.

.


محمد طه پیدا شد و چون خبر گم شدنش را گذاشتم

خبر خوشحالی پیدا شدنش را هم باید بذارم دیگه  

چقدم عکسهای بعد از پیداشدنش خوشگله.

همچین خوشگل می خنده



این وبلاگ جالب نوشته

گرچه فقط یک پست داره!



بچه ها من کم کم وبلاگ را جمع می کنم.

این که یهویی می رفتم درست نبود.

ولی خب ما دیگه کاری نداریم.

من که هر چی بیشتر می ریم جلو  بیشتر


تا بدانجا رسید دانش من

که بدانم همی که نادانم.


کامنتهای پست آخر را که تعدادی از شما نرسیده بودید بخونید

کم کم براتون می ذارم توی پست پایین

عنوانش هم تعداد تاپیکهاست

هربار چیزی اضافه بشه متوجه می شید. حدود 280 تاست.


از خانم نوشیده به خاطر توضیحات و کامنت هاشون در پست "من چه سبزم امروز" متشکرم.

جواب دادم. 


فعلا همین.

زیاد رو بوسی و خداحافظی و بغل و ماچ و اینا نکنید.

یهو می آن یه پست می ذارن سورپرایز می شیم


ما قبلا با هم خداحافظی کردیم.

ولی اگه کامنتی هست در مورد صحبتهامون، بفرمایید.

من هم مث حسنا معما مطرح کنم وبلاگم جالب بشه

این سه نفر کیا هستند؟





نظرات 216 + ارسال نظر
شادی یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 17:02

سلام بانو جون
سلام دوستان عزیزم
من اومدم فقط حاضری بزنم و برم. وقت ندارم امروز. داریم می ریم بیرون از شهر، یه جای عالی
ولی به من که خوش نمی گذره، ترجیح می دادم اینجا باشم
اون هم امروز که هم نوشیده عزیز کامنت گذاشته و هم بانو کامنتهای قبلو گذاشته
آخه امروز، روز صفا سیتی رفتنه؟ اصلا چرا امروز یکشنبه است، اگه دوشنبه بود چی می شه مگه؟

ایشالله خوش بگذره
استفاده کن
یکی دو هفته دیگه یخبندان شروع می شه و صفا سیتی تعطیل

دخترک یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 16:44

فکر کنم سمت راستی خودتی بانو!!
با آرزوی تن سلامت...روزهای خوب...اتفاقات خوب برای شما.

هر کدوم خوشگلتره منم

با آرزوهای خوب برای شما !

پیف پاف یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 16:31

بانو جووون خسته نباشی !!!!!!!!!
کم همه رو به جونه هم نداختی که انداختی
به سلامت
شرتون کم !
حالا بگو کی هستی ؟
حالا که داری میری حداقل بگو کی هستی !
حسنی وگاز خردل و..... یکی هستی که قبلا معشوقه متاهلا بودی .کدومشون بودی ؟
من که کلا نفهمیدم چرااومدی
مثلا مثلنهااومدی که پته حسنارو به اب بدی
نه تنها پتشو به اب ندادی
بیشتربادش کردی
ولی همسران اولو سوکس کردی رفت
نگی مانفهمیدما، فهمیدیم
راستی تو که داری میگی میشد بدون گفتن اسرار حسنا ازروی نوشتهاش حسنارو کوبوند پس چرا خودت خصوصی های اولی هارو لو دادی ؟

من همونم که یه روز
می خواستم دریا بشم
می خواستم بزرگترین
دریای دنیا بشم

امیدوارم جوابت را گرفته باشی
خیلی اصرار داری اذیت کنی

شهره یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 14:53

به نظر من این سه نفر حسنا و سوگند و نفسند بعد ساختن وبلاگ حرفی با تو که خواستند همه رو بذارن سرکار و بهشون بخندند.
ولی وقتی دستشون رو شد شدند این

بانو جان نگو میری آخه تا تو میگی این خرابکارها باز یه گندی میزنند مجبور میشی برگردی

سلماز جون چی ؟
پشت دوربینه؟

غنچه یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 14:25

بانو می دونی هر موقع می گی می خواهم برم یا یه حرفی یادم میاری یا یک پستی می نویسی
الان سر همین محمد طاها رفتم وبلاگ شو دیدم بغضم ترکید های های گریه
امروز مامانم می خواست پسرم ببره جایی گفتم تا من نیومدم هیچ جا نبرش دیگه جرات ندارم بچه از خونه ببرم بیرون
حالا خوبه گفتن پیدا شد وگرنه تا صبح گریه می کردم

خدا رو شکر به مادرش رسید

منم دیشب که عکسش را دیدم دلم می خواست بغلش کنم
خدا را شکر که پیدا شد

رهگذر1 یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 14:12

بانو این دعواها رو بی خیال شو،بقیه وبلاگارو نقد کن،مخصوصا پری که نظراتشو غیر فعالم کرده!

یکی دو تا که نیستن
بذار خوش باشن

نوشیده از خیانت یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 14:10

خانمهایی عزیزی که توی پست قبل سوال داشتین

اولا من شخصیتم اینجوری که همیشه با علم صحبت میکنم یا باید خودمو راضی کرده باشم به کاری و اگه کاری رو کردم مسولیتش رو میپذیرم.
صد البته همه تون دیدید هیچ عذر خواهی نکردم دلیلی برای عذر خواهی نداشتم. از خانمی که .......................

شما میگید ما به خواننده هامون توهین کردیم.
اولا من فقط از خودم صحبت میکنم.
به شما گفتم بنده سکوت کردم تا خود خانم سوگند بیان .

یا ایمیل بزنن. پس سکوت بهترین کار واسه من.
شاید خانم یاسی در جریان باشن من نمیدونم.

من اصولا مسائل فتا و شکایت و عیر و ذالک جدی نمیگیرم. و اینکه من دانش اموخته ایران هستم نه استرالیا و اندکی تسلط به حقوق فرانسه نه انچه که حقوق ایران برگرفته از ان است.
چون پیگیری مسایل در پلیس فتا به اهمیت موضوع از دید انها دارد. ممکن یک مسئله پیش پا افتاده از دید افراد برای پلس مهم باشه. پس باز هم اینجا ترجیح میدم سکوت کنم تا خود خانم سوگند با من ارتباطی بر قرار کنم.

من هم مثل شما اگر روزی برای خودم مسجل شود بازی داده شده ام بی شک از همه اونهایی که با مطالب من (نه هیچ کس دیگه) فریب خورده اند عذر خواهی خواهم کرد.
من به عنوان یک انسان این حق را دارم که قضیه برای خودم باید روشن شود تا بپذیرم.
پس حرفهای بانو را شنیده ام. حرفها و تحلیل های شما را هم شنیده ام. و در مقابل هر دو شما تقریبا سکوت کرده ام. و جبهه ای نگرفته ام و خدای ناکرده توهینی هم به شما نکرده ام هرچند مورد لطف بعضی بی ادبان واقع شده ام.
پس حق من است سکوت کنم تا خود سوگند بیاید.

لطفا این را هم فراموش نکنید من فقط درباره رفتار خودم حرف میزنم. ولی این را خوب میدانم قصد بازی دادن کسی نبوده. همانطور که از اول گفتم ان ایمیل و ... به من ربطی ندارد. هنوز هم میگویم به من ربطی ندارد.
===========
در پایان با اندکی انصاف کامنت بگذارید. خیلی متاسف شدم خواندم که سوگند شاید خیانت کرده و چیزی دست حسنا دارد که حساب میبرد این بیشرمانه بود.

بیشتر از این وقتم اجازه حضور در اینجا رو بهم نمیده که بخوام با دقت همه کامنت هایی که مخاطب قرار میگیرم و بخونم و جواب بدم. بای.

گلریز یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 14:08

اره بانو هفته ای دو ساعت که ایراد نداره.یکم حداقل میخندیم.

غنچه یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 14:06

سلام بانو جون
یک بار دیگه
چهارشنبه شب دو ساعت.... ok ؟

بانو جون مطمئن هستم خودتم عادت کردی یک روز در هفته اونم چند ساعت اشکال نداره

الان یک گروه با اهداف یکسان تشکیل دادی باور کن آرزوی هر وبلاگ نویسی این همه خواننده یک دست

گلریز یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 14:01

اگه بری دلمون تنگ میشه.خب یک ساعتی معلوم کن همه بیایم.یعنی بخش کامنتهارو همون موقع فقط باز بذار.م

قورباغه سبز یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 13:51

اینا همسران اول تل سوم هستن. به عبارتی شما سه نفر. آقای همسر هم ماشالا چه خوش سلیقه تشریف دارن

اینم حرفیه
ولی خیلی با هم خوشن
بعید می دونم اول دوم سومی اینقد با هم حال کنند

نارین یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 13:50

به به
چه هووهایی
اوضاع خوش و خرمه ها

هوو هستن؟
نمی دونستم

نارین یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 13:48

بانو جان

ای شکلو حالو یعنی چی؟

مامان منگولا یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 13:47

این سه نفر شما هوو های محترم هستید دیگههههه
وسطی تو هستی بانو

هر کدوم خوشگلتره منم
به سلیقه خودتون

ساره یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 13:43

بانو جون اینو دیگه نگو یک روز نبودی کلی دلمون برات تنگ شده .اگه می خوای این وبلاگو جمع کنی اشکال نداره ولی نرو باش به یک شکل دیگه باور کن بهت عادت کردیم.

وبلاگ نباشه من به یه شکل دیگه باشم یعنی چی؟
تو بی بی سی خبر بنویسم
یا با الجزیزه همکاری کنم

ساره جووووووووووون

گلریز یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 13:33

بانو بدجنس نشو دیگه.تو نمیتونی مارو وسط این کارزار ول کنی بری.اگه بری بهت میگم خودخواه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.