این متن را خوندم یاد "دکتر آشپز" افتادم
دامپزشک میگه اگه تا 3 روز گاو نتونه رو پاش بایسته گاو رو بکشید
گوسفند اینو میشنوه و میره پیش گاو میگه بلند شو بلند شو گاو هیچ حرکتی نمیکنه...
روز دوم باز دوباره گوسفند بدو بدو میره پیش گاو میگه بلند شو بلند شو رو پات بایست باز گاو هر کاری میکنه نمیتونه بایسته رو پاش
روز سوم دوباره گوسفند میره میگه سعی کن پاشی وگرنه امروز تموم بشه نتونی رو پات وایسی دامپزشک گفته باید کشته شی .
گاو با هزار زور پا میشه..صبح روز بعد کشاورز میره در طویله و میبینه گاو رو پاش وایساده از خوشحالی بر میگرده میگه گاو رو پاش وایساده جشن میگیریم ...گوسفند رو بکشید :)))
یکی بود دنبال شغل حسنا می گشت.
توی برگ یازدهم می گه که این پنج شنبه نوبت من نیست برم سرکار.
پنج شنبه ها را نوبتی می رن.
ببین عزیزم اخه این چه بیماری قلبیه که این زن اینقدر حرص میخوره و انرژس مصرف میکنه؟؟؟بیماری قلبی که مریض نتونه با هواپیما سفر کنه نمیتونه که اینقدر داد و فریاد کنه و حمله کنه.
حسنا هیچ وقت نگفت به خاطر بیماری قلبی نمی تونه 6 کنه.
یه لیست سه خطی می نویسه از بیماریهای مختلف. چند تا نقطه تهش می ذاره. بعد می گه بیماری جنسی اش را هم نمی تونم بگم. خصوصیه
من خودم از زنایه دوم متنفرم.به نظرم نباید به خودشون اجازه واردشدن به زندگی دیگرونو بدن.هرچند به اصطلاح با اجازه وارد شده باشن.من یک زمانی خواننده حسنا بودم.چندبار بهش کامنت دادم که بیماری خانوم اولی چیه ولی جواب درست حسابی بهم ندادوگفت بیماری قلبی و این حرفا.بعدازاون دیگه به وبلاگش نرفتم.با این وجود به خودم اجازه نمیدم زندگیشو نقدکنم....
اون بیماری دروغ محضه.
داستانش خیلی طولانیه.خیلی خیلی زیاد.منم اولا خواننده وبلاگش بودم تا اینکه اتفاقی اینجارو پیدا کردم و فهمیدم که موضوعی که میگفته من با رضایت اومدم اصلا درست نبوده و همش دروغ بوده.کم کم بانو تناقضات تو پست هاش رو گذاشت اینجا و منم با یکم فکر فهمیدم ای بابا عجب کلاهی رفته سرم.ببین سوگند از همسران اول دوست حسنا بوده و خیلی صمیمی.تو خود وبلاگ حسنا هم یک پست زده و تایید کرده که سوند دوستمه.ظاهرا سوگند خانوم یک وبلاگ مخفی هم داشته که با دوستاش اونجا حرف میزده.توی یکی از پستهای خصوصیش با دوستاش تو قسمت نظرات میشینن در مورد حسنا حرف میزنن که سوگنذ بره واقعیت رو بگه .این بغل دست چپ یک چست هست به اسم کامنتهای چست سوگند و از اونجا معلوم میشه حسنا جون قصه ما همه واقعیت رو نگفته.بعد سوگند پست میزنه و میگه صدای زجه زدن یک نفر رو از پشت تلفن شنیده و پشیمون شده که لو بده حسنا رو.ما هم اینجا با خودمون حرف میزنیم تا شاید اگر کسی اومد و خوند بدونه که گیر چه سر ازدهای دو سری افتاده و بدونه که این زندگی نیست که کسی بره دنبالش .دخترای ما بدونن که برا خودشون ارزش قائل بشن و ک.ا.ر.گر ج.ن.س.ی نشن.
و این یعنی دروغ و بازی با احساست خواننده ها
خانم گل تناقض تو نوشته های حسنا زیاده
مهمترین و ملموس ترینشون دادگاه بهاره
کاش همین یکی بود نارین جان
خواستگاری کردن خانوم اولی از حسنا و فراموش کردنش برای چند ماه و بعد .......
بیماری جنسی خانم اولی
علت ازدواج حسنا و آقا مساله 6 است. تا جایی که حسنا خودش در برگ یازدهم می گه وقتی پریود هستم نمی آد !!
اما سر تقسیم روزها سه روز اول هفته می آد پیش حسنا و 4 روز آخر هفته می ره پیش خانوم اولی
بگیر برو تا آخر
من داشتم تو وبلاگا میچرخیدم تا رسیدم به اینجا.برام جالبه چرا همه گیر دادن به حسنا.
بانو جان به نظرم تاپیک رو عوض کن.اونقدرها هم مهم نیست که براش تاپیک بزنی.کر کر خندست.همین
گلریز جان
برای من هم کرکر خنده است
کسی که تحصیلکرده و شاغل و مادر دو کودک باشه
مث بچه دبستانی های فضول و نچسب و خبر چین ...
اصلا قصدم این نبود. اتفاقی امروز به این متن رسیدم. کار گوسفنده برام جالب بود. یاد دکتر خودمون افتادم.
تصحیح میکنم
زندگی سالم داشته باشن
خانم گل
به ما که نه
اما شاید فردا به بچه هامون رسید که با زنان و مردان هرزه و دورو و ... روبرو نشن و زندگی سالم داشته باشم و فرهنگ این رو هم تو جامعه جا بندازیم که زن دوم هرز بودن دروغ و خیلی صفات دیگه زشت هست.
نماینده این زنان دوم فعلا حسناست چون با یه رضایت کار خودش رو داره توجیه میکنه
یعنی الان شما بیکاری میای به ما تذکر میدی؟؟بعدش دوست عزیز ای کاش همه در مقابل هم احساس مسئولیت میکردن اون وقت شاید جامعه این جوری نبود که یک خائن بیاد شرح خیانت و خونه خراب کنیش رو بنویسه و قبح این کار رو از بین ببره
به شما دوست عزیز چی میرسه وقتی که فکر میکنی ما داریم اشتباه میکنیم و میای به ما میگی؟؟؟؟؟؟؟؟
بّه نظرم این دکتره مهم نیس که انقد روش مانور داده میشه
اکثر کامنت گذارای حسنا این مدلی هستن و حالا فرقی نداره طرف دکتر باشه مهندس باشه دیپلم باشه
به قول قدیمیا عالم شدن چه سخته ادم شدن سخت تر
متاسفانه اینا فقط علم دارن ولی قدرت درک و تشخیص و تمییز دادن مسایل رو ندارن
من نمیدونم به شماها.چی میرسه که زندگی حسنا رو نقد میکنین؟یعنی تا این حد بیکارین؟
بی خیال بابا.همیشه از ادمهایی که ظاهرشون یک چیزه و باطنشون یک چیزه دیگه باید ترسید