.

.

.

.

خدا نگهدار

سلام 


این پست را برای خداحافظی و بستن وبلاگ می نویسم.

از همه دوستانی که توی این وبلاگ همراه ما بودند متشکرم.


کامنتهایی که از پست قبلی مانده بود، تایید کردم، مگر موارد خاص.

دوستانی که پیشنهاداتی درباره ادامه کار وبلاگ دادند، متاسفانه الان توان و وقت این کار را ندارم.

اگر وقت کنم پستهای اون یکی وبلاگ را کامل می کنم که آرشیو کامل باشه و نقدهای این وبلاگ مرجع داشته باشه.


باز هم از همراهی و دوستی با همه شرکا خوشحالم و ممنون.

براتون آروزی موفقیت و شادی دارم.





نظرات 42 + ارسال نظر
ادامه کامنت قبلی سه‌شنبه 26 آبان 1394 ساعت 16:31

سرچ کن داستان پستچی! نوشته چیستا ....

کامنت قبلی را منتشر کنم؟

راحله شنبه 27 اردیبهشت 1393 ساعت 12:37

بانو جان امثال حسنا آدم بی ریشه و تنبلی هستند این جور آدمها چون خودشان عرضه درس خواندن و پول در آوردن را ندارند دنبال یک مرد می گردند که با توانایی های او عقده خودشان را پیش دوست و فامیل تخلیه کنند غافل از اینکه مردهای موفق هرگز آنها را به عنوان همسر اول انتخاب نمی کنند بنابراین با هزار ترفند تخمه خوری خودشان را به این خانواده آویزان می کنند بلکه پیش خانم الف ب.. بتوانند با پول و تحصیلات مردک هوسباز پز بدهند.

ای کاش دختر ها یاد بگیرند باسعی و تلاش می شود همه اینها را بدست آورد بدون اینکه یک خانواده را نابود کنند

خداحافظ بانویی که دست یک آدم دروغگو و پست را پیش همه رو کردی

راحله جان،
متاسفانه وقتی می فهمن چه خرابکاری کردند که نه راه پیش دارند و نه راه پس. مث حسنا که مجبوره این همه بدبختی و حقارت و تحقیر را از طرف خانم اولی و خانواده مردک قبول کنه و حرفی نزنه. تو فامیل خودش هم که جایی نداره. تو جامعه هم دیگه کسی نگاش نمی کنه، مگر به چشم ...

خداحافظ راحله جان
ممنون که همراهمون بودی

نارین جمعه 26 اردیبهشت 1393 ساعت 15:08

جات خالیه بانو

ناررررررین

سارای جمعه 26 اردیبهشت 1393 ساعت 11:50

بانو جان شاید دیر به دیر به وبلاگت سر می زدم ولی هر باری که اومدم وبت هوش و ذکاوتت رو تحسین کردم....
از این که خیلی خوب راست رو از دروغ تشخیص می دادی .بهت افتخار می کنم بانو جان..

ممنون سارای عزیز

خوشحالم از این که در جمع دوستان و همراهان ما بودی، هرچند دیر به دیر
کیفیت حضور مهمتر از کمیتش هست

helia سه‌شنبه 23 اردیبهشت 1393 ساعت 00:41

بانوخانووم :
من هنووووووووووووز مخاالفم.......
ما هر روز از خواب که بیدار میشدیم اینجا بودیم
سوژه زیاده حسنا کفتر قمری پیفس (نفس) .....تازه میشه یه تاپیک گذاشت راجع بهش بحث آزاد کنیم
اصلش ما واسه خودت میومدیم وگرنه حسنا که عددی نیس
اینجا یکی از بهترین جمعهای وبلاگستان بود
من خداحافظی نمیکنم
نمیخوام.......

منم خداحافظی نمی کنم

------------------------------------------
گلریز جان، اونجا را خبر ندارم. اصلا اونطرفی کار نکردم

مرمر دوشنبه 22 اردیبهشت 1393 ساعت 22:33

عرض ادب خدمت بانو و شرکا...
این کامنت را برای خداحافظی ننوشتم چون که مطمئنم همیشه در ذهن و قلب من حضور دارید.
خواستم یه بار دیکه از شما و تمامی دوستان تشکر کنم که با ذکاوت دست آدم مکار و دروغگویی رو در این دنیای مجازی رو کردند.
بانو جان هدف و نیت شما برای این روشن سازی ها خیر بود و همین نیت خیرتون بود که باعث شدنتیجه تلاشتون رو بگیرید.
امیدوارم در تمامی مراحل زندگی موفق باشید و به شخصه به وجودتون افتخار می کنم.( یه سبد پر از گل تقدیم بانوی عزیز)

سلام مرمر عزیز،

ممنون برای کامنت قشنگت من هم برای شما آرزوی شادی و سلامتی دارم.
ببخشید سبد گل ما کوچیکه

سحر دوشنبه 22 اردیبهشت 1393 ساعت 13:11

بانو و شرکای عزیز
نمی دونم چی بگم که کل احساسم و افکارم رو در مورد اینجا و بحث هایی که داشتیم بیان کرده باشم.
اول اینکه واقعا تحسین می کنم هوش و ذکاوت شما بانو و شرکای مربوطه رو. هیچ یادم نمیره که اولین باری که شما گفتی تمام این دعواها و جلسات برای پول و به خصوص خونه و ماشین هست، اون ور هیچ حرفی از این مسائل نبود و من مطمئن نبودم به ادعایی که شما مطرح کرده بودی. چند وقت بعد مساله خونه رو واضحا مطرح کرد و من واقعا انگشت حیرت بر دهان گزیدم . :زیان: کلا از این مثال ها زیاد بود اینجا و زنگ هشداری برای من که باید هشیارتر باشم در مورد حرف ها و چاخان هایی که در محیط اطرافم چه مجازی و چه حقیقی زده میشه.
شاید بد نباشه بگم که فکر می کنم گاهی تند می رفتیم. فکر می کنم در محیط مجازی هم باید همونقدر مواظب کلاممون و کلماتمون باشیم که در واقعیت. منظورم اینه که حقیقت امر رو بدون کلمه ای اضافه بگیم. فکر می کنم که بعضی وقت ها کلمات اضافه زیادی گفته شد اینجا که اگر اون ها رو نمی گفتیم هم میشد حق مطلب رو ادا کرد. هنوز هم می گم "سوژه" دروغگو هست و مکار. اما توضیح بیشتر از این برای کی و چی؟ کسی که بخواد بفهمه از همین دو کلمه و دلایلی که اینجا آورده شد میگیره قضیه رو، بقیه فقط باعث آلوده شدن روح خود ما میشه.
آرزوی سلامتی، موفقیت و آگاهی برای تمام زنان دنیا می کنم، علی الخصوص زنان سرزمینم که بدجور ساده لوح و نا آگاه بار میان.
برای بانو و همه کسانی که اینجا از کامنت هاشون لذت وافر بردم.

سحر جان،
متشکر از این که همراهمون بودی.

منکر اشتباهاتمون نیستم. خوبی کار این بود که هر جا کسی اشتباهی دید، بیان کرد و وبلاگ تونست در مجموع توی مسیر خوبی بمونه. ممنون از همه کسانی که کمک کردند از مسیر اصلی دور نشیم.

شاد و موفق باشی

سایه یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 ساعت 21:17

عادت کرده بودیم بهت بانو جان.این زنک دوباره یه سری اراجیف نوشته همچین میگه همه دنبال وبلاگ حسنا هستن کسی ندونه فکر میکنه وبلاگ چه شخص مهم ومعروفیه.امیدوارم زودتر گورش رو گم کنه و رمزشو به ادمهای نفهم تر از خودش بده که عاشق دروغ شنیدن هستن.امیدوارم هر جاهستی موفق باشی اشنایی با وبلاگت جزو خاطرات شیرین بود.برات ارزوی سلامتی و سعادت دارم.

سایه عزیز

شما و دوستان این وبلاگ هم از خاطرات خوب من هستید. خوشبخت و سلامت باشید

افسانه یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 ساعت 16:57

بانو جان خسته نباشى دست خودتو همه ى دوستان درد نکنه که زحمت این وبلاگو کشیدین.شر زناى دوم خونه خرابکن از سر زندگیاى مردم کممم

ممنون افسانه جان. ممنون از حضورت

آمین

---------------------------------------------

موفرفری عزیز، همون چیزی که گفتید درست بوده. به دلیلی که گفتید منتشر نمی کنم

ساره یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 ساعت 08:35

بانوی نازنین و دوست داشتنی هر جا هستی خدا پشت و پناهت باشه دلم برات تنگ می شه .برای همه دوستان هم.کاش رفتنت زیاد طول نکشه و دوباره برگردی .

ممنونم ساره نازنین و دوست داشتنی

دل من هم برای شما دوستان عزیز تنگ می شه.

پیشی ناز نازی را ببوس

موفرفری یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 ساعت 02:45 http://moferfery.blogsky.com

سلام بانو جان,
انرژی و وقت زیادی گذاشتی برای روشنگری و اثبات که جای سپاس داره.
به بودنت و خواندنت عادت کرده بودم حالا از این پس با درد استخوان چه کنم!
امیدوارم روزگار بهترینها را بهت هدیه کنه و تندرست باشی.
همه ما دوست داشتیم میماندی ولی حالا که عزم رفتن کردی
خدا نگـــــــــــــــــــــــــــــــــــهدارت ...!

ممنون عزیزم.
منم به همه شما و به این وبلاگ عادت کرده بودم. درد استخوان من هم کمتر از شما نیست رفیق ناباب و ...

خدا نگهدار

یاسمین شنبه 20 اردیبهشت 1393 ساعت 23:53

بانو جون ، أصلا دوست ندارم باهات خداحافظى کنم
ازت خیلى ممنونم براى درست کردن این وبلاگ
بارها دیدم بعضى افراد در اینجا نوشتند که چه حوصله اى دارین که زندگى یک نفر رو زیر ذره بین قرار دادین ، غافل از اینکه موضوع زندگى زن نادانى مثل حسنا نیست بلکه اعتراض به نحوه زندگى عصر حجرى حسناها است که باعث شرمسارى است .
باز هم از تو عزیزم و همه دوستان ممنونم ، دلم براى همتون تنگ میشه .
براى تو دوست ندیده ام ارزوى سلامتى و سعادت دارم

ممنون از همراهیت یاسمین جان

مهم این هست که ما کاری که فکر می کردیم درسته انجام دادیم. این که بقیه می خوان چی فکر کنند و چیکار کنند دیگه به خودشون مربوطه.

من هم برای شما و برای همه دوستان وبلاگ آرزوی سلامتی و سعادت در کنار خانواده هاشون دارم.

آیناز شنبه 20 اردیبهشت 1393 ساعت 12:58

بانوجان هرجاهستی موفق باشی وشاد
حسنا وحسناها تمامی ندارن
دلم برات تنگ میشه
بابت همه چیزممنون
شرکای مهربون همه تونو دوست دارم وهیچ وقت ازذهنم بیرون نخواهیدرفت

ممنون مامان آیناز.

دوست و همراه همیشگی وبلاگ

برای خودت و خانواده ات آرزوی آرامش و سلامتی دارم. ممنون از این که در هر شرایطی با ما بودی

اینم برای کوچولوی موفرفری شما

نارین شنبه 20 اردیبهشت 1393 ساعت 03:13

درباره اون فیل نمیدونم بانویی
ولی اینو میدونم وقتی یه بچه دنیا میاد نفسش گرفته است و تا دو تا کتک نخوره نمی تونه نفس بکشه البته در همه این صدق نمی کنه
حتی گاهی هم بیشتر از دو تا کتک هست و باید یه چی رو از گلوی بچه بکشن بیرون
به نظر من طبیعی بود

غنچه شنبه 20 اردیبهشت 1393 ساعت 00:21

سلام بانو جان
با اینکه تا حالا دوست مجازی نداشتم ولی به شما و دوستانی که ماه هاست میان و کامنت میگذارند یک وابستگی خاصی پیدا کردم بهت حق میدهم عزیزم فکر کردن و نوشتن در مورد این مدل زندگی ها و ااین مدل انسان ها کار دشواری و توان طاقت فرسایی میخواهد روح و روان آدم جریحه دار و به ضمیر ناخودآگاه نفوذ میکنه

هرجا هستی برایت آرزوی موفقیت دارم کار بزرگی کردی همین چند ماه وبلاگ با بیان طنزی که داشتی مدیریت کردی

حسنا انقدر ها هم ارزش نداره که بخواهیم بیشتر از این براش وقت بگذاریم گرچه برای بیدار کردن یک سری انسان های ساده لوح وبلاگ اداره کردیم تا از خواب خرگوشی بیرون بیایند
در هر صورت آنچه شرط بلاغ بود گفتیم /تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال

اینکه وقتی میومدم اینترنت اولین وبلاگ یا صفحه که باز میکردم بانو هستم همسر سوم عادتم شده دیگه تا این عادت از سرم بره چند وقت طول میکشه

امیدوارم همیشه شاد باشی برای همه دوستان مجازی اینجا آروزوی شادی و سلامتی دارم ساعات خوشی با هم داشتیم

ممنون غنچه عزیز،
یاد پرشن بلاگ و خصوصیهامون

برای تو و همسرت و پسر کوچولوت آرزوی خوشبختی و سلامتی دارم

الهه شنبه 20 اردیبهشت 1393 ساعت 00:21

دوستان عزیزم و همراهان همیشگی وبلاگ بانو و شرکا

از همه تون ممنونم که وبلاگ ما رو خوندین و زحمتهای بانویی به هدر نرفت...
چه شبهایی که باهم تو این وبلا گ گذرونیم.چقدر در فکر فرو رفتیم. چقدر همه با هم تو این وبلاگ خندیدم ..گاهی حتی گریه کردیم.. (به یاد غربت زنها و کودکانی که در حقشون ظلم شد.در حق زنان اولی که سالهای جونی و طراوتشون رو خالصانه به پای مرد زندگیشون ریختن و واسه اجر به اجر ساختن اون زندگی جنگیدن تا درست زمانی که میخوان لذت سالهای میانسالی و بزرگ شدن بچه ها و به ثمر نشستن زحماتشون رو ببرند یه حسنا نامی پیدا میشه و کاری میکنه که همه چیزشون غرورشون شخصیتشون اعتماد و عشقشون به باد فنا میره ..و فقط گریه هاو دل شکسته ای میمونه که خدا شاهدشه)
دوستانی که فقط خواننده خاموش بودین و منصفانه فقط در جستجوی حقیقت بودید در هر دو وبلاگ...

دوست دارم بدونید بانو و کسانی که اوندن وقت گذاشتن از ساعات همسر و خانوادشون زدند که بیان و مو رو از ماست یه شخصیت مجازی بکشند بیرون هرگز بیکار و علاف نبودند...همه شون هدف داشتند و یک انگیزه درونی که مثل شمع تو قلبشون روشن بود...اصلا ما میدونیم بانو کیه؟ تحصیلاتش چیه از کجای این کره خاکی هر روز وفت میذاره و اینجا میاد؟..میدونیم چقدر دغدغه هایی داره.. واقعا برای بانویی ما چه فرقی میکنه که بخواد دروغهای یک زن خائن نانجیب رو در بیاره و بذاره جلو نور حقیقت..چی بهش میرسه؟مگه کسی میشناسدش ؟حتی امار بازدید بسیار بالای اینجا رو برداشت..چون هدف بازدید وجلب توجه نبوده..هدف روشنگری بود برای دختران جونی که ممکنه گول خوشبختی دروغییین یکی مثل حسنا رو بخورند دخترکانی که ممکنه خواهر من باشند و یا بیان تو زندگی ما و یا مادر من و شما!

بیاید به اثر بال پروانه رو موج اقیانوس باور داشته باشیم..
بیایم نبندیم دل به رویا ها !!

میخوام بگم خداحافظ... شاید هرگز دیگه با هم ارتباطی نداشته باشیم و هم رو گم کنیم :(

ولی
**************
از ما و حرفای اینجا یاد کنید اگر از در خونه های این وبلاگ های خیانت و پستی رد شدین
اگر بازم پستهای خونه خراب کنی و بو س و بغل و دروغ و پستی رو خوندین
از ما هم یاد کنین ....
از ما هم یاد کنین و از تمام ساعات و لحظاتی که گذاشتیم حتی دعوای خانواده هامون رو سر اینهمهوقت گذاشتن شنیدیم ولی بازم نوشتیم و نوشتیم بولد کردیم دروغها رو
نوشتیم تا در آینده دختر تو گول این زندگی و سراب خوشبختی رو نخوره که اگر فقط یه نفر فقط یه نفر بعد اینهمه مدت از خواب جهل بیدار شده باشه برای من یکی همون یعنی به هدفمون رسیدیم..
*************

و بانویی..

ممنون عزیزم بخاطر کامنتت و لطفت به من و دعای قشنگت...
(نمیدونم شکلکهای قلب و گل و..که میزارم چرا نمیاد)

میخوام بگم بهت که ((هر چی آرزوی خوبه مال تو...))
و بگم دلم برات تنگ میشه و برای همه شرکا

--بانویی-- عزیزم

امیدوارم زندگیت پر باشه از عشق و شادی و ارامش و خوشبختی..(اسمایلی قلب و گل و قدر دانی و رفاقت...)

امیدوارم دوباره یه روزی /یه وقتی/ یه جایی دوباره باهات رو به رو بشم....

الهه

الهه جان ممنون از این همه لطفت.

هر جا که خوبی و نیکی و احترام به شان انسانی و مراعات حرمت زندگی دیگران و ... ببینیم، انگار همدیگه رو دیدیم. اثر پروانه ای این کار کوچیک ....

کلاهبرداری آخر حسنا جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 23:40

بانو جان،

حسنا داره آخرین استفاده را هم از وبلاگش می کنه. یه وبلاگ ناشناس زیرخاکی معرفی کرده، یه داستان ننه من غریبم هم نوشتن، می خوان زندانی نجات بدن.

تکتم که خواننده چندانی نداره و زبون تیز و بدی داره، یه پست عید گذاشت نزدیک 540 جمع کرد واسه محک (فکر کنم تکتم راست می گفت برای کمک)

حسنا با خودش فکر کرده 500 تا ساده لوح، نفری بیست تومن هم که بدن می شه ده میلیون.

اون زن می خواد بیاد بیرون از زندان یه گند دیگه بزنه. کجا می خواد بره از زندان بهتر؟ بیاد بیرون، بدون شوهر و خانواده و زندگی و ... باید مث حسنا بره خراب بشه سر یه زندگی. تحقیقاتش بیرون ناقص مونده یا مریضهاش منتظرن دکتر آزاد بشه جراحیشون کنه؟ تو زندان حداقل یه شام و نهار هست بخوره. اون همه آدمی که به واسطه سفته ها و چکهای خانم، زندگیشون خراب شده و سرمایه شون از دستشون رفته چی؟

پدری که بخاطر کلاهبرداری این زن شرمنده خانواده اش شده، مستاجری که با این سرمایه گذاری می خواسته خونه بخره و سرمایه یه عمرش از دست رفته و .... زنی که کار می کنه، سواد داره و ... چند بار و چند تا چک و سفته را ممکنه به بهانه فروش زمنیش امضا کنه؟

خودش همدست شوهره است. آزاد بشه می ره پیشش. به جای کمک به این کلاهبردار، به اونایی که سرشون کلاه رفته هم فکر کنید. مگه فقط این زن هست که بچه داره؟ اونایی که چک و سفته های بی محل گرفتن آدم نیستن؟ بچه و زندگی ندارن؟


مرمر که یک سره جنوب آسیا و غرب اروپا و مرکز امریکا پلاسه چرا بهش کمک نمی کنه؟ حسنا که خونه می بخشه به خانم اولی در راه خدا، چرا به این زن خونه خودش را نمی بخشه؟

یه مشت کلاهبردار دروغگو ...

حسنا برای گلای تکتم یه هزاریم نداد. به تکتم گفت من تو وبلاگم می نویسم بقیه بیان بهت پول بدن.

حسنا همونه که بالای سر قبر خالی بچه پرپری نوحه می خوند. همونی که با سوگند سری از هم سوا بودن! الان شده ضامن مرمر گمنام، که پول بریزید به این شماره حساب

تو که خونه بزرگتر از بزرگ داری و شوهرت اگه اسمش را بیاری ما همه جامه برتن می دریم، خودت کمک کن.

نزدیک هر کسی یه نیازمند هست که بهش کمک کنه. لازم نیست خودفروش ها و خونه خراب کن ها برن تو کار خیر و نیازمند معرفی کنند.

یا حسنا و مرمر قصد کلاهبرداری دارن
یا اون زن کلاهبرداره
هیچ کس این وسط مستحق این کمک نیست.

یا خداااااا
از این کامنت

دریا جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 21:30

سلام بانو.....وبقیه دوستان سلام .....
دوست ندارم بری بانو .....باس باشی ...حسنا بدرک ..بقیه هستن باید ازشون گفت ....
باش بانو جان .....

سلام دریا جان،

برای الان به نظرم کافیه

میشا جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 18:43

باااااااااااااااااااااااااااااااااا نو دوست داریم کجااااااااااااااااا میخوای بری من یه یکی دوماهی نبودم اینجااااااااااااااا رو بستی بانووووووووووhttp://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/c/ce/Transparent.gif

خب تو دوماه رفتی مرخصی، من نرم ؟؟
تازه مرخصی بی خبر رفتی

افرا - سپیدار جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 18:41

بانو...
دیشب اومدم ونتونستم بنویسم. یعنی در واقع نمی دونستم چی بنویسم.
الان هم همون طوره. فکر می کردم اگر صبر کنم،واژه های بهتر و درست تری پبدا می کنم برای نوشتن.
اما...
دیدم هرچه که بنویسم، به هر حال این دو تا حس رو با خودش همراه داره:
دلتنگی
و
قدردانی.
دلتنگتون می شیم بانو.همه ی ما.دلتنگ اینجا.این بچه ها.این نگاه ها.
وقدردانتونیم.
قدردان شما،قدردان اینجا،این بچه ها و این نگاه ها.
من مطمئنم و باور دارم که این دنیا، یک قاضی بسیار عادل و هوشمنده. مطمئنم کار شما و ما بی پاسخ نمی مونه.
سپاس بانو.
سپاس.
درپناه حق باشی.
و عزیز.
وسربلند.
یاعلی.

ممنون از دعاهای خوبت افرا جان.

برای شما هم آرزوی شادی و سربلندی دارم. ممنون از خصوصیت. امیدوارم زندگی گرمت، از چشم بد در امان باشه

نرگس جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 18:34

بانوجان ازت ممنونیم
گرچه بار اولی اومدم اینجا گفتم اینا چقدر حوصله دارن اومدن یکی نقد میکنند
بعدها متوجه شدم نه مسئله به همین سادگی که من فکر میکنم نیست
طرف عجوزه ای برای خودش
من متنهاشو نخوندم به جز چندتا اونم چد خطی اما نوشته هاش پر از حیر ومکر هست یه حس خیلی بد یه جور پس زدگی .....
من هنوز در عجبم که دخترای مجرد بگیم شاید از جنس حسنا هستن
اما خانمای اول میاومدن تاییدش میکردن
واقعا هنوز موندم که چرااااااااااااااا
هرچند حایگاه و ارزش یه زن دوم تو جامعه کاملا مشخص هست اینا هرچی دست وپا بزند برای کسب جایگاه باز همونی هستند که باید باشند

ممنون از شما نرگس جان.

به قول خودشون، هیچکدوم تو دنیای واقعی جرات ندارن و روشون نمی شه بگن زن دوم هستند. حسنا حتی برای عید هم گفت مجبورم بمونم تهران چون فامیلم نمی دونن زن دوم هستم و نمی شه دیگه بهانه بیارم و بدون شوهرم برم.

helia جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 17:02

narooooo banooo toro khoda.....
banoo....
nakon inkaro...
in chan vaght faght dare etefagha bad mioftei....
banoo
hosna mohem nis.....
pas ma chi?
:((((((((((

بمونیم چیکار کنیم هلیا؟

گلریز جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 16:54

بانو جان خامیدوارم موفق باشی. برام جالبه که این خانوم متاسفانه هر روزه اش پر از نفرین و سوز و گدازه. اما تو وبلاگش نمیدونم برا کی پیغام می فرسته. خدا شفاش بده. ادم بدبختیه

ممنونم گلریز جان،

واقعا امیدوارم خدا یه راهی پیش روی حسنا بذاره تا دست از سر اون زندگی برداره. به قول تو آدم بدبختیه. یه کاری کرده که نه راه پیش داره و نه پس!

مهصا جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 16:48

من یه پارازیت بیام

بابا تکتم به خدا ما فهمیدیم تو دکتر عمومی هستی و طب سوزنی کار می کنی

فهمیدیم پولداری

فهمیدیم کدبانویی

فهمیدیم حلوا هم بلدی بپزی

فقط تورو خدا یکم ادم باش ، یکم انسانیت داشته باش

حالت بهم نمی خوره از این همه فخر فروشی و کلاس گذاشتنت

تصمیم کبری جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 15:09

خو یکی به حسنا برای این تصمیم کبری کمک کنه.

دو ماهه داره تصمیم می گیره، هنوز به نتیجه نرسیده

مهصا جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 14:19

بانو من نمی خوام خداحافظی کنم ، چون مطمئنم که این دوستی اینجا قطع نمی شه
می دونی بانو من معلم زیاد داشتم و دارم ، ولی یکی از بزرگترین ترین و مهمترین معلم های زندگیم شما بودی وشرکا
دیدگاهم رو به زندگی تغییر دادی و خیلی باز تر کردی
واقعا ازت ممنونم بانو ، هر چند که کلمات هیچوقت نمی تونند این بار احساس و قدردانی رو منتقل کنند و هیچوقت این زحمتی که برای من کشیدی رو جبران و وصف کنند
بانویی نشون دادی که هنوز انسانیتی هم وجود داره ، هنوز هم هستن ادم هایی که درد این جامعه رو دارن ، درد زنان رو
بانوی باهوش و مهربون و نازنازی من
خیلی ناراحتم ازین که داری میری
بانویی ادرس وب هارو هم که داری ، منتظر شما و دوستان هستم


هر عشقی میمیره
خاموشی میگیره
عشق تو نمی میره

ما عاشق میمیونیم
با عاشق میمیریم
جرم ما این تقدیره


بانو وشرکای عزیز ، براتون ارزوی شادی ، موفقیت و ارامش رو دارم

منم برای شما مهصا خانم گل
که از سهامداران عمده این وبلاگ بودین همه ی آرزوهای خوب را دارم ......

مهصا جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 14:19

بانو من نمی خوام خداحافظی کنم ، چون مطمئنم که این دوستی اینجا قطع نمی شه
می دونی بانو من معلم زیاد داشتم و دارم ، ولی یکی از بزرگترین ترین و مهمترین معلم های زندگیم شما بودی وشرکا
دیدگاهم رو به زندگی تغییر دادی و خیلی باز تر کردی
واقعا ازت ممنونم بانو ، هر چند که کلمات هیچوقت نمی تونند این بار احساس و قدردانی رو منتقل کنند و هیچوقت این زحمتی که برای من کشیدی رو جبران و وصف کنند
بانویی نشون دادی که هنوز انسانیتی هم وجود داره ، هنوز هم هستن ادم هایی که درد این جامعه رو دارن ، درد زنان رو
بانوی باهوش و مهربون و نازنازی من
خیلی ناراحتم ازین که داری میری
بانویی ادرس وب هارو هم که داری ، منتظر شما و دوستان هستم


هر عشقی میمیره
خاموشی میگیره
عشق تو نمی میره

ما عاشق میمیونیم
با عاشق میمیریم
جرم ما این تقدیره


بانو وشرکای عزیز ، براتون ارزوی شادی ، موفقیت و ارامش رو دارم

ندا جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 13:17

حیف شد که رفتی کاش میتونستی بمونی هر از گاهی بنویسی حتی با موضوعات دیگه.وبلاگستان به امثال شما نیاز داره نه دری وری نویاسای بیسواد که خیلی زیاد شدن.

ممنون ندای عزیز

فکر می کنم ادامه دادن این وبلاگ در حال حاضر لزومی نداره.

شاید فاصله گرفتن از موضوع برای همه ما لازم باشه. کمی استراحت کنیم، با دنیای واقعی و آدمهای خوب معاشرت کنیم تا اثر زشتی این وبلاگها توی وجودمون از بین بره.

دائم به این جور آدمها و زندگیها پرداختن روحمون را خسته می کنه.

نیک جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 12:40

بانوی عزیز ممنون که انقلابی رو توی وبلاگستان ایجاد کردی.
انقلاب تو مطمین باش یکی از مهمترین و تاثیر گذار ترین و مفید ترین کارایی بود که کسی میتونست تو دنیای مجازی داشته باشه به هر حال امیدوارم همیشه زندگیت اینقد پر بار بشه.
حالا بی شوخی ادرس بدم وبلاگ جدید زدی خبرم کنی

ممنون نیک عزیز. اگر نتیجه ای حاصل شده، با همکاری شما دوستان خوب بود. همین که پوشالی بودن زندگی دومیها و دروغهاشون برملا شد، یعنی ما موفق بودیم.

اگر باشه حتما اینجا خبر می دم. دوست داشتی آدرست را هم بذار.


------------------------------
با اجازه تون خصوصی مهسان را اینجا جواب بدم.
مهسان جان،

اون جمله نقل قول یکی از کامنتهای وبلاگ پری (هم و ازواجهم) است. حسین اسم پسر پری است.

... جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 06:53

ای بابا بانو کجا میری؟ یعنی دیگه موضوع واسه نقد نیست که وبلاگ رو ببندی؟ خیلی چیزها هست که میشه در موردش با دوستان بحث سازنده کرد، بالاخره همه کسانی که اینجا بودن از بودن با هم وکنار هم نقد کردن لذت میبردن

... عزیز،
بهتره یه کم استراحت کنیم.

نازنین جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 02:19

بانویی رفتی واقعاااا؟
حق داری، شماهم خیلی واسه این وبلاگ زحمت کشیدی،وخیلیاروبیدارکردی.نمونه ش خودمن.دمت گرم وقدمت استوار.
حسناخاک توسرت،آدم نمیشی نه؟به درک،بروبمیر.انقدتولجن دست وپابزن تاخفه بشی.لیاقتت اینه که مثه کرم تولجن باشی.
بانوخیلی بهت وابسته شدیم.این مدت تمام پستهای حسنا یه جوری به ماربط داشت.تمام لحظاتشوپرکرده بودیم.دق کرده بود.
درودبرروان پاک شیرزنان سرزمین من.پاینده باشی بانو

درود به همه دوستان خوب و همینطور نازنین خانم

میخواهم بی نام بمانم جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 01:00

بانوی عزیز! فقط ازت تشکر می کنم، بدون اینکه نام و نشان خودم رو افشا کنم.. من فهمیده ان اونچه رو باید می فهیمدم.. تا حالا نمی دونستم اینقدر زیااد می تونم در مقابل حقیقت مقاومت کنم:( ممنونم ازت به خاطر همه چی..
در پناه خدا

ممنون از همراهیتون

نارین پنج‌شنبه 18 اردیبهشت 1393 ساعت 19:52

هرجا هستی موفق باشی
خیلی هم ممنونم که باعث شدی که با دقت بیشتر به اطرافم نگاه کنم و ارزش خودم رو بیشتر از قبل بدونم
هرچند حسنا و حسناها همیشه هستن و بارها تو گوششون هم خونده بشه که تو یک زنی و ارزشت رو حفظ کن باز اونقدر خودشون رو پایین میارن که فایده ای نداره
اما همین حرفا شاید ذهن یکی رو بازکرد
همون یکی هم کلی هست
تنها چیزی که میتونم بگم اینه که هرجا هستی شاد باشی

واقعا فکر نمی کردم خداحافظی با تک تک دوستان اینقدر سخت باشه

این وبلاگ یکی از جاهایی بود که من خودم را در جمع دوستان همفکر و باهوش و بادرک می دیدم. کامنتهای تک تکتون را دوست داشتم و از هر کدوم چیزهایی یاد گرفتم.

با بودن در کنار شما مهربان تر شدم

نارین اون فیله به نظرم بچه اش را نجات نمی ده ها
فکر می کنم چون توی پارک حیوانات هست، حتما برای زایمان و ... براشون امکاناتی هست. شاید پروسه طبیعیش این باشه. اگر بچه مشکلی داشت سریع تیم دامپزشک برای کمک بهش اقدام می کردند. آخه مادره هم کاری نکرد، دو تا لگد بهش زد

الهه پنج‌شنبه 18 اردیبهشت 1393 ساعت 19:41

از اینکه داری می ری غمگینم و این از ته قلبمه
برام دیگه حسنا مهم نیست و حتی بعبی هایی که خواستیم بیدار شن که ما آنچه شرط بلاغ بود باهاشون گفتیم و عاقلان را اشارتی کافیست ... الان برام این مهمه که یه نفر رو که بهش حس نزدیکی زیادی میکردم که واسم مثل یه -رفیق- بود یه رفیق رند و تیز و طناز و آگاه و دوست داشتنی داره میره و من حتی نمیدونم دوباره چطوری میتونم باهاش کانکت شم و باهاش حرف بزنم

الان حتی نمیتونم مثل بقیه برات آرزوهای قشنگ بکنم و برات دست تکون بدم

الان فعلا اسپیچ لس هستم..

الهه جان،
تو خیلی با محبت و با احساسی. من همیشه در مقابل این همه لطفت در کامنتهای عمومی و خصوصیت کم می آوردم.

خوش به حال همسرت با این خانم گل و با احساسی که داره. امیدوارم زودتر بری پیش همسرت
و زودتر زود هم یه نی نی خوشگل و باهوش (مث مامان و باباش) در آغوش بگیری

صبا پنج‌شنبه 18 اردیبهشت 1393 ساعت 18:46

بانو از شما و همه دوستان عزیز بخاطر چیزهایی که ازتون یاد گرفتم ممنونم.
برای همه آرزوی سلامتی و شادی دارم.

ممنون عزیزم

مینو پنج‌شنبه 18 اردیبهشت 1393 ساعت 18:13

نوشتنت با نوشتن حسنا هم زمان شد. شاید حسنا رودست خورده و دیگه نمی تونه از حرفش برگرده. شاید هم مثل همیشه اون روی دیگه ش خودشو نشون بده و پابرجا با کمال وقاحت سنگرشو حفظ کنه. من هم مثل تو با بسته شدن این جا موافقم. به اندازه ی کافی در مورد این موجود حقه باز کثیف نوشتی و نوشتیم و دیگه بسه.
این جا فقط دعا می کنم برای خانم اولی که بتونه سر پا بمونه و بتونه این ... رو از زندگیش پرت کنه بیرون. دعا می کنم همه ی خانم اولی ها بتونن این موجودات رو از زندگیشیون محو کنن. کما این که نمونه هاش رو هم دیدیم و کم نبودن. همین پروانه یکی از تازه ترین هاشون بود.

عملا داره پرت و پلا می نویسه. امروز هم که بنگاه خیریه زده

فاخته پنج‌شنبه 18 اردیبهشت 1393 ساعت 17:59 http://mahleghah.blogfa.com

هر جا میری موفق باشی بانو جون

مهم این بود که به اهدافت رسیدی و قدمی برای مبارزه با ویرانگران زندگی مشترک برداشتی .کسانی که با هوا و هوسشون به ناحق به هم نوعشون ظلم کردن و خودشون رو مستحق زندگی زن دیگه دیدن.

خوشحالم زنانی چون شما در جامعه هستندکه باهوش و درایتشون در برابر این ویرانگران خانمان برانداز قد علم کردن وزشتی عمل و طینت این گروه رو به کسانی که حامی راستین حقوق زن هستن نشون دادند.

من معتقدم تا زمانیکه قانون بربریت و جهالت در کشور ما به ویرانگران زندگی مشترک وجه قانونی میده ،باید ایستادگی کرد و با فرهنگ سازی نشون داد عصر جهالت و برده داری و بربریت گذشته و به اتمام رسیده! کرامت زن و ارزش وجودی او اونقدر بالا ست که هیچ قانونی ،حتی قوانین دینی نمی تونن ظلم به انسان دیگر رو وجه قانونی ببخشه.

دریغ و افسوس بر اون زنانیکه هرگز نتونستن طعم شیرین کرامت و عزت نفس انسانی رو بچشن و خودشون رو درگیر اوهام و خیالات و هوی و هوس مردانی کردن که به جنس زن هرگز بها نداده و تنها آمال و هوسهاشون رو در اولویت قرار دادن وبرای تمتع هر چه بیشتر از این عروسکان خیمه شب بازی یک عمر زندگی توام با آرامش و لذت رو از اونها سلب کردن!وحس عذاب وجدان و شرمزدگی از دوم بودن رو براشون به ارمغان آوردن !

هرجا هستی و هر جا میری پیروز و سرافراز باشی.همیشه و در همه حال در قلب تک تک ما جای داری.مهم هدفی بود که شما و دوستانتون دنبال کردیدوموفق شدید
به قول خواجه شیراز
زروی دوست دل دشمنان چه دریابد
چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا !

ممنونم فاخته ی عزیز،

واقعا باید فرهنگ سازی بشه. هیچ قانونی نمی تونه آدمها را مجبور به رعایت اخلاق و انسانیت کنه.

امیدوارم شما هم زندگی خوبی داشته باشی و در کنار همسرت روزهای شاد و عاشقانه ای را بگذرونی

Mahsan پنج‌شنبه 18 اردیبهشت 1393 ساعت 16:58

بانو جان برای تمام زحماتی که کشیدی تا جماعتی رو از هراب غفلت بیدار کنی واقعا ممنونم.من خودم روزی یکی از این ببعی ها بودم ولی آشنایی با شنا باعث شد که اینقدر راحت حرف دیگران رو باور نکنم و زود تحت تاثیر قرار نگیرم.
امیدوارم هرجا که هستی شاد باشی و سلامت و خداوند به خونوادت سعادت رو عطا کنه.
خیلی دوست داشتم که اینجا کماکان برقرار میموند، آخه وبلاگهای حسنا گونه و طرفدارانشون مثل کپک دارن رشد میکنن و فضای مجازی و در پی اون حقیقی جامعه رو فاسد میکنن.
ولی خوب حتما این تصمیمی که گرفتی برات بهتره، به هرحال شما هم به استراحت نیاز داری.
شب و روزت خوش بانوی خوب ایرانی

ممنونم مهسان جان

به قول یکی از کسانی که برای پری کامنت گذاشته:

شما و حسنا بانو ههر دو زن دومید.من نمی دونم چرا پس تو وب ایشون همه قربون صدقش میرن ولی تو وب شما اینجوری مردم می توپند؟موفق باشی عزیزم .حسین جونو ببوس

بقیه منفورین زود چهره خودشون را نشون می دن. این یکی (حسنا) خیلی هفت خطه، لازم بود در موردش صحبت بشه. وگرنه این قارچهای سمی وحشی را همه می شناسن

یک زن(نسیم) پنج‌شنبه 18 اردیبهشت 1393 ساعت 13:45

سلام
جالب نیست رفتنت با رفتن من از کشور همزمان شد !!!!!!!!!!!!!
دوستت دارم وموفق باشی اگر جای دیگری وبلاگ زدی ادرس من را داری خبرم کن

حتما!
سفرتون هم به سلامت. انشاله هر جا هستین موفق باشین

مهصا پنج‌شنبه 18 اردیبهشت 1393 ساعت 11:09

بانو کجا می خوای بری اخه ؟
چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

می دونم خسته شدی ولی بهتر نیست یه مدت حذف موقت باشه و بعد دوباره برگردی ؟

می رم همین بغل. راه دوری نیست

شادی پنج‌شنبه 18 اردیبهشت 1393 ساعت 07:16

با چشمهای پر از اشک به خاطر خداحافظی بانو، کلی به این کامنت سردمزاج خندیدم

چه عنوانهائی که به ما داده نشد، فقط به خاطر اینکه می گیم بابا، برای همه شوهر به اندازه کافی هست. چرا با وارد شدن مخفیانه به زندگی یه زن دیگه، هم اونو دچار مشکل می کنین و هم خودتونو

زحمت کش هم که نیستیم و به قول یکی از همین دوستان، الله بختکی صاحب شوهر و زندگی خوب شدیم


دلم برای همه معلوم الحالهای سردمزاج و الله بختکی تنگ میشه

من هم به این وبلاگ و دوستان خیلی عادت کرده بودم و دلم برای همه معلوم الحالها تنگ می شه.

شادی پنج‌شنبه 18 اردیبهشت 1393 ساعت 06:49

گریه:

اصلا فکرشو نمیکردم یه روز به کسی که حتی اسمشو نمی دونم، اینقدر وابسته بشم که با خداحافظیش دلم بگیره و اشکم در بیاد

من هم برای بانوی باهوش وباشعور و همه دوستان عزیز وبلاگ آرزوی موفقیت و شادی می کنم

ممنون شادی جان.
برای تو و سه تا دسته گلت و همسرت آرزوی زندگی شاد و موفق دارم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.