برای گلریز در مورد کامنت هیاپ


توی وبلاگ قبلی نفس برای من کامنت می ذاشت که هکت می کنم و فلان ...

یه روز هم اومد کامنت گذاشت که این وبلاگ هک شده و من مدیر وبلاگم. آخه احمق، اگه مدیر وبلاگی چرا توی کامنت می نویسی؟ راست می گی پست بذار بگو وبلاگ را هک کردم

من هم در کمال خونسردی کامنتهاش را پاک می کردم چون نمی خواستم خواننده ها نسبت به فضایی که توش هستند حس بد یا ناامنی داشته باشند. من خودم هم می رم وبلاگی که فحش و نفرین تایید می کنه ناراحت می شم و می گم برای آرامش خواننده ها مدیر وبلاگ نباید این فحشها را تایید کنه. ( ولی خب بعضی ها سوالها را قورت می دن که نشون بدن خیلی آررررررره ! )

قبل از بستن وبلاگ در آخرین پست، من ای میلهای نفس را گذاشتم و به خواننده هام گفتم این را هم ببینید و هر وقت اومد سراغتون بدونید که الکی می گه و کاری بهش نداشته باشید می ره دنبال کارش.

یه شب دوستان داشتند کامنت می ذاشتند و دیر وقت شب بود. اتفاقا نفس هم بود و هی می گفت صفحه کامنتها را ریفرش نکنید من دارم هک می کنم ( همزمان من و چند تا دوستان هم آنلاین بودیم و مشغول کامنت گذاشتن و جواب دادن و ... ) و بچه ها مسخره اش کردند و نفس عصبانی شد.

مدت طولانی بود که شده بود مسخره دست دوستان! و هی می گفت هک می کنم و ...


یکی از دوستان کامنت گذاشت و بلافاصله بعدش خصوصی داد ( پرشن بلاگ بودم اونموقع ) که من کامنتم را با دو تا اسم فرستادم و کامنت با فلان اسم را حذف کن. کسانی که آنلاین بودند هر دو را دیده بودند از جمله نفس.


همین حالا هم بارها پیش اومده دوستانی کامنت می ذارن و با اسم دیگه ای و می گن دیگه نمی خوان با اسم قبلی باشند چون لینک داده بودند به وبلاگشون یا کسی می شناخته یا ...


یا شده از من بخوان کامنتشون را حذف کنم.


حتی توی وبلاگ خود حسنا هستند کسانی که کامنت می ذارن و اسم نداره ( یا اسم دیگه ای داره )و می گن خودت که می دونی کی هستم. این چیز جدیدی توی وبلاگ نویسی نیست و من نمی دونم چرا اینقد به نظر حسنا و نفس عجیب اومده !!!!!!!!

حالا حسنا فکر می کنه چه کشفی کردند خودش و دوستش!!!


نفس که عصبانی بود از این که نتونسته کاری کنه، این را کرده پیراهن عثمان و مدام تکرار می کنه که یک کامنت داشتند با دو اسم که یکیش حذف شده !!


حسنایی که توی پستهاش دنبال وکیل بود و می گفت کار را دارم دنبال می کنم و فردا نویسنده و کامنترها را کت بسته می برند او...ی...ن و از این چرندیات. چرا این حرفها و دروغهای خودش را نمی گه؟

نفس که می گفت هک کردم و هکش به این شکل بود که برای ما کامنت می ذاشت چرا این حرفهای خنده دار خودشون یادشون رفته؟ هکری که به قسمت نظرگذاشتن دست یافته و می تونه نظر بذاره اون هم در کامنت دونی باز الان همه کسانی که در وبلاگها نظر می ذارن وبلاگ را هک کرده اند و خودشون خبر ندارند


حسنایی که سوگند مثل خواهرش بود چرا دیگه یک کلمه از خواهرش نمی نویسه؟ حالا که گند حرفهاش دراومد و خواهرش همه چیز را لو داد خواهره توی سی سی یو مومیایی شده؟


این همه خواننده شاهد حرفهای خود حسنا بودند و حرفهایی که در مورد وکیل زد و توی وبلاگش می گفت وکیل معرفی کنید ( خودمون وکیل داریم می خوام از بین دوستان وکیل بگیرم هاهاهاها .... )

آخه کدوم احمقی می آد از بین کامنتهاش وکیل می گیره که حسنا دومیش باشه؟ اینقدر دروغ و حرفهای احمقانه می زنه و همه هم مدارک و شواهدش هست حالا می گه یکی از دوستان من !!! مچشون را گرفته که یک کامنت با دو اسم داشتند هاهاهاهاها ......


تو برو فکری به حال خواهرت بکن که همه دروغهات را لو داد.


خلاصه این که این همه تناقض و دروغ و مسخره بازی خودش را ول کرده و می گه اینها یه بار یه کامنت داشتند با دو تا اسم که یکیش حذف شد و بعد نتیجه گرفتند که من برای خودم کامنت می ذارم. یعنی آخــــــــر منطق و نتیجه گیری


این هم فایل موضوع نفس.



برای نفس هم متاسفم. ما داشتیم کم کم ضایع شدنش را فراموش می کردیم که حسنا یادآوری کرد که نفس را بیارید وسط، دست از سر من بردارید.


نفس تو وقتی حسنا گیر کرده بود، زنگ می زدی بهش تا 4 صبح دلداریش می دادی. حسنااینطوری زیرپوستی خرابت می کنه


راستی اگر مساله حسنا مهم نبود که لازم نبود نفس تا 4 صبح تلفنی دلداریش بده که گریه نکن.

سوگند طفلکی راست می گفت زنگ می زنه گریه و التماس. آخه من چی کار کنم وقتی زنگ می زنه ضجه می زنه.

چون دوست خودت ( نفس ) هم تایید کرد که تا 4 صبح تلفنی باهات حرف می زنه و دلداریت می ده.

زمانی بود که دروغهات رو شده بود. یادته که



من یک پستی داشتم به نام کاندیدای مستقل. حالا اون را هم می ذارم. توی اون پست گفتم نه زن اولم و نه زن دوم. من درباره دروغگوها می نویسم.


حالا حسنا کشف کرده که من درباره زنهای اول هم حرف زدم!!

من اساسنامه ای برای وبلاگم ندارم که در مورد چی می نویسم. دلم خواسته نوشتم. مثل این که حسنا خیلی دردش اومده مخصوصا اون قسمتی که پای "همسران اول" هم اومد وسط و دست حسنا بدجوری رو شد و ضایع شد.


جرات داری لینک اون نوشته ها را بذار و بگو این نوشته ها همه دروغه. برید بخونید اما دروغه.

نه این که وقتی خواننده هات می پرسن در مورد چی حرف می زنی، ندیده رد کنی و با چند تا شکلک خرشون کنی




اون خانمی هم که نوشته کامنت دونی را باز گذاشتند که آمار وبلاگ بره بالا

1- اولا کامنت ربطی به آمار وبلاگ نداره!! مگه کامنت ها جزو آمار بازدید است

2- آماربازدیدهای وبلاگ مربوط به تعداد دفعاتی است که اون وبلاگ باز شده یا تعداد صفحاتی که از وبلاگ بازدید شده. که با هر بار ریفرش کردن صفحه یا رفتن به پیج های مختلف این عدد افزایش پیدا می کنه.

3- آمار بازدید کنندگان بر اساس آی پی هست. با توجه به این که هر بار شما مودم را خاموش کنی یا ارتباطت قطع بشه آی پی دیگه ای می گیری پس هر آی پی جدید هم یک بازدید جدید و فرد جدید محسوب می شه که با وضعیت اینترنت ایران و قطع و وصلی های مداوم و ... حتی تعداد بازدیدکننده ها هم اعتباری بهشون نیست
استفاده از فیلتر شکن و تغییر آی پی هم باعث می شه باز این بازدیدها و آمارها بایاس خیلی زیادی داشته باشه !

4- کامنت های حذف شده توی آمار چی محاسبه می شه که شما می گی کامنت های حذف شده آمار را می بره بالا؟ من متوجه نشدم!


من کامنت ها را باز می ذارم چون نمی رسم دونه دونه کامنت ها را جواب بدم. گاهی ممکنه نرسم یک روز بیام وبلاگ و ... اینطوری دوستان سوالات همدیگه را جواب می دن و غیره.

بارها شده من اومدم دیدم کسی سوال کرده و چند تا کامنت بعد یکی جوابش را داده.


و این که وبلاگ من مطلبی نیست که مربوط به خودم باشه و نیاز به حضور خودم داشته باشه. دوستان دیگه هم می تونند نظرشون را بگن و اشتباهات من یا دیگری را یادآوری کنند نقد کنند صحبت کنند. ماهیت وبلاگ طوری هست که می شه کامنت دونیش را باز گذاشت.
حالا اگر بقیه مشکل دارند ( و دردشون اومده ) به خودشون مربوطه.


من ذوق آمار ندارم. چون تو زندگی حقیقی ام اینقدر چیزها دارم که بهشون ذوق کنم که نیازی نباشه واسه آمار وبلاگم عکسم را عمومی بذارم توی وبلاگم.


اونهایی که ذوق آمار وبلاگ دارند کسای دیگه هستند. اشتباه گرفتی