایشون داشته باشی و از عهده پاسخگویی به همسر بربیای...

یزدانی شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 17:18

لدفن با یه اسم کامنت بزارین
با تشکر
خیلی از اینا

موفرفری شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 17:11

یک بنده خدا عزیز، من به شما توهین کردم؟

گفتم شاید از اینکه گفتم پرده دری نکنیم ناراحت شدی.

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 17:11

دوستای من یک سوال دارم.فرض کنید حسنا اصلا پورشه داره،همسرش هم با سوادترین و پولدارترین مرد تهران باشه.حسنا هم اصلا به خاطر پول با این مرد ازدواج نکرده بلاکه عاشقش شده (که اگر فکر کنیم بعید هم نیست وقتی میگن چند ماه قبل عقد با هم اشنا بودن ) با همه اینها به نظرتون عاشق بودن توجیه این رابطه میشه؟پس اینقدر به چیزای بی اهمیت مثل ماشین گیر ندین.

[ بدون نام ] شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 17:10

ببن بنده خدا ی عزیز
اکه مدرکی داری همین الان همین جا بذار و کمک کن ما هویت مردک عو ضی رو بشنا سیم( خود حسنا هم گفته که چه بهتر که پیدا کنیم و بترکیم از حسودی!)
و اگر واقعا چیزی دستت نیست که هیچی و فقط با عث منحرف شدن بحث ما میشه این حرفت
حالا لطفا اگر چیزی میدونی بگو(خود عروس هم بله رو گفته و اجازه داده پس مشکلی نیست و ما هم کاس داغتر از آش نیستیم!)
حسنا:حتی اگر به نتیجه هم رسیده باشند و پیدا کرده باشند به ضرر خودشون میشه . از خیلی جهات . ضرر اول این که به شدت دردشون میاد از موفقیتش

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 17:08

بی نام چون یک نفر دیگه هم بی نام اومده کامنت گداشته و با شما قاطی شده.باید صبر کنید

الهه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 16:56

وقتی ماشین مدل بالای گرونش طبق کامنتی که واسه کبوتر گذاشته 206 است!! معلومه که وقتی میگه وضعیت مالی شوهرش فلان است و ... کنظورش چیه دیگه!
206 شده ماشین های کلاس و مدل بالای ایشون! در مورد بقی چیزها هم در همین حدغلو شده مینویسه چون واقعا به چشمش میاد بسه که ندید بدید است

موفرفری شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 16:54

یسنا جان، خودت میگی پارسال رمزی کرده! بعد میگی ممکنه با اینجا آشنا شده باشه!!
نوشته های سپیده اگر دروغ هم باشه به مخربی زنان دوم نیست. فکر کنم شما تسویه حساب شخصی داری باهاش.

مو فرفری شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 16:49

بانو جان، محتوای کامنت من هم همین بود که حسنا داره دروغ میگه حتا در مورد اوضاع مالی و تحصیلی شوهرش.

نارین شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 16:33

من نمیدونم چرا همه به سپیده گیر میدن
سر کسی خراب شده؟
زن دوم شده؟
یه زن یه مزد با هم دوستن
زندگی کسی رو خراب نکردن که
اگه این نوع روابط بده پس دوست دختر یا دوست پسر داشتن بد هست و باید به همه گیر بدیم
یه سر بگردین تو نت می بینین دخترای 17 16 ساله از روابطشون با دوست پسراشون میگن تو انظار و راههای پیچوندن پدر مادر یاد میدن
این بنده خدا که تو خونه خودشه جایی هم نمیره

مهسا شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 16:28

مگه همسر پولدار نیست ، چرا حسنا رو تو شرکت و کارخونه ی خودش نمی بره ؟ چرا سرکار حسنا باید برای بقیه کار کنه ؟

یسنا شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 16:27

بچه ها جون چرا همش به یه وبلاگ گیر میدین.
من یک یا دو هفته است اینجا را پیدا کردم. واقعا حس خوبی دارم چون بعضی ها آدم را شرمنده نفهم فرض می کنن هرچی می خوان می نویسند.

این وبلاگ خاطرات من http://selena0cute.blogfa.com/
من 3 ساله دارم می خونمش. خدایی تا جایی را درست می گفت. ولی الان یه یکسالی میشه همه اش خالی میبنده.

جالبه تا وقتی با همسرش بود کلی مشکل بود. الان که ازش جدا شده میگه مثل 2 تا دوست داریم زندگی می کنیم

به نظرم این از حسنا هم بدتره.

خلاصه بیان پته اینم بریزیم رو آب. یکدفعه دیدم آرشیو را رمزی کرده. حالا فهمیدم ممکنه با اینجا آشنا شده باشه.البته یه یکسالی میشه رمزی کرده.

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 16:26

با توجه به این که خیلی ها شون ادعای فرهنگ و تحصیلات بالا در جامعه رو هم دارند
این یک قسمت از پاسخ حسنا به کامنتهاست و این نشون میده حسنا اصلا و ابدا اینجارو نمیخونه.اصلا و ابدا.
عزیزم ما برای چی باید بریم از راه حقوقی این مساله رو حل کنیم.تا وقتی زالوهایی مثل تو هستن حتی اگر از لحاظ حقوقی هم مساله حل بشه فرقی نداره.زن دوم نشد میشین معشوقه.دقیقا مشکل ما با شماست.

موفرفری شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 16:20

بانو جان، ممکنه سطح تحصیلی و مالی متوسطی داشته باشند که عیب هم نیست ولی یادت باشه این سطح برای حسنا عالیه، به چشمش عالی میاد!
حسنا اگر سطح زندگیش آنچنانی بود روز مهمونی یک کمک میگرفت که کمکش کنه، نه اینکه یک هفته بشینه شامی یکی در میون درست کنه و سالاد و سبزیش هم مامانش اینها بیان تزیین کنند، اگر میخواهد بگه نه من خونه دارم که حرف مفت زده از غذا درست کردنش معلومه چه خونه داریه. قبلا که ایران بودم یادمه ظروف کرایه ای را به تعداد بالا میدادند، یعنی اگر ١٠ صندلی کم دآشتی میگفتند مثلا بالای ٤٠ تا کرایه میدهند. حالا نمیدونم هنوز هم همینجوریه! ١٠٠ نفر که مهمون نداشته دیگه!
آنوقت خانواده حسنا را بگو، با دایی و خاله ها آمدند افطار تهران!!
اینهمه راه زبون روزه آمدند ماقوت بخورند.

عزیزم منظورم این نبود که سطح مالی یا تحصیلی پایین داشتن یا ... عیب است.
منظورم این بود که حرفهای حسنا در مورد زندگیش دروغ است.

زندگی سالم داشتن به تحصیلات و وضعیت مالی ربطی نداره. مهم این هست که زندگی حسنا سالم نیست. حالا حتی شوهرش پرفسور باشه و معاون رئ++س جم .. یا کارمند ساده یک اداره.

همه ما عزیرانی داریم که ممکنه تحصیلات خیلی بالا یا وضع مالی آنجنانی ندارند
اما هیچ کدوم از اینها از عزت اونها پیش ما و عشق ما به اونها کم نمی کنه.

ساره شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 16:19

قال هیپ هاپ ( ع ):اما یک توصیه به دوستی که علیه حسنا و مثلا دروغهاش مطلب می نویسه!
خانم عزیز من شما رو نمی شناسم و نمیدونم متاهل هستید یا مجرد! اما اگه متاهل باشید و این رویه رو پیش بگیرید و مادام پای نت باشید و کلمه کلمه از گفته های حسنا رو تایپ کنید (با توجه به این که نمیشه کپی شون کرد)و گوش بزنگ باشید نظرهای مخالف رو حذف کنید متاسفانه باید بگم به زودی داد همسر شما هم در میاد و ممکنه شما هم به بلایی که انقد ازش می ترسید دچار بشید!
آخی طفلکی این هیپ هاپ نه تنها از دین چیزی سرش نمی شه هنوز هم نفهمیده که بانو مطالب وبلاگ حسنا رو رو نمی شینه تایپ کنه چند بار هم به همه گفت و یاد داد چطوری می شه راحت کپی پیست کرد . لااقل حسنا در این موررد می تونست که روشنش کنه ضمنا با توجه به فرمایشات گهربار هیپ هاپ بزودی مردک همسر سومی هم اختیار خواهد کرد چون این حسنا ست که همش به نت چسبیده البته منهای روزهای تعطیل

چون الان اینجایی می گم بدونی

ما برای نصب ویندوز نمی ریم مازندران

هر تک حسنا پاتکی دارد در خلاف جهت اون و خیلی آسون

کسی اینجا تایپ نمی کنه.

معلومه دیر اومدی وبلاگ ما و خبر از اصل داستان نداری. چون زمانی که در این مورد صحبت می کردیم (دیسایبل راست کیلیک او اینا ... ) مدارک دروغهای حسنا و صحبتهاش با رفیق جون جونیش که الان در سی سی یو مومیایی شده و ... رو شد.
اونجا شما نبودی که صحبت از عکسها و ایمیلهای سوگند و حسنا بود.
از این حرفت فهمیدم چقد عقبی

لازمه لینکهای کناری را بخونی

موفرفری شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 16:10

منم دوست ندارم پرده دری را، فقط ١ درصد اگر اشتباه شده باشه فاجعه است.
در ان صورت این شکل را میگیره که بگم بگم، انهم اینجا را نهایتش میبنده میره یک جای دیگه.
بزارین بنویسه، دروغ هاش اینجا افشا بشه و آگاه سازی صورت بگیره و خواننده ها خودشون بفهمند.
ما نمیتونیم به زور حالیشون کنیم، همانطور که یک عده هنوز به سوگند و لیلی و سومی چی بود یادم رفته اسمش هنوز ایمان دارند و همه حرفها را حرکتی برضد زنان اول میدونند هنوز، یک عده هم کر و کور حسنا هستند. حالا آن سه تا رفتند از خجا لتشون زیر سنگ یعنی فهمیدند چه کردند ولی این یکی ایستاده پا بر جا.

من آنچه شرط بلاغست با تو می گویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال

به هر حال حسنا مینویسه و ما تفسیر میکنیم و مابقی با خوانندگان.

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 16:08

ادمهایی که میخوان خودشون رو ریلکس و خندان نشون بدن در حقیقت از درون دارن می ترکن.اینقدر این کامنتش پر از حرصه که به راحتی میشه لمسش کرد.
عزیزم خدارو شکر حداقل باعث شدیم بخندی مثل بعضیا نیستسم که خونه خراب کردن رو بهت یاد بدیم

نارین شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 16:04

ساره
والا غنچه

ساره شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 16:01

شوهر اشتراکی حسنا با توصیفاتی که می کنه فکر کنم جم شید بسم الله س آخه خیلی معروفه خوب همه هم اونو می شناسن هم نمی شناسن

غنچه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:59

شوهری که وضع مالی خوب داشته باشه و تحصیل کرده باشه
به جای اینکه هفته به هفته ویندوز عهد بوق زنش عوض کنه و تا لب تاپش خراب میشه یک هفته طول بکشه

خیلی راحت میره پایتخت سر میرداماد بهترین و آخرین ورژن لپ تاب برای زنش میگیره که انقدر در به در یک ویندوز که یک بچه 8 ساله هم می تونه نصب کنه نباشه

پس معلوم همسر خیلی خرجت هم نمیکنه و یا اصلن تو فاز کامپیوتر و تکتولوژی نیست چون سواد درست حسابی نداره

به قول بانو کسی که معروف و سرشناس باشه همه برادر هاش که چه عرض کنم تا هفت جد سر کار و پست های درست حسابی می گذاره

چرا هر چی حسنا میگه باور میکنید
وبلاگ توهمات بیش نیست من حتی به تهران زندگی کردن این بشر هم شک کردم انقدر که دروغ تو این وبلاگ دیدم راست هم بنویسه میگم دروغ

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:58

راست میگی موفرفری جون.اخه نیست کنگره های ایرانی توش ا.ت.م می.ش.ک.اف.ن .خوبه ما خودمون اینکاره ایم و میدونیم اونجا چه خبره.در نهایت هم اگر کار خیلی مهمی هم کرده باشه پشیزی نمی ارزه وقتی با ادمی مثل تو ریخته رو هم و زن و بچه اش رو نابود کرده.ادم کارگر شرافتمند باشه بهتره از تاجر بی شرف

شوهرش تحصیلکرده نیست.
یکساله داریم این وبلاگ را می خونیم
کاملا مشخصه آدمهای اطراف حسنا تحصیلکرده نیستند
سطح فرهنگی بالایی ندارند
سطح اقتصادی بالایی هم ندارند

فقط همسرش یک تکونی به خودش داده و شلوارش شده دو تا
که اون هم نشون داد ظرفیتش را نداره

مهسا شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:56

یزدانی شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:55

وقتی کوشولو بودم
یه ضرب المثل بود که میگفت
به روباه گفتن شاهدت کیه
گفتیدش
دم بم

نارین شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:55

از وقتی سیما شناسایی شد کامنت نمی ذاره
قبلا داشت تند تند ههههههههه ههههههه می کرد

رفت به حسنا آموزش بده
چطور روزهای پریود که همسر نمی آد بهش سر بزنه
مشکلاتش را رفع کنه

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:53

بچه ها من با حسنا مخالف صد در صدم.اما موافق شناساییش تو دنیای واقعی نیستم.ممکنه کار ما اگر هویت واقیش رو ندونیم سخت تر باشه اما شرافتمندانه تره

بعضی از ادمها وقتی استرس میگیرن نمیدونن چیکار میکنن،کنترلشون دست خودشون نیست.الان این سیما خانوم ما هم همین جوری شده.داره خودشو به در و تخته میزنه.عزیزم ایندرال بخور طپش قلب و استرست خوب میشه.دوستای من لوش نمیدن

موفرفری شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:52

مرسده راست میگه بی نام جان، منم با شما بودم دقیقا.
این حسنا ستیزی ما موجبات دردمون میشه از موفقیتهای همسرش.
حسنا جان، من به شخصه با دروغ گویی مخالفم چه تو باشی چه سوگند. جفتتون در یک ردیف هستید تو دروغ گویی. بعد هم عزیز من شما چون خودت پخی نیستی و موفق نیستی فکر میکنی ما دردمون میاد، ما خودمون موفقیم و مستقل از همسرانمون.
سیما بدو بگو، بدو.

خودش اینجاست
لازم نیست سیما بره بگه.
منتها سیما بیماری خودشیرینی داره باید بره بگه

مهسا شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:52

یعنی بده من برم هووی حسنا شم ، میخوام زن سوم همسر شم ، مثل بانو جون

نارین شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:51

هیچ زنی تحمل هوو نداره
حتی همین هیاب

یزدانی شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:49

هویت همسر رو میخای چیکار؟
چشمت افتاده بهش؟
درویش کن چشمات رو
والا دوره آخر زمون شده
حسنا گفت متمدن نه تا این حد

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:49

بابا یکی بیاد این دستپرورده حسنا رو از اینجا جمع کنه هی الکی میاد به اسم این و اون کامنت میذاره.اه ب.ش حالمونو بد کرد

یزدانی شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:47

تجسس گرهای دوزول(بر وزن فضول)
حسنا یه جایی بوده که نمیشه گفت
بگم یعنی؟
بگم؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نمیتونم بگم آخه
یعنی بگم؟
.
.
.
.
.
.
حسنا تو دستشویی پارکینگ گیر کرده بوده
پسر عموی بابام آتشنشانی تهران بزرگ کار میکنه اون گفتیدش
حالا بازم برین هی حدس بزنین
بیکارا

مهسا شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:44

یزدانی

یزدانی شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:42

و اما یک چیز دیگه!
ما چرا انقد نسبت به یه زن دیگه حساس هستیم! چرا نمی تونیم باور کنیم این یک حسادت زنانه ست !؟؟ به خدا می دونم خیلی سخته اما چرا قبول نمی کنیم قابل تحمله؟
عزیزان ما زن هستیم! و خدا انقدر در وجود ما وسعت گذاشته و این توانایی رو در ما قرار داده که به مرد همچین اجازه ای رو داده! چرا نمیخوایم قبول کنیم زن وقتی میتونه داغ فرزندش رو تحمل کنه این که دیگه چیزی نیست!!
...........
شماها خیلی دخملای بدی هستین
میخاستین منو اغفال کنین
منو گول بمالین
من متنبه شدم و متحول
دیگه باهاتون قهر قهرم
من مجردم و میخام نفرین پشت سرم نباشه و آینده خوبی داشته باشم و خوشبخت بشم و وکیل و وزیر بشم
نون تازه و حلیم داغ بخورم به سلامتی خوشبختی
دلم میخاد زن دوم بشم تا چشم شما درآد
خوب دخملیا شماره از این کامنت گذار ندارین؟
شاید با همسرش به توافق رسیدیم
اخه میدونین کمبود شوهر بیداد میکنه
خودش گفته مگه چیه.حسادت رو بگذارین کنار.حسودااااا
میخام هووی هیاپ؟هیپ هاپ؟هاپ هاپ؟بشم
تا کور شود هر انکه نتوان دید
برای من و هووی م آرزوی خوشبختی کنین یالا

نارین شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:41

خخخخخخخخخخخخخ گلریز

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:40

بی نام جاسوس حسنا سیما ست.نمیدونم چرا حتی جرات نمیکنه اسم مجازی شو اینجا هم بذاره.

الهه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:40

حالا هههههههههه جان این خنده ها ی هیستریک و لحن عصبی ات واسه چیه عزیزم؟؟؟!!
مشکلت چیه اصن معلوم هست؟

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:40

سیما ٢:۱۸ ‎ب.ظ - شنبه، ٢۳ شهریور ۱۳٩٢
حسنا جان بیخیال اگه از نزدیک دیده بودن همچین حرفی نمیزدن
ههههههههههههههههه
رنکینگ هم یعنی رتبه! از خواب و خوراکشون زدن که رتبه شما بین وبلاگا بیاد پایین
هههههههههههههههههههههههههه
یعنی واقعا از اون ته ته اعماقم دارم میخندما
هههههههههههههههههههههههه

پاسخ: سیما جون آخه اگر اینطور هست که تو خصوصی نوشته بودی ، چرا نمیاد بگه ؟ واقعا خنده داره امید که موفق تر باشند و رنگینک پایین تر بیاد

حسنا حتی نمی دونه رنکینگ یعنی جی؟ پس چطور با جاری انگلیسی حرف می زدی؟ لغت به این سادگی را نمی دونی؟
همین بود ذوق می کردی که جاری به شوهرت گفته خفه شو (نان او یوربیزنس)

ببخشید دوستان
لازم بود این یکی را به زبون "احمق فهم" جواب بدم

رنکینگ همونه که تو پارسال عکس لب و لوچه ات را گذاشتی از ذوقش

و امسال هم قراره بهشون یاد بدی چطوری از امکاناتشون استفاده کنند که علیرغم بی مصرف بودن روزهای پریود، بازم براشون بصرفه معامله ای که کردند
به دردشون می خوره شیوه کاسبی را یادشون بدی

نارین شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:39

منم موافق نیستم

نارین شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:39

از بس وقیحن اسم دین رو خراب می کنن
---------------------------------------------------------
به نظرتون با رو شدن حسنا کناره گیری میکنه؟من که میگم نه.این ادم پی همه چی رو مالیده به خودش و اومده اینارو می نویسه مثه زن دوم بودنش هس قضیه.
به قول بانو شوهرش درباره کامپیوتر سخنرانی داشته باشه و برا ویندوز نصب کردن بره مازندران؟
-----------------------------------------------------
دو تا بی نام داریم؟
حداقل اسم نمیذارین عدد بزنین ببینیم کی به کیه

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:36

بچه ها من با این کار موافق نیستم.

مرسده شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:32

بامزه شد!
الان دو تا بی نام داریم ! بی نام جاسوس حسنا و بی نام شرلوک هلمز

شرلوک جان ! اسم بذار برای کامنتهات !

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:31

بی نام میشه تا شب صبر کنیم که بانو هم باشه.

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:27

سیما جان شما بهتره حداقل اینقدر جرات پیدا کنی که برا خودت حداقل یک اسم مجازی بذاری تا رسمیت پیدا کنی و بشه باهات حرف زد

تامز آپ

حتی هویت مجازی هم ندارند
آدمهای بی هوییییییییییییت
باور کردند که همیشه و همه جا هیچند

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:26

بچه ها میشه یک خواهشی بکنم.میشه تا شب که بانو بر میگرده در مورد کنگره و شناسایی حسنا حرفی نزنیم.لطفا

ف..اح شه تو شهر ریخته
حالا این را بشناسیم فرقی داره؟

این یکی مشتری بهتری به تورش خورده، کلی فروشه
مگه نمی گه روزایی که پریودم بهم سر نمی زنه

اونا جزئی می فروشن، حسنا کلی!

مرسده شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:25

گلریز جون آخه میره اسکواش باشگاه انقلاب
بین اونها میشه پیداش کرد

تازه به دوران رسیده ها را راحت می شه شناخت

فکر کردی واسه چی مثل زالو چسبیده کنده هم نمی شه.


مهم نیست اسمش چیه و کیه
مهم اینه که زالو است
بدبخت است
باید از داشته های دیگران تغذیه کنه تا زنده بمونه

مینو شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:24

خانم هیاپ درستی حرف شما از اون لحاظه که دار و دسته شون با هدفهای مختلف به حسنا ستیزی می پردازن از جمله کاهش تعداد کامنت هایی که برای حسنا گذاشته میشه و پایین کشیدن رنکینگ حسنا!!! این هدف رو خودشون به صراحت اعلام کردن و وقتی من بهشون گفتم بلافاصله نظر من رو حذف کردن
خداوند شفای عاجل عنایت فرماید و اینا رو به این هدف والاشون برسونه

پاسخ: سیما جون رنگینک دیگه چیه که پایین بیاد ؟سوال من هم امیدوارم خدا شفا عاجل عنایت فرماید . برای خصوصی هم ممنون . جدی میگی ؟ خنده خیلی خنده دار بود . اینطور که میگی بیشتر باید خندید . فکر کن حکایت سوزن و انبار کاه خنده حتی اگر به نتیجه هم رسیده باشند و پیدا کرده باشند به ضرر خودشون میشه . از خیلی جهات . ضرر اول این که به شدت دردشون میاد از موفقیتش نیشخند برای اون توصیه هم چشم چشمک ممنون ازت بغلماچ
حسنا بانو - ٢۳/٦/۱۳٩٢ - ۳:٠۸ ‎ب.ظ

خب اگه ما به موقعیت دیگران بخواد دردمون بیاد که دنیا پره از آدمهایی که موقعیت خوب دارند.
تویی که با دیدن پول و موقعیت همه اخلاقیات و انسانیت را زیر پا گذاشتی و شوهر مردم را می بردی خونه خالی.

آدمی که موقعیت خاص داشته باشه غلط زیادیش را نمی بره به کارگرهاش نشون بده.
هر چند به آدمهای واقعی و نزدیک زندگیش که نمی تونه معرفیت کنه مجبوره ببره به کارگرها و سرایدار های یه سوله ته کرج نشونت بده.

آدمی که موقعیت خاص داشته باشه نصف شب زنش را نمی فرسته لابی جلوی کارمندهای هتل!! حتی اگه اون زن نقش تامین کننده 6 را داره و زن واقعیش نیست.

آدمی که موقعیت خاص داره روزی که زنش صبح زنگ بزنه هتل و پیغام بذاره سریع می ره بالا چمدونش را برمی داره و از هتل می ره نه این که با معشوقه دست در دست برن قدم بزنند

آدمی که موقعیت خاص داره وقتی معشوقه اش از پنجره ماشین می پره بیرون موقعیت خاصش به دادش می رسه و کارش به کلانتری نمی کشه.

آدمی که موقعیت خاص داره فک و فامیل تو می فهمند که زن داره. و تو نمی تونی دروغی بگی زن نداره. چون موقعیت خاصها زندگی حقیقیشون قابل پنهان کردن نیست. ولی می تونن زنی که واسه 6 گرفتند را پنهان کنند و به کارگرها نشون بدن

حتی یه بار که یکی گفت همسر ممکنه وبلاگت را بخونه گفت اونقدری کامپیوتر بلد نیست که بتونه وبلاگ بخونه

شوهر حسنا تحصیلکرده نیست
موقعیت خاص هم نداره
سمینار و کنفرانس هم کشکه. یه بار نوشت که یعنی خیلی مهمه.
شوهر حسنا یه بیزنس من جزء هست و دستش به دهنش می رسه. وقتی هم شلوارش دو تا شده زن دوم گرفته.
برای حسنا این موقعیت عجیبه. کسی که یک پست می نویسه در مورد این که از سوپر سرکوچمون خرید می کنم و زنگ می زنم برام ماست می آره می شه فهمید چقدر براش حتی یه غذای سیر خوردن عجیبه!!
حسنا ندید بدیده و گرنه شوهره پخی نیست جز یک مرد با دو شلوار

آدم با اون موقعیت و وضعیت که برادرهاش دربه در نمی شن.
این یکی اینقدر پول نداره که صبح تا شب داره تدریس خصوصی می کنه که خرج خوراک و دکتر اون خانمی را بده که بچه اش را نگه می داره. اگر برادره موقعیت داشت که یه کار واسش جور می کرد.

اون یکی هم که یه زندگی معمولی داره.

شوهر حسنا هم اونقدر پولدار یا معروف نیست یا موقعیت اجتماعی خاص نداره. تاجر خرده پا است که از قضا شلوارهاش دوتا شده
همین !!
تحصیلات محصیلات هم خبری نیست.

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:22

بچه ها کسی که در مورد رشته ورزشی خودش نمیگه از کجا معلوم در مورد اون کنگره راست گفته باشه؟؟؟

سوزن به دوستان شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:19

ببینید دوستان
حسنا نوشته وبلاگش اولین جایی هست که نوشته زن دوم هست
این خودش نشون میده اگه هویت واقعیش پیدا بشه چه نظری راجع بهش پیدا میشه
تو محل کار خودش همسرش محل زندگیش
پس نمیتونه انکار کنه
پیدا کردن هویت واقعی این افراد باعث میشه جلوی دروغگویی و اشاعه دو زنه بودن و همسر دوم بودن گرفته بشه

دلیلش خاص بودن حسنا یا همسرش نیست

هر کسی زن دوم بگیره آبروش می ره
هر کس زن دوم بشه مردم بهش تف هم نمی ندازن

علت مخفی بودنش مهم بودن شوهره نیست
همه جا و برای همه این آدمها منفورند.
تنها جایی که شوهره تونسته بگه حسنا زنم هست
برده به سرایدار یه سوله ای توی کرج نشونش داده

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 15:18

بچه ها این کار خیلی زمان میبره اما فکر میکنید اخرش چی میشه؟این یک زن دیوانه و وقیحه.زنی که پا رو گلوی یک زن و یک بچه گذاشته و وارد اون زندگی شده.همین.کسی که اینقدر وقیحه از چیزی هم نمیترسه.یک سری نوچه هم داره که هی میرن ...................ولش کنید.بی خیال.اصلا چرا واقعیت رو بگیم که فرار کنه بره بهتره ذره ذره خودش خودشو بی ابرو کنه

مرسده شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 14:45

هزار تا لایک به " رهگذر "
تا وقتی زنهای ما خودشونو زیر مجموعه مرد میبینند و چند همسری مردها رو به عنوان شرع و عرف میپذیرند
همین بساط خواهد بود


بانو جان
گفتی برام مردهایی مثل " محمد خانی " قابل درک نیست
که چرا شهلا رو گول زد که اعتراف کنه
مردهایی که چنین هرزگی هایی میکنند اصلا مفهوم " همسر " و " شریک زندگی " براشون تعریف شده نیست
اونها فقط و فقط " خودخواهی " رو میشناسند و برای منافع خودشون در شرایط خاص همسر و معشوقه و هر کس دیگه ای رو زیر پا میذارن !
به همین راحتی!
اصلا اگه به اصول اولیه اخلاقی و انسانی پایبند بودند هیچوقت تعهد زناشویی شون رو اینجوری دور نمیزدند

نارین شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 14:32

اون خانم هیاب بهتره مطالعات قرانی خودشون رو زیاد کنن و به اسم دین و قران هر حرفی به ذهنشون می رسه رو نزنن

نمی دونم اون آیه هایی که در باره دروغ و کلک و نیش زبان و با پنبه سر بریدن و حق الناس و ارث و میراث و بالا کشیدن مال مردم و .... هست توی قرآن اینا چرا گم شده.
قرآنشون یه آیه داره اونم می گه برید زن دوم بگیرید.

اونجایی که می گه زن بدون اجازه شوهرهش حتی از خونه نباید بره بیرون و حسنا به شوهره می گه دارم می رم ورزش و با پدرشوهره تو پارک قرار می ذاره کجاست و ....

اصلا اصلا حوصله و قصد مباحث دینی را ندارم ولی برام جالبه این قرآنی که اینا دارن منحصر به فرده. با مال ما خیلی فرق داره

مهسا شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 14:31

چرا کامنت های من نمی اد

الهه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 14:05

سطح وبلاگ مثلث خیلی بالا و مطالبش خیلی غنی و مفهومی است
دوست داشتم از ساشا که نویسنده اش هست-دوستان میگن- بیشتر بدونم

الهه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 13:55

ساشا کیه؟
ما مشناسیمش یا قبلا جایی بوده؟

یکی به اسم ساشا اینجا کامنت می ذاشت.
وبلاگ مثلث را ایشون معرفی کرد.

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 13:55

جالب تر اینه که من نمیدونم تو وبلاگ خودشون احیانا دارن رو اکتشافات کره مریخ کار میکنن که اینجارو خاله زنکی میدونن

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 13:53

ببیم عزیزم اون چاره ای نداره .همینو میگه برای اینکه این خواننده هاشم نگه داره.اون موقع که من وبلاگشو میخوندم نوشته بود یکی از وبلاگ من کپی برداری کرده و از این حرفها.منم ساده میگفتم عجب ادمهایی پیدا میشن.خیلیاشون مثل من هستن که اصلا اهل وبلاگ خونی زیاد نیستن و یا فعلا خیلی به حسنا اعتماد دارن پس اون که اونجا رو داره برای حفظ موقعیتش اینجارو که معرفی نمیکنه از اون طرف هم در چشم خواننده هاش یک وبلاگ روانی از اینجا میسازه.خب چاره ای هم نداره.نمیتونه که مارو تایید کنه/جدیدا هم هرچند وقت یک بار یکی از نوچه هاشو با نام یا بی نام میفرسته اینجا هم جو رو بهم بزنند و الفاظ زشت به کار ببرند و هم یک سری دروغ رو به نام واقعیت اینجا مینویسن تا فکر های مارو از موضوع اصلی منحرف کنن

توی مسائلی که در مورد سوگند و رو کردن دروغهای حسنا توسط سوگند بود بارها براش کامنت گذاشتند از چی و کی حرف می زنند اینها
اصلا جواب این قسمت کامنت را نمی داد و حرفهای متفرقه می زد و جواب قسمتهای دیگه را می داد.

اصلا نمی ذاشت خواننده هاش بفهمند موضوع چیه

الهه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 13:42

غنچه جان حسنا همه را به کیش خود پندارد!
از اونجایی که دائم خودش واسه خودش کامنت بوس و بغل میفرسته فکر میکنه همه مثله خودشند!تازه همون کامنتهام از 400 نا شده 200 تا! تازه اون موقع ها هر روز می نوشت نه مثل الان هر چند روز یه بار!

یک نکته مهم: چرا کسی که 400 تا و الان 150-250 تا کامنت فدایت شوم میگیره اینهمه لایککککککککککککککککککککککک هاش کمه؟؟!
حتی بیشتر وقتها 10 تا لایک هم نداره؟؟!!

غنچه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 13:36

وبلاگ مثلث برای ساشا است

غنچه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 13:34

این جواب حسنا به اولین کامنت هیاپ

به دوستم گفتم خوب خدا شفاش بده و بیشتر از اون خسته نباشه

خدا تورو شفابده عزیزم که فکر میکنی من بانو بانو منم
یا بقیه فقط یک نفر هستن این همه ادبیات متفاوت حسنا جان یک نابغه فقط می تونه این قدر متنوع بنویسه

خوش به حالم که نابغه شدم

اونم من که بارها گفتم متاسفانه توی نوشتن ضعیف هستم

به بانو شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 13:32

بانو جان وبلاگ مثلث مال تو است؟

نه عزیزم.

غنچه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 13:20

برای بانو

برای غنچه و همه دوستای خوبمون

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 13:04

مرسی بانو

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 12:57

این پستش خیلی جالبه.حتما بخونیدش

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 12:57

http://mosallass.blogsky.com/1392/05/27/post-4/%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AF-%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%AA-1-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B3%D9%87-%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D9%87%D8%9F

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 12:53

بچه ها وبلاگ مثلث رو بخونید.مطالبش خیلی جالبه

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 12:52

مرسی.کامنت دونی باز ندیدن کنترلشون دست خودشون نیست.

مهسا شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 12:52

باشه گلریز جونم

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 12:50

مهسا جواب نده لطفا.اینا هدفشون همینه که جو اینجارو کثیف کنن.به قول خود بانو ساکت باشید و بذارید خودشون رو نشون بدن.

رهگذر شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 12:37

غیرت زن به شوهر، حسادت است!
زن باید سرش به فرزندانش گرم باشد و مرد به معشوقه های متعدد!
تمام وعده هایی که از بهشت در قرآن آمده ، مربوط به مردان است!
مردها کلا آل.ت هایی متحرک هستند که در جامعه سرگردانند و ...
زنها باید به هر قیمتی شده سیستم جنسی خود را به کار بگیرند تا دچار زنگ زدگی نشود!(ارجحیت صیغه به بیوه بودن!)
تنها وظیفه زن، به کار گرفتن مدام سیستم جنسی شوهر است تا مبادا در جایی دیگر به کار گرفته نشود!(بیچاره ار فرط خستگی نای بلند شدن نداشته باشد!)



به کجا چنین شتابان؟؟؟؟؟

وقتی به زن شاغل خونه و ماشین دار خانواده دار و .... می گن ما دنبال کسی برای 6 می گردیم و زندگیم ما هیچی کم نداره جز 6
و اون زن هم قبول می کنه و با افتخار در مورد زندگیش وبلاگ می زنه ...

چی می شه گفت؟

رهگذر شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 12:37

سلام

سلام
خوش اومدی

غنچه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 12:22

یک بار یکی جواب حسنا داده بود که گفته بود شوهر من خیلی معروف
بهش گفته بود آدم معروف تو تعطیلات عید تو کاباره های دبی نمی رقصه

غنچه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 12:17

این همه کنفرانس هر هفته هر روز تو تهران همه شهر ها برگزار میشه
چه ربطی داره
مگه همه کسایی که کنفرانس میگذارن یا شرکت می کنن معروف اند

عزیز من اگه شوهر حسنا که من اعتقاد راسخ دارم وجود خارجی این آدم نداره و این وبلاگ توهمات حسنا است اگر هم وجود داشت و واقعی بود الان همه ما میفهمیدیم کی

مثل خیلی از 30 یا 100 مدار ها که می دونیم کدومشون دم به تله دادن و یا هنرپیشه ها یا خواننده ها یا فوتبالیست ها بالاخره یک جایی تو یک خبرگزاری یک خبر نگار شیطون به خاطر فروش می نوشت

و اما اینم بگم تا حالا نشندیم بیماری خانم خانمارو مطمئن باش این اگه بفهممیم شوهر حسنا خیلی معروف میشه و اگه این بیماری وجود داشت که وجود نداره الان همه ما خانم خانما و شوهر حسنا رو شناخته بودیم

مهسا شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 12:09

بازدید کننده های حسنا

غنچه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 12:08

به کبوتر نمیشه زیاد خرده گرفت
قبل از اون دعوای بد همسران اول با کبوتر این زوری تو وبلاگش شروع به نوشتن کرد
همسران اول به قدری کار بدی با نوشته های کبوتر کردند که خودشون اون پست پاک کردن
مقصر همسران اول بودند من یک بار هم بهشون تذکر دادم چنان با لحن حق به جانبی با من حرف زدن که فهمیدم ارزش بحث کردن ندارن
کبوتر هیچ وقت مثل حسنا نمی گفت مادر همسر دست من بوسید من بالامجلس نشوند پدر همسر با من قدم زد بچه های همسرم من دوست دارن به خاطر یک گوشی مادرش فروختند مسافرت عید همسر زن اول گذاشت من برد پدر و مادر من و همسر رو سرشون می گذارن با هم مهمونی میریم تو مکان عمومی قدم میزنیم مسافرت میریم بدون ترس بودن مشکل
مزخرفاتی که حسنا از زندگیش می نویسه ننوشت

کبوتر فقط از خرید هاش و تجملات حرف میزد این ماشین دوست دارم این می خواهم

به اون زن میگفت افعی حس واقعی شو می نوشت مثل حسنا نمی گفت اونم حق منم حق دارم بهش بگید با هم در کنار هم با آرامش زندگی کنیم خانم خانما نمیفهمه من خانم من فهمم همسر می دونه

کبوتر حداقل به همه ثابت کرد که آرمشی بین زن اول و زن دوم وجود نداره و این زندگی رویایی که حسنا نوشته نیست

فقط تند حرف میزنه برای همین همه ازش دلزده هستند

حسنا از کبوتر هزار برابر بدتر وبلاگش اثر بد تری می گذاره حسنا زن دوم یک زندگی عادی و مرفه نشون میده که همه بهش احترام میگذارن
ولی وقتی وبلاگ کبوتر بخونی متوجه خیلی چیز ها میشی

این شکلکهای بی خود بلاگ اسکای!

من الان چه جوری بگم موافقم؟
چطوری بگم ممنون ؟

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 12:05

مهسا برای چی اینو گذاشتی؟

قورباغه سبز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 12:02

میدونید مشکل خانم هیاپ که طومار کامنت نوشته چیه؟
وابستگی. آیا واقعا یه زن باید دلش فقط به این خوش باشه که شوهرش در کنارشه؟ خانم عزیز اگه فقط یه ذره واسه خودتون ارزش قایل باشین زندگی تنها و بدون مرد و جدا شدن بسیار راحت تر و قابل تحمل تر از هوو ؟؟ و زندگی مشترک بد و بدون صمیمیت و احترام متقابله.

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 12:01

بی نام جان راستش اصلا دلم نمی خواد اسم خودش و شوهرش رو بدونم چون اونجوری وارد شدن به حریم خصوصی یک ادمه.من فقط با حسنای مجازی طرفم.

مهسا شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 12:01

http://www.persianstat.com/LiveReport.aspx?id=40699980&ip=53cfdd20dcfea5c13ecab88c710aa863&mode=0

غنچه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 11:45

این که حسنا هنگام رانندگی اونم در جاده پیچ در پیچ هراز یا چالوس و همسر با غیرتش در خواب ناز وجود داره

مگر اینکه ماشینت ضبظ و سیستم درست حسابی نداشته باشه مجبور شی با هدفون آهنگ گوش بدی
که همه ماشین های درست حسابی سیستمشون مشکلی نداره مگر اینکه با ماشین های رده اول سایپا و ایران خودرو رانندگی می کردی

ببخشید یادم نیود همسر خیلی پولداااااااااااااااار و معروف با وانت تو جاده شمال تردد نمیکنه

قورباغه سبز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 11:43

دوستان عزیز ظاهرا نظر و عقیده بعضیا در مورد ازدواج و شان زن از اساس با ما فرق میکنه و ما هم با اون عده کاری نداریم. هر کسی حق داره عقیده خودشو داشته باشه و بر اساس عقیده اش عمل کنه. اون خانمی که واسه حسنا کامنت میذاره که زن فداکاره و تا 3 تا هوو رو میتونه تحمل کنه و ... حتما در این حد واسه زن ارزش قایله و زن و مرد رو برابر نمیدونه. حتی همون حسنایی هم که این زندگی رو شدنی و قابل قبول میدونه و معتقده میتونن با خانم اول در آرامش زندگی کنن تحمل یه فداکاری دیگه رو نداره. خیلی جالبه که یه عده این همه تناقض رو واسه خودشون توجیه میکنن.
اما در عجبم از کسایی که چند همسری رو بد و غیر قابل تحمل میدونند (دکتر آشپز) و باز هم دوست دارن تاییدیه یه همسر دوم (حسنا) رو داشته باشن.

مرگ خوبه اما برای همسایه!

پست "ورق سیزدهم" توی اون یکی وبلاگ را بخون.
حسنا نظرش را در مورد همسر دوم می گه.

به همسر گفتم و توجیهش کردم که اگر من تو بستر مرگ هم باشم حق نداره زن دیگه بگیره! این که چرا من که اینقدر مخالف ازدواج همسرم خودم زن دوم شدم را قبلا گفتم دیگه نمی تونم بگم !!

جمله اول: این که حسنا به همسر شیرفهم کرده نشون می ده همسر نمی دونسته که نباید به فکر بعدی باشه و دست از هرزگیهاش برداره. نشون می ده حسنا دروغ می گه که خانوم اولی بعد از سالهـــــــــــــا ناتوانی جنسی با التماس همسر را مجبور کرد زن بگیره و همسر اصلا یادش نبود که چیزی به نام 6 وجود داره و مدتها بود که کلا فراموش کرده بود.

جمله دوم: من زن مرد طلاق گرفته و زن مرده و ... می شدم. عاشق همسر نبودم. رابطه قبلی نداشتم. خانواده ام بهم گفتند این کار را نکن اما من زنش شدم. این شد دلیل حسنا. دیگه نپرسید.

غنچه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 11:39

منم با مرسده موافقم

زن شوشو از وجود کبوتر اطلاعی نداره

کبوتر بعد از دعوا با وبلاگ همسران که با یکی از اونا درد دل می کرده سابق بعد میاد تو همسران کبوتر لو میده
کبوترم رو اون حساب بعد از دعوا میاد تو وبلاگش همه چی به نفع خودش می نویسه
شوشو قبلن هم به کبوتر گفته بود من زن طلاق نمی دهم بعد چجوری شده در عرض این مدت کم تو اون دعوا مجازی وبلاگی کبوتر با همسران
شوشو زنش طلاق میده

دوستان هر چی در دنیای مجازی خوانید بدانید یک قانونی وجود داره و اون اینه که
در دنیای مجازی آدم ها چیزهایی می نویسن که در دنیای واقعی آرزوشونو دارن

غنچه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 11:29

ساره
جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 14:13
استخر فقط استخر مختلط همسر برای این استخرها که زنونه مردونه س ادا داره . با استخر مختلط مشکل نداره


عالی بود ساره جون

نمی دونم این مزخرفات چیه می نویسه
مثلن می خواهد بگه همسر رو من خیلی غیرت داره عاشق من
حسنا حانم فقط از یک مرد متحجر این رفتار ها بر میاد یا یک مرد شکاک که مشکل روحی داشته باشه

مردی که زنش اجازه نداره استخر زنانه توی ایران بره

یعنی یا مرده وضع روحی روانیش خیلی خرابه
یا زنه وضع اخلاقیش داغونه

غیر از اینه؟

[ بدون نام ] شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 11:26

یه دختر به مهسا
پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 17:05
تازه اینهمه شوهر معروفه اما هیچ کدوم از خواننده های حسنا تا حالا نشناختنش،با اینکه حسنا همه تاریخ سفر رفتن و همه چیز رو مینویسه!!!!
فقط خواستم بگم اگر به نوشته های گذشته حسنا مراجعه کنید، در مورد سفر همسرش برای شرکت در یک سمینار در شیراز و بعد باتوجه به تاریخ آن نوشته در اینترنت یک سرچ ساده و کوچک بکنید دقیقا به هویت همسر پی خواهید برد و دردناکتر از همه اینکه متوجه می شوید همسر حسنا بیش از یک فرزند دارد و حقایق دیگری که ...
این را نوشتم که حسنا بداند هویت همسرش فاش شده شاید ...

منظور شما را نفهمیدم

ولی اون موقع که از پنجره ماشین پرید پایین
پلیس این مرد معروف را با معشوقه اش نشناخت؟

غنچه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 11:23

حسنا می خواهند ببرن بچه جاری ببینه ؟!!؟؟!؟

یعنی هیچ کس دیگه نبود ؟ مادرش نبود ؟ فامیل های درجه 1 نبودن ؟ فقط حسنا باید بره
بانو جان موزه خوب گفتی
مادر بی خیالی بگو که شوهر و بچه و اون خانم گذاشته رفته

اون جاری خارجی نترسید شوهرش بره با اون خانم
نبدبد برادر 2 زنه است شوهرش میره یک زن دیگه میگیره
گذاشت رفت گفت حسنا همه به تو می سپارم
حسنا ننوشتی انگلیسی بهت چجوری گفت فقط با همسر انگلیسی حرف می زد
زن های خارجی هفت ها ما زن های مظلوم ایرانی هفت خط اند
جناب سرهنگ بگو چه حالی می کنه هر هفته با عروساش قرار های مخفیانه داره
میگم همسر به کی رفته نگو به جناب سرهنگ رفته

سوژه کم آورده نمیدونه چی بنویسه
حسنا از قرار خودت جناب سرهنگ بنویس این منطقی تر

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 11:08

فکر کنم خود حسنا هم بنده خدا هنگ کرد

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 11:06

بچه ها اینو گذاشتم تا بدونید دارید با چه ادمهایی تو این جامعه زندگی میکنید.
من در عجبم عایا بعضی از انسانها فکررررررررررررر هم میکنن؟؟
الان حسنا چی داره که حسادت زنانه بهش کرد؟؟؟؟بالاخره ما نفهمیدیم این زندگی اخه یا خوبه؟؟؟

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 11:04

هیاپ ۱٢:٠٧ ‎ق.ظ - شنبه، ٢۳ شهریور ۱۳٩٢
کامنت 5
خانم محترم! اگر شما قصد نقد چند همسری را دارید چرا جوری ننوشتید که فقط به این معضل بپردازید ؟ چرا اسم بردید؟ چرا فقط یک نفر رو نقد کردید و زیر سوال بردید؟ چه فرقی میکنه ؟؟ کاش جوری پیش می رفتید که همه این درد رو درک کنند یا شخصی رو به دروغ و افترا متهم کنید؟ تا به حال فکر کردید اگه یک درصد اشتباه کرده باشید چه خواهد شد؟؟ چقدر مسئولیت دارید؟؟ چقدر تهمت زدید و چقدر تاوان باید بدید؟؟ دوست من ! کمی در رفتارتون تجدید نظر کنید.
به امید روزی که همه در آرامش زندگی کنیم!

----------
عذر میخوام طولانی شد!
امیدوارم منعی برای تاییدشون وجود نداشته باشه!
با این که میدونم حسناجان جاهایی رو باهام مخالفی !

پاسخ: هیاپ جون اون آدم اصلا نمیخواد چند همسری رو نقد کنه . فقط میخواد مشکلات روحی ناشی از توهم خودش رو نشون بده .میخواد تهمت بزنه و دروغ ببنده و با این وسیله دغذغه های ذهنی خودش رو از بین ببره . غافل از این که داره روز به روز اون دغدغه ها رو بیشتر هم میکنه . یک چیزهایی توی ذهنش خودش داره و اون رو پردازش میکنه و فکر میکنه راست میگه . تازه بارها در مورد کسانی که همسر اول هم بودند نوشته واین یعنی در کل مغز بسیار مغشوشی داره من هم امیدوارم توجه باشه که به شخصه جواب تهمت ها رو به خدا واگذار کردم چون میدونم خدا عدالتی بهتر از من و همه بندگانش داره و نیازی نیست که من خودم رو اذیت کنم . حتما در برابر خدا هم جوابی داره .امیدوارم که داشته باشه
حسنا بانو - ٢۳/٦/۱۳٩٢ - ۱٠:٢٠ ‎ق.ظ

پاسخ: عزیزم همه رو تایید کردم یک موردی هم بود از صحبتهای دکتر شیری . البته دقیقا همون جمله نیست و این جمله توی یک بحث طولانی گفته شده . این که توصیه کردن با آدم نافهم معاشرت نکن تا زنده به گور نشی . برای همین معمولا آدم نباید وقت زیادی روی این گونه افراد بگذاره . این هم حرف من نیست دوباره بیان اینجا بر سر و صورت بکوبند و خودشون رو اذیت کنند . توصیه دکتر شیری هست
حسنا بانو - ٢۳/٦/۱۳٩٢ - ۱٠:٢٥ ‎ق.ظ
هیاپ ۱٢:٠٥ ‎ق.ظ - شنبه، ٢۳ شهریور ۱۳٩٢
کامنت 4
مرد بر خلاف اونچه به نظر میاد موجود ضعیفیه! زود کم میاره و جا میزنه!
و اینه که زندگی رو به خطر میندازه ! در نظر نگرفتن این خصلت مرد ، سبب آسیب زن میشه!
طلاق یکی از بدترین اتفاقاتی هست که میتونه واسه زن بیفته! عواقب وحشتناکی داره! ااولش نمیشه درک کرد و لی به مرور متوجه میشه! باور کنید بین تحمل هوو و بیوگی اولی ترجیح داره!
کمی فکر کنید! اگه نگاه جامعه این نبود ! اگه انقدر دلسوزی بیش از حد و یا کنایه نبود واسه کسی که هوو داره آیا واقعا تحملش انقدر سخت میشد؟؟


و اما یک توصیه به دوستی که علیه حسنا و مثلا دروغهاش مطلب می نویسه!
خانم عزیز من شما رو نمی شناسم و نمیدونم متاهل هستید یا مجرد! اما اگه متاهل باشید و این رویه رو پیش بگیرید و مادام پای نت باشید و کلمه کلمه از گفته های حسنا رو تایپ کنید (با توجه به این که نمیشه کپی شون کرد)و گوش بزنگ باشید نظرهای مخالف رو حذف کنید متاسفانه باید بگم به زودی داد همسر شما هم در میاد و ممکنه شما هم به بلایی که انقد ازش می ترسید دچار بشید!

پاسخ: هیاپ جون شاید اگر این نوع حرفها نبود . هم برای زن اول و هم برای زن دوم ، تحمل و پذیرش خیلی از چیزها ساده تر میشد. شاید اگر مردم یاد میگرفتند انقدر سرک تو کار بقیه نکشند ، دوتا زن یک مشکل داشتند و اون هم تحمل همدیگه بود ولی با دخالت و حرفهای بقیه متاسفانه یک مشکلشون میشه ده تا مشکل و حتی بیشتر
برای اون نویسنده هم من نمیدونم مجرد هست یا متاهل ولی اگر متاهل باشه و تنها زن و خوشبخت و همه چی عالی ، که معلوم هست بسیار پر وقت هم هست
حسنا بانو - ٢۳/٦/۱۳٩٢ - ۱٠:۱٥ ‎ق.ظ
هیاپ ۱٢:٠۳ ‎ق.ظ - شنبه، ٢۳ شهریور ۱۳٩٢
کامنت 3

و توجه کردی چرا نگفته ای زن ! شوهرهای زیبا و فلان رو بهت نوید میدم!! چون زن منشا آرامش و فداکاریه ! چون زن واسه چیز دیگه ای ساخته شده و زن همین که کنار همسر خودش باشه واسش آرزوست واسه همین اونو به این که کنار همسرش باشه نوید میده!
دوستان عزیز ! مردهای هوس ..باز خیلی زیادن اما اونی که هوس بازه زن نمی گیره ! چون هیچوقت به یه زن قانع نمیشه و دلش مادام تنوع میخواد. یک مرد هوس .باز واسه خودش مسئولیت و درگیری ایجاد نمیکنه !! اونی که ازدواج میکنه دنبال آرامش و زندگی بهتره!
زندگی که بار اول تجربه ش نکرده!
موارد مختلفی هست ! گاهی زورکیه گاهی ... !! هرچیزی ممکنه!
-------
و یک چیز دیگه رو هم آیا قبول دارید؟؟ ما زنها وقتی ازدواج می کنیم (نمیگم همه) انتظار داریم همسرمون واسمون هرکاری بکنه حتی اگه ما بد باشیم ! ما کم بزاریم! همه ش میخوایم قربون صدقه بره و هر جور شده ما رو تحمل کنه! حتی اون زنهایی که قبلش آرزوی ازدواج با همسرشون رو داشتند بعد مدتی طلبکار میشن و منت سرش میزارن!!

پاسخ: هیاپ جون همینطور که میگی این مدل مردها برای خودشون دغدغه و مسئولیت ایجاد نمیکنند . چون براشون فایده نداره و به یکی دو تا راضی نیستند .چه کاری هست که برن ازدواج کنند . تازه در مورد همسر که اگر میخواست این کار رو بکنه میتونست خیلی راحت و بدون این که کسی متوجه بشه بره ازدواج کنه یا هر کار دیگری . تا وقتی سنش کمتر بود این کار رو میکرد . لازم نبود منتظر اجازه خانوم اولی باشه و این همه درد سر علنی زن گرفتن رو به جون بخره ولی این کار رو نکرد . حالا به هر دلیلی . کار درستی هم کرد . اگر خود خانوم اولی هم این بحث زن گرفتن و اجازه دادن و زن پیدا کردن و دغدغه ذهنی رو پیش نمیکشید تا صد سال دیگه هم همسر آدمی که بره دنبال این کارها نبود .
حسنا بانو - ٢۳/٦/۱۳٩٢ - ۱٠:٠٩ ‎ق.ظ

پاسخ: مورد آخر رو من هم قبول دارم . خیلی وقتها پیش اومده توی زندگیها و پیش میاد که بعد از ازدواج همه فکر میکنند همه چیز تمام شد و هر کاری بکنند ، شوهرشون همون شوهر همیشگی هست و باید تحمل کنه و قربونشون بره . در حالی که ایجاد رابطه درست همیشه دو طرفه هست و اینطوری نیست که بشه همیشه از یک طرف انتظار داشت و طلبکار بود
حسنا بانو - ٢۳/٦/۱۳٩٢ - ۱٠:۱۱ ‎ق.ظ
هیاپ ۱٢:٠٠ ‎ق.ظ - شنبه، ٢۳ شهریور ۱۳٩٢
کامنت2
قطعا اگه به ما بگن قراره بچه ت جلو چشمت دچار سانحه بشه حتی اگه فقط یه انگشتش رو خدای نکرده از دست بده قطعا قبول نمی کنیم و ترجیح میدیم یک زن دیگه هم کنار ما باشه و همسر براش خرج کنه و هرچی !! یک زن انقدر دغدغه داره انقدر فداکاره که میتونه از اینها بگذره ! این خاصیت زنه ! این موهبت یک زنه!
وقتی گریه های بچه ت رو میشنوی که نمی دونی چش شده و کاری واسه آروم کردنش ازت بر نمیاد دیگه چه فرقی میکنه که مثلا هوویی هم داری؟
خوبان ! خدا اینها رو نشون ما داده تا به قابلیت های خودمون پی ببریم!
شما میدونید همین که خدا اجازه داده مرد همزمان 4 زن رو اختیارکنه یعنی چی ؟؟ شما میدونید وقتی مردها رو به وسوسه حورهای بهشتی به کارهای خوب و نیکو وا میداره یعنی چی؟ یعنی مرد ممکنه هوسش بالا باشه و این یک نقطه ضعفه! و اگه توی زن از این نقطه ضعف استفاده کنی و براش کم نزاری همه چی رو بردی ! و هیچوقت زن دیگه ای وارد زندگیت نمیشه!

پاسخ: هیاپ جون خوب قطعا در برابر مشکلی که قرار باشه برای بچه آدم پیش بیاد و موارد دیگه ، اکثر مادرها بچه رو انتخاب میکنند ولی خوب همیشه هم بحث انتخاب بین موقعیت بد و بدتر در زندگی نیست ولی در این که خدا در ما آدمها قدرت صبر و تحمل رو به ودیعه گذاشته شکی نیست . فراموش نمیکنیم ولی تحمل چرا . مثل حالتی که همه ما در داغدار شدن برای عزیزانمون داریم و در عین حال به زندگی ادامه میدیم
حسنا بانو - ٢۳/٦/۱۳٩٢ - ۱٠:٠٥ ‎ق.ظ
هیاپ ۱۱:٥٧ ‎ب.ظ - جمعه، ٢٢ شهریور ۱۳٩٢
کامنت 1
سلام دوستان

از طریق کامنت ها متوجه شدم گویا وبی که حسنابانو رو نقد میکنه نظراتش رو تاییدی نکرده! و به این ترتیب ادعا کرده که حق هست و نمی ترسه و حسنا چون حق نیست و تحمل نقد رو نداره نظراتش تاییدیه! اما به عقیده من که البته قطعا مطمئن نیستم و صد در صد نیست و قطعا فقط یک حدسه! این رویه(تاییدی نبودن کامنت ها) واسه اینه که آمار بالا بره!
چرا که در این حالت کامنت های خصوصی و یا کامنت هایی که حذف میشن هم جزو آمار به حساب میان و محاسبه میشن!!

----------
و اما یک چیز دیگه!
ما چرا انقد نسبت به یه زن دیگه حساس هستیم! چرا نمی تونیم باور کنیم این یک حسادت زنانه ست !؟؟ به خدا می دونم خیلی سخته اما چرا قبول نمی کنیم قابل تحمله؟
عزیزان ما زن هستیم! و خدا انقدر در وجود ما وسعت گذاشته و این توانایی رو در ما قرار داده که به مرد همچین اجازه ای رو داده! چرا نمیخوایم قبول کنیم زن وقتی میتونه داغ فرزندش رو تحمل کنه این که دیگه چیزی نیست!!

پاسخ: سلام هیاپ جون برای تاییدی نکردن نظرات باید بگم که این آدم از سر بیکاری تا حالا چند وبلاگ بر این اساس زده . فکر میکنم اولین وبلاگش بود . یکی از دوستان عزیز بصورت اتفاقی و خنده دار مچش رو گرفت . خیلی شیک خودش برای خودش کامنت میگذاشت و با خودش چت میکرد . دوستم عکس از کامنتها هم گرفت و توی وبلاگ خودش گذاشت . خیلی جالب بود یک نظری نوشته بود با یک اسم بعد دوباره همون نظر دوباره اسمش عوض شده بود . و اسم قبلی رو برای یک نظر دیگه به کار برده بود . از اون موقع که دوستم عکس گرفت و تو وبلاگ خودش گذاشت ظاهرا حواسش رو جمع کرده از این کارها نکنه آبرو ریزی نشه . حواسش هست خودش با کدوم اسم برای خودش کامنت بذاره . اخیرا که خبر ندارم ولی همون دوستم بهم گفت حسنا خبر داری هنوز هم خودش با خودش توی کامنتها چت راه میندازه ؟ و ظاهرا همیشه هم پای کامپیوتر هست تا یک نظر مخالف میاد فوری پاک کنه . به دوستم گفتم خوب خدا شفاش بده و بیشتر از اون خسته نباشه

الهه شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 09:42

ممنونم بانوی عزیزم

بانو بانو
بانوی شرقی.............

گلریز شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 09:34

بانو متوجه شدم منظورت چی بود.

خانوم گل امیدوارم الان قانع شده باشی.این لینک تظاهر کن ازم دوری رو با توجه به تاریخ خا بخون .فقط امیدوارم با چشم باز بخونی

جیران شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 09:10

بانو گله،

میگی‌ جامعه شناس نیستی‌، اما گاهی راجع به مطالبی صحبت میکنی‌ که من با خودم میگم این بانو قطعاً جامعه شناسی‌ با گرایش مطالعات زنان خونده! مثل این قضیه که گفتی‌ دنیا داره به سمت کاپیتالیستی شدن پیش میره و لذت بی‌ حدو حصر مرد هدف نهایی خواهد بود، اما در ایران شکل خاص خودش رو داره (زن دوم). با خودم میگم بانو حتما داره رساله دکتراش رو در این زمینه مینویسه. میگی‌ انشات خوب نیست، اما نوشته‌هات همیشه به دلم می‌شینه. هکر هم که هستی‌، کار خونه هم که داری. بانو جون، فدای تو که همه فن حریفی. من خیلی‌ دوستت دارما، می‌دونی که از اول که راجع به شیدا مینوشتی همراهت بودم حتا از اروّپا هم از کشور‌های مختلف برات پیام گذشتم...

بوس

جیران



ممنون از همراهیت
و مرسی که کامنت گذاشتی که بدونم هستی و خوبی.

مینو شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 02:19

آره الان کامنت حسنا رو دیدم بانو جون.
همینو ورداری به طرفدارهای سینه چاکش نشون بدی... دم خانوم اولی هم گرم!

دختر جعلی............... مررررررررررررسی از تو و از بانو که این جا رو ساخت.

دختر جعلی شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 02:10

بانوووووووووووووو

اون لینکی که توی فایل "تظاهر کن ازم دوری" گذاشتی
در مورد الکسا و ...
از 19 مرداد که اون پست را نوشتی و وبلاگ حسنا 12 وبلاگ پربازدید پرشین بلاگ بوده
الان من رفتم نگاه کردم توی الکسا رسیده به 31 امین.

بیست تا اومده پایین !!!
هورااااااااااااااا

نارین شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 01:13

مثه نویسنده های سایت 98یا

تازه وارد شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 00:55

خودش گفته زیادرمان میخونم انگارخیلی تحت تاثیررمانهایی که خونده قرارگرفته

تازه وارد شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 00:52

بانوجان به نظرشما این دخترمهیا توهم زده داره خیال پردازی میکنه؟یا واقعاهمیچین دخترهایی هستن که خانواده شون انقدرآزادشون گذاشتن که این دلگی ها رو افتخارمیدونن ؟

نارین شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 00:50

من که فک میکنم یه دختر 19 20 ساله اس داره رمان می نویسه و چیزی از زندگی نمی دونه

مینو شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 00:47

بانو جون اون لینک رو خیلی وقته دیدم و می خونم.
اونم از اون خنگول هاست.

http://lovestory48.persianblog.ir/comments/235274/9582220

منظورم این بود مینو جون.
کبوتر گذاشته.
کامنتهای حسنا را ببین.
خانم اولی حسابی داره از خجالتش درمی آد
خودش را با کبوتر مقایسه می کنه چون در اصل می دونه کاری که کرده شبیه کار کبوتر هست
وگرنه اگر داستان اون بود که می گه خودش باید اول از همه باورش می شد که با کبوتر فرق داره

تازه وارد شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 00:40

نارین جان این دختر بی قیده هستش واین وجز افتخاراتش میدونه وخیلی ساده لوحانه میگه علی بازنش رابطه ای نداره چون قسم خورده، دختره نادون وبی عقل

نارین شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 00:11

یه پست زد که من میخوام با علی کات کنم فردا شب اومدم ببینم سر حرفش هست دیدم پست رو برداشته

تازه وارد جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 23:24

همین بچه هاالان شدن افعی اون داره دیگران وهم به راهی که خودش رفته میبره وتشویق میکنه

تازه وارد جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 23:22

خیلی ها سعی کردن واسش کامنت گذاشتن اقای وکیل ولی فوایده نداره بی قید شده همیشه خانواده شومیپیچونه میره بااون مرده

الکی می گه. باور نکن
می گه می خوام شوهر کنم
آخر خنده است. از یه طرف می گه علی شوهرمه از اونطرف می گه می خوام شوهر کنم.

تازه وارد جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 23:21

ببخشیدکه این حرف ومیزنم اما توبیمارستانها هم افتضاح هست یکی ازاشنایان ما تازپرستارشده بودرفت تویکی ازبیمارستانهای تهران مشغول شدخودش میومدمیگفت توبیمارستا ن س..ک..س توپرسنل خیلی عادی بعدازسه سال انقدرمحیط روش تاثیرگذاشت که خودش هم که متاهل بودباوجودیک پسرشدمعشوقه یکی ازهمکاراش وتویه خونه جداازهمسرش زندگی میکنه فقط مرخصی شون به طورنمادین باهم هستن درغیراینصورت جداهستن
محیط واقعی ومجازی خیلی وحشتناک شده

یه وکیل جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 23:21

باید اگاهش کرد ،بچه است نمی فهمه .
22 سالشه .

تازه وارد جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 23:17

این چندوقتی که اومده هرچه زودتر بایدجلوشوبگیریم این مهیا بدترازحسناهست خیلی ف..ح..ش ..ه است یابایدرمزی باشه یابایدببنده

[ بدون نام ] جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 23:04

ajib tar az http://hamechimamooli.blogfa.com/ jaryane injast:

یه وکیل جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 22:40

خوب کجا بودیم ؟
بی نام رفتی ؟

یه وکیل جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 22:17

منم n تا دکتر ودندونپزشک می شناسم که همه در حال خیانت به همسراشونن ، البته یواشکی

وکیل جان پیغامتون دریافت شد.
چی بگم؟
کارم زیاده
انشالله در فرصت مناسب

گلریز جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 22:13

عزیزم منم یک دکتر متخصص میشناختم با دو تا بچه و خانوم دندانپزشک که با منشیش ازدواج کرد و صد البته زنش ازش طلاق گرفت.میدونی باز هم اصلا در موردشون قضاوت نمیکنم اما حداقل خوبیش اینه که نمیاد وبلاگ بزنه از عاشقانه هاش با شوهرش بگه..نشسته گوشه خونه

گلریز جان اون فایلی که گفتی
لینکش را گذاشتم این کنار.
تظاهر کن ازم دوری.

در مورد سوالت هم شوخی می کنند باهاش
دستش انداختند
اگه متوجه نشدی بپرس تا توضیح بدم

الهه جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 22:11

راست میگی واقعا بی خیال
دیگه عصبی نمیشم عزیزجان(مثله کامنتهای قبلیم! )
بخصوص که واسه شرایط جسمیم هم خوب نیست اصلا!

یه وکیل جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 22:09

این چیزا تو پزشک ها و دندون پزشک ها بخصوص، خیلی زیاد هست .

یه وکیل جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 22:09

این موارد رو من هر روز میبینم ، کاری هم نمی شه کرد ، جز فرهنگسازی درست ، مردم باید بفهمن که اخرش دودش به چشم خودشون می ره .
دزدی زیاد شه ، پس فردا یکی از دیوار خونه ی شما می اد بالا ، نباید گفت ، به من چه ، مشکل دیگرانه ، زندگی هاما انسان ها روی هم تاثیر می ذاره .

الهه جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 22:08

و تازه همسر اول یه خانم دکتر بسار مهربون و خانمه و اون منشی یه دختر 26 ساله مجرد

گلریز جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 22:06

الهه جونم میدونم اعصاب داغون کن.تو جامعه پزشکی که خیلی زیاده.اما حالا بی خیال.

الهه جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 22:05

آقای وکیل و گلریز جان
آره یکم خشن جواب دادمآخه امروز همسرم یه موردی رو برام تعریف کرد از خیانت یکی از آشنایانش که من خانم اون آقای دکتر رو میشناختم و از دوستانم هستند بعد یه زندگی 14 ساله و 2 تا پسر دسته گل آقای دکتر همسرشون با منشی مطب ریخته رو هم و امرو خانمش فهمیده که 5 ماهه عقدش کرده
کلا اعصابم بهم ریخته از ظهر

یه وکیل جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 22:01

بی نام می خوای تناقضات رو بدونی ، از کجاش می خوای بدونی ؟

یه وکیل جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 22:00

الهه خانم بهتر نیست انقدر خشن عمل نکنید .
خوب می تونید ادرس بدید بخونن .

گلریز جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 22:00

الهه عصبانی نش.بذار بپرسه.

الهه جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:58

ای بابا شماها دیگه کی هستین؟ میاین و دوباره آخر قصه تازه میگین لیلی زن بود یا مرد؟؟!!!!
خدا چشم و گوش و عقل و هو شششش هم داده بهتون دیگه
مدرک چیه مثلا؟یه ورق کتبی باید نشون بدن حتما بهتون تا بفهمین که دروغه؟
بابا جان اینهمه تناقض گویی رو نمی بینید.
همین امروز بانو خلاصه وبلاگ قبلی رو گذاشت
بلاخره یا ذره هوشی سر سوزن فهمی هست . عاقلان را اشارتی کافیست یا تا صبح که ما دلیل عقلی و منطقی و علمی حتی بیاریم شما میگین با مدرک ثابت کنین!
اصلا ما برای کسایی که خودشون رو به خواب میزنند مدرکی نداریم !
برید دنبال کار و زندگیتون
بذارید خواننده های باهوش با کوچکترین sign و نشانه ای مطلب رو میگیرند! و روی اشتباه خودشون تعصب ندارند حتی اگه قبلا گول خورده باشند

انگار حسنا عقدنامه و رضایت نامه گذاشته جلوشون که ما مدرک نداریم!

ولشون کن عزیزم
مواظب خودت باش

گلریز جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:55

اگه شما نطرات پست خصوصی سوگند(دوست جون جونی و مرشد حسنا)رو بخونید به وضوح چندین بار در اون گفته شده که بی اجازه اومده.

یه وکیل جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:53

بعضی زنها هستن که اگه مدرک 4 تا زن عقدی رو هم براشون رو کنیم دوست دارن بین اون 4 تا سوگلی باشن

گلریز جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:52

شما از وبلاگ قبلی اینجارو خوندی؟

[ بدون نام ] جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:50

اما اینجور که شما اینجا جمع شدینو نظر میدین خواننده فقط حقو به حسنا میده.چون بدون دلیلو منطق حرف میزنین.بابا اگه حرفی میزنین با مدرک بگین.مثلا میگین حسنا دوروغ میگه که با اجازه خانوم خانوما اومده خب حالا همه دلایلشم باستناد مدرکی که دارین بذارین....

اون لینکی که پرسیدی را اضافه کردم سمت راست.
تظاهر کن ازم دوری ...

به بی نام جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:50

برو تو وب عسل خانمی ببین اون اسامی دوستان کنار وبش اکپرشون یا بستند و رفتند یا دیگه بسار بسیار حضورشون کم و کمرنگ شده

گلریز جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:49

خیلی بیشتر از اونی که فکر کنی تاثیر داره.مثلا اینکه اگر اینجا رو ببندیم سوگند سریع از بیمارستان ترخیص میشه

به بی نام جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:46

ببین همینطور که میبینی دونه دونه دارند شرشون رو کم میکنند
یا رمزی مینویسند
یا مثل پری ماهی یه بار شدن یا کبوتر حتی نفس
که رمزی و کم مینویسند
حتی خود حسنا تعداد پستهاش نضف شده و بیشتر از اون کامنتهایی که میگیره
خیلی های دیگه هم بستند رفتند مثه شیدا
بله تا روزی که بساط سیاه بازی و خقه بازیشو جمغ نکنه هستیم

گلریز جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:43

بعدشم فکر نمیکنم تو مابقی وبلاگها هم در مورد نجوم حرف میزنن ،اونجا هم یکی از روزمره هاش مینویسه بقیه هم به به و چه چه میکنن.به اونا هم میگی؟

[ بدون نام ] جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:42

آره قبول دارم.اونیکه باوجودی که میدونه طرف زنو بچه داره ولی میاد تو اون زندگی یک فاحشس که کوچکترین ارزشی واسه شخصیت خودش قایل نیس ولی به من بگین میتونین کاری کنین که حسنا وبلاگشو جمع کنه و بره؟؟؟؟؟

عزیزم تو که می دونی من آی پی ها را می بینم
چرا اینقد اسم عوض می کنی؟
شخصیت عوض می کنی؟
ادلیات مختلف به کار می بری؟
یه بار ادعای روشنفکری می کنی
یه بار منطق
یه بار فحش رکیک می دی
ممکنه خواننده ها متوجه نشن کی هستی ولی من که دارم می بینم.

یه وکیل جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:42

درمان کلی ، فرهنگسازی هست .
که زن ها و مردها باید شروع کنن.
اگه هر کس خودش رو پاک نگه داره ، جامعه کم کم درست می شه .
به خاطر پول زیر بار خیلی چیزها نرفتن

گلریز جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:41

عزیزم بی نام مطمئنا ما هیچ چیز رو نمیتونیم در جامعه عوض کنیم.هیچ چیزو.اما حداقل میتونیم نطرات خودمون رو هم بگیم دیگه.نمیشه که مثل ادمهای احمق بشینیم و هرچی گفته میشه رو باور کنیم.میشه؟

به بی نام جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:39

ok
خدا رو شکر که قبول داری که زنهای دوم بی اخلاق و وجدانی که میان وسط یه زندگی دیگه فحشا پیشه هستندو خدا رو شکر که تو جز شون نیستی

[ بدون نام ] جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:39

یک عده دور هم جمع شدن که آره الان حسنا کجاست دیروز کجا بوده کی جواب کامنت میده کجا کار میکنه.خب که چی؟

یه وکیل جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:38

شدنی هست ولی این راهش نیست ، شاد این وبلاگ یه چسب زخم باشه ولی داروی کلی نیست .

[ بدون نام ] جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:37

من جزو این دسته نیستم و اینکه آره زنایه دوم رو فاحشه میبینم ولی خوب اینجا هم مثل اینکه عین دنیای واقعی خاله زنک زیاد داره

به بی نام جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:35

ممنون که رده و دسته و گروهتون رو مشخص کردین به عنوان زنان دوم
بقول خودت فا حشه!!
آفرین که قبول دارین

گلریز جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:33

اصلا بذار از یک جنبه دیگه بهش نگاه کنم.نزدیک 7،8 ماه من خواننده وبلاگش بودم الان با دروغ هایی که گفته احساس میکنم به شعور من توهین کرده.

گلریز جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:32

حداقل یکیشون رو که تابلو اعلانات زده دخترای مردم رو تشویق میکنه دستشو رو کردیم.

[ بدون نام ] جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:30

تو این جامعه تا دلت بخواد فاحشه ریخته.طرف نگاه نمیکنه یارو زن داره بچه داره بازم میخواد باهاش بریزه رو هم.چیرو میخواین درست کنین؟به نظره خودتون شدنیه؟

یه وکیل جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:30

من اقا هستم نه خانم .
کارهای من اینجا به هیچ دردی نمی خوره ولی تو دنیای واقعی اینجور نیست .

گلریز جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:29

یه وکیل ولش کن.این از فکر قضاوت گر یک انسان که به همه ادمهایی که در یک جا صحبت میکنه یک نسبت بده.انگار همه مردم دنیا اینا رو می ذارن رو سرشون حلوا حلوا میکنن فقط اونایی که زخم خوردن بهشون ایراد میگیرن.نمیدونن مردم حتی رغبت سلام کردن هم بهشون ندارن

[ بدون نام ] جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:28

یه وکیل خانوم حرفتو قبول دارم ولی کارایه شما راه به هیچ جا نمیبره

یه وکیل جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:26

بی نام عزیز من زخم خورده ام و بعد از 20 و خرده ای سال هنوز پدرم رو نبخشیدم .
من نمی خوام درد هایی که من کشیدم رو کس دیگه ای بکشه .

گلریز جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:24

بی نام خب حالا منظورت چیه؟؟شایدم زخم زدیم و میدونیم چه کار زشتیه؟؟شایدم زخم هم نزدیم،زخم هم نخوردیم اما وجدان و شعور داریم؟؟ اما مطمئنا از شمایی که حتی جرات نمیکنی یک اسم الکی مینویسی ،دالی میکنی میری ........

دختر جعلی جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:19

و همه شماهایی که اونجایین به نوعی زخم زننده اید.

رئیس کجاست؟

هنوز از تماشای شکم اون خانومه برنگشته؟ حرف دیگه از این مسخره تر نداشت بزنه؟

فکر کن با اون اخلاق شوهر خانومه
شام موندن اونجا

[ بدون نام ] جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:13

همه شماهایی که اینجایین به نوعی زخم خورده این

چرا؟

گلریز جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:07

خیلی حس بدیه که یک دختر یک عمر با این حس نفرت و حرص زندگی کنه.نابود میشه.

یه وکیل جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 21:00

فایده ای نداره .
در اینده ممکنه پشیمون شن .

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.