.

.

.

.

برای گلریز در مورد کامنت هیاپ


توی وبلاگ قبلی نفس برای من کامنت می ذاشت که هکت می کنم و فلان ...

یه روز هم اومد کامنت گذاشت که این وبلاگ هک شده و من مدیر وبلاگم. آخه احمق، اگه مدیر وبلاگی چرا توی کامنت می نویسی؟ راست می گی پست بذار بگو وبلاگ را هک کردم

من هم در کمال خونسردی کامنتهاش را پاک می کردم چون نمی خواستم خواننده ها نسبت به فضایی که توش هستند حس بد یا ناامنی داشته باشند. من خودم هم می رم وبلاگی که فحش و نفرین تایید می کنه ناراحت می شم و می گم برای آرامش خواننده ها مدیر وبلاگ نباید این فحشها را تایید کنه. ( ولی خب بعضی ها سوالها را قورت می دن که نشون بدن خیلی آررررررره ! )

قبل از بستن وبلاگ در آخرین پست، من ای میلهای نفس را گذاشتم و به خواننده هام گفتم این را هم ببینید و هر وقت اومد سراغتون بدونید که الکی می گه و کاری بهش نداشته باشید می ره دنبال کارش.

یه شب دوستان داشتند کامنت می ذاشتند و دیر وقت شب بود. اتفاقا نفس هم بود و هی می گفت صفحه کامنتها را ریفرش نکنید من دارم هک می کنم ( همزمان من و چند تا دوستان هم آنلاین بودیم و مشغول کامنت گذاشتن و جواب دادن و ... ) و بچه ها مسخره اش کردند و نفس عصبانی شد.

مدت طولانی بود که شده بود مسخره دست دوستان! و هی می گفت هک می کنم و ...


یکی از دوستان کامنت گذاشت و بلافاصله بعدش خصوصی داد ( پرشن بلاگ بودم اونموقع ) که من کامنتم را با دو تا اسم فرستادم و کامنت با فلان اسم را حذف کن. کسانی که آنلاین بودند هر دو را دیده بودند از جمله نفس.


همین حالا هم بارها پیش اومده دوستانی کامنت می ذارن و با اسم دیگه ای و می گن دیگه نمی خوان با اسم قبلی باشند چون لینک داده بودند به وبلاگشون یا کسی می شناخته یا ...


یا شده از من بخوان کامنتشون را حذف کنم.


حتی توی وبلاگ خود حسنا هستند کسانی که کامنت می ذارن و اسم نداره ( یا اسم دیگه ای داره )و می گن خودت که می دونی کی هستم. این چیز جدیدی توی وبلاگ نویسی نیست و من نمی دونم چرا اینقد به نظر حسنا و نفس عجیب اومده !!!!!!!!

حالا حسنا فکر می کنه چه کشفی کردند خودش و دوستش!!!


نفس که عصبانی بود از این که نتونسته کاری کنه، این را کرده پیراهن عثمان و مدام تکرار می کنه که یک کامنت داشتند با دو اسم که یکیش حذف شده !!


حسنایی که توی پستهاش دنبال وکیل بود و می گفت کار را دارم دنبال می کنم و فردا نویسنده و کامنترها را کت بسته می برند او...ی...ن و از این چرندیات. چرا این حرفها و دروغهای خودش را نمی گه؟

نفس که می گفت هک کردم و هکش به این شکل بود که برای ما کامنت می ذاشت چرا این حرفهای خنده دار خودشون یادشون رفته؟ هکری که به قسمت نظرگذاشتن دست یافته و می تونه نظر بذاره اون هم در کامنت دونی باز الان همه کسانی که در وبلاگها نظر می ذارن وبلاگ را هک کرده اند و خودشون خبر ندارند


حسنایی که سوگند مثل خواهرش بود چرا دیگه یک کلمه از خواهرش نمی نویسه؟ حالا که گند حرفهاش دراومد و خواهرش همه چیز را لو داد خواهره توی سی سی یو مومیایی شده؟


این همه خواننده شاهد حرفهای خود حسنا بودند و حرفهایی که در مورد وکیل زد و توی وبلاگش می گفت وکیل معرفی کنید ( خودمون وکیل داریم می خوام از بین دوستان وکیل بگیرم هاهاهاها .... )

آخه کدوم احمقی می آد از بین کامنتهاش وکیل می گیره که حسنا دومیش باشه؟ اینقدر دروغ و حرفهای احمقانه می زنه و همه هم مدارک و شواهدش هست حالا می گه یکی از دوستان من !!! مچشون را گرفته که یک کامنت با دو اسم داشتند هاهاهاهاها ......


تو برو فکری به حال خواهرت بکن که همه دروغهات را لو داد.


خلاصه این که این همه تناقض و دروغ و مسخره بازی خودش را ول کرده و می گه اینها یه بار یه کامنت داشتند با دو تا اسم که یکیش حذف شد و بعد نتیجه گرفتند که من برای خودم کامنت می ذارم. یعنی آخــــــــر منطق و نتیجه گیری


این هم فایل موضوع نفس.



برای نفس هم متاسفم. ما داشتیم کم کم ضایع شدنش را فراموش می کردیم که حسنا یادآوری کرد که نفس را بیارید وسط، دست از سر من بردارید.


نفس تو وقتی حسنا گیر کرده بود، زنگ می زدی بهش تا 4 صبح دلداریش می دادی. حسنااینطوری زیرپوستی خرابت می کنه


راستی اگر مساله حسنا مهم نبود که لازم نبود نفس تا 4 صبح تلفنی دلداریش بده که گریه نکن.

سوگند طفلکی راست می گفت زنگ می زنه گریه و التماس. آخه من چی کار کنم وقتی زنگ می زنه ضجه می زنه.

چون دوست خودت ( نفس ) هم تایید کرد که تا 4 صبح تلفنی باهات حرف می زنه و دلداریت می ده.

زمانی بود که دروغهات رو شده بود. یادته که



من یک پستی داشتم به نام کاندیدای مستقل. حالا اون را هم می ذارم. توی اون پست گفتم نه زن اولم و نه زن دوم. من درباره دروغگوها می نویسم.


حالا حسنا کشف کرده که من درباره زنهای اول هم حرف زدم!!

من اساسنامه ای برای وبلاگم ندارم که در مورد چی می نویسم. دلم خواسته نوشتم. مثل این که حسنا خیلی دردش اومده مخصوصا اون قسمتی که پای "همسران اول" هم اومد وسط و دست حسنا بدجوری رو شد و ضایع شد.


جرات داری لینک اون نوشته ها را بذار و بگو این نوشته ها همه دروغه. برید بخونید اما دروغه.

نه این که وقتی خواننده هات می پرسن در مورد چی حرف می زنی، ندیده رد کنی و با چند تا شکلک خرشون کنی




اون خانمی هم که نوشته کامنت دونی را باز گذاشتند که آمار وبلاگ بره بالا

1- اولا کامنت ربطی به آمار وبلاگ نداره!! مگه کامنت ها جزو آمار بازدید است

2- آماربازدیدهای وبلاگ مربوط به تعداد دفعاتی است که اون وبلاگ باز شده یا تعداد صفحاتی که از وبلاگ بازدید شده. که با هر بار ریفرش کردن صفحه یا رفتن به پیج های مختلف این عدد افزایش پیدا می کنه.

3- آمار بازدید کنندگان بر اساس آی پی هست. با توجه به این که هر بار شما مودم را خاموش کنی یا ارتباطت قطع بشه آی پی دیگه ای می گیری پس هر آی پی جدید هم یک بازدید جدید و فرد جدید محسوب می شه که با وضعیت اینترنت ایران و قطع و وصلی های مداوم و ... حتی تعداد بازدیدکننده ها هم اعتباری بهشون نیست
استفاده از فیلتر شکن و تغییر آی پی هم باعث می شه باز این بازدیدها و آمارها بایاس خیلی زیادی داشته باشه !

4- کامنت های حذف شده توی آمار چی محاسبه می شه که شما می گی کامنت های حذف شده آمار را می بره بالا؟ من متوجه نشدم!


من کامنت ها را باز می ذارم چون نمی رسم دونه دونه کامنت ها را جواب بدم. گاهی ممکنه نرسم یک روز بیام وبلاگ و ... اینطوری دوستان سوالات همدیگه را جواب می دن و غیره.

بارها شده من اومدم دیدم کسی سوال کرده و چند تا کامنت بعد یکی جوابش را داده.


و این که وبلاگ من مطلبی نیست که مربوط به خودم باشه و نیاز به حضور خودم داشته باشه. دوستان دیگه هم می تونند نظرشون را بگن و اشتباهات من یا دیگری را یادآوری کنند نقد کنند صحبت کنند. ماهیت وبلاگ طوری هست که می شه کامنت دونیش را باز گذاشت.
حالا اگر بقیه مشکل دارند ( و دردشون اومده ) به خودشون مربوطه.


من ذوق آمار ندارم. چون تو زندگی حقیقی ام اینقدر چیزها دارم که بهشون ذوق کنم که نیازی نباشه واسه آمار وبلاگم عکسم را عمومی بذارم توی وبلاگم.


اونهایی که ذوق آمار وبلاگ دارند کسای دیگه هستند. اشتباه گرفتی






نظرات 302 + ارسال نظر
نارین یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 16:10

سوال و جواب۳:۱٤ ‎ب.ظ - دوشنبه، ٢۱ امرداد ۱۳٩٢
سوال و جواب یا هرچی.فک کن مدعی العموم
واقعا شماره سوگند رو ندارین؟
پس تو پستهای قبلی اون عمه من بود که میگفت ما مثه خواهریم و باهم تماس داریم و من بهش زنگ زدم
آرشیوت رو یه نگاهی بنداز خواهر
میگن دروغگو کم حافظه ست


پاسخ:در واقع من دوست دارم بهت بگم باهوش . آخه بر عکس نهند نام زنگی ،کافورابرو عمه جون شما رو نمیدونم ولی من از سوگند شماره ندارم . هیچ جای ارشیو هم ننوشتم تلفنی حرف میزنیم . مثل این که آرشیو وبلاگ دست خودمه . گفتم دوست بودیم خودش و من گفته بودیم مثل خواهر با هم حرف میزنیم درد دل میکنیم . دلیل نداره تلفنی باشه . نکنه شما حرف زدن و فقط تلفنی میدونی . اگر فارسی خوندن رو خوب بلد باشی باید بدونی که تو همون پست نوشتم اختلاف نظر هم داشتیم . ولی همه اینها به هیچکی مربوط نیست . ما دو تا آدم عاقل و بالغ بخوایم دوست باشیم بخوایم اختلاف نظر داشته باشیم هر چی باشه به دیگران چه ربطی داره
حسنا بانو-٢٢/٥/۱۳٩٢-٢:۱٢ ‎ب.ظ
پاسخ:اتفاقا این روزها خیلی دلم میخواست تلفن رو داشتم که زنگ بزنم حالش رو بپرسم . برای احوالپرسی هم خواهرش کامنت میگذاره و ایمیلش رو میذاره من سوال میکنم که حالش خوب هست یا نه . مدعی العموم هم فکر نمیکنم تا این حد اجازه دخالت بیجا تو کار دیگران داشته باشه . شما به خودت این اجازه رو میدی و من تعجب میکنم از این رفتارت . احتمالا قدرت درک کلمات فارسی رو هم نداری یادر کل عادت داری سناریو بسازی . این بار خود مدعی العموم هم باشی بدون آدرس سوال نکن چون جواب نمیگیری . هر وقت شهامت داشتی با اسم و آدرس خودت بیای اون وقت سوال کن .
حسنا بانو-٢٢/٥/۱۳٩٢-٢:۱٤ ‎ب.ظ


میخوام به حسنا بگم وقتی نوشتی لیلی خانم من از شماها به سوگند نزدیک تر هستم و زودتر از همه میدونم وخواهرش میدونه چطور منو پیدا کنه و ... این یعنی ارتباطمون بیشتر از نت هست
ارشیو هم که دستت باشه یا می تونی ببندی یا می تونی تغییرش بدی اما به حافظه مردم شک نکن

یزدانی یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 16:10

حسنا میگه بیان بگن به چه دلیل
عزیزم حالت خوبه؟

حسنا بانو زن دوم هستم یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 16:09

شیوا٩:٤٩ ‎ب.ظ - یکشنبه، ٢٠ امرداد ۱۳٩٢
آره معلوم شد تو همه حرفهات دروغ بود. همش.
اگه یادت باشه اون اوایل برات کامنت گذاشتم ، گفتم تو که میگی مشکل مالی نداشتی ، این آقا رو هم که نمی شناختی و عشق و عاشقی هم در کار نبوده ، پس چرا زن دوم شدی ؟ تو جواب دادی والله خودمم نمی دونم چی شد !!!!
الان معلوم شد قضیه چی بوده. اول که خیلی هم از مرگ اون پسر بیچاره ناراحت نبودی انگار چون خیلی جایگزین پیدا کردی و ولت کردن. بعد هم یه مرد پولدار متاهل دیدی آویزون شدی و رابطه داشتی و کارو به عقد کشوندی.
فقط از یه چیز تعجب می کنم. وقاحت بی حد خانواده ات که میان و در جلسات حضور پیدا می کنن و از حقوق (!) دختری که معشوقه مرد متاهل شده دفاع می کنن ! البته شاید هم درآمدش خوب باشه به هر حال ، کسی چه می دونه ؟!

پاسخ:خدا به من صبر بده با این حرفها . اول این که شما بدون آدرس و ایمیل کامنت مینویسی بعد هم من رو ارجاع میدی به اوائل ؟ خودت بگو چند تا شیوا کامنت مینویسند بعد اینطوری بگو . من اومدم گفتم والله نمیدونم چی شد ؟ من صد بار گفتم برای هر سه ما این شرایط پیش اومد . صد بار گفتم از انتخاب خودم دفاع نمیکنم میتونستم انتخاب بهتری هم داشته باشم ولی اینطوری شد . صد بار گفتم اشتباه سه جانبه بود . هم من هم خانوم اولی و هم همسر . هر کدوم مشکلات خاص خودمون رو داریم . اگر ما سه نفر تصمیم اشتباهی برای زندگیمون گرفتیم تاوانش رو هم خودمون داریم پس میدیم . اتفاقا تا جایی که من یادم هست بعضیها این نمیدونم چی شد رو ،در مورد شوهرهاشون میگفتند که میاد میگه نمیدونم چی شد رفتم زن گرفتم . استغفرالله .... حالا حرف بزنم ها . الان هم قضیه همون بوده که هست . هیچی عوض نشده . شما حرف میزنی اول فکر کن عزیز من . خودم دارم میگم تهمت زدند بعد میای کامنت مینویسی نتیجه گیری میکنی؟
حسنا بانو-٢۱/٥/۱۳٩٢-۱٢:٠٤ ‎ب.ظ

پاسخ:به خانواده من هم توهین میکنی. میدونی نشون دهنده چی هست ؟ این که طوری بار اومدی که حرمت دیگران و خانواده افراد رو در نظر نمیگیری . این رو باید در خانواده بهت یاد میدادند که متاسفانه گویا براشون مساله مهمی نبوده بهت یاد بدن . خانواده محترم من شامل این حرفها نمیشند که ناراحت باشم . بنده نه معشوقه مرد متاهلی بودم نه هیچ چیز دیگری . اگر اینطور بود خانواده من نمیتونستند بیان با شهامت از حق من دفاع کنند و تو روی همه بگند از اول خودتون رضایت داده بودید . یک کم فکر کنی هم بد نیست . من مسئول نوع ادب و تربیت و بیان تو هم نیستم فقط میتونم برای این طور گفتارت متاسف باشم . برای فوت پسرک هم حرف میزنی اول توجه داشته باش که خدایی هم هست . این موضوع فقط برای من اتفاق نیفتاده که توی یک تصادف و توی یک لحظه در جاده اینطور بشه . خدا برای هیچکی نیاره . شما هم برو بیانیه صادرکن هر کی خانومش یا شوهرش فوت کرد تا اخر عمر نباید ازدواج کنه . اصلا باید هر دو رو با هم دفن کرد . خوبه ؟ اگر همه قبول کردند حرف شما هم حق . بعد هم برو یک کم فکر کن ببین که من بعد چند سال ازدواج کردم بعدا بیا صحبت کن .
حسنا بانو-٢۱/٥/۱۳٩٢-۱٢:۱٠ ‎ب.ظ

پاسخ:. آدم جواب شما رو نده ظاهرا دوست دارید در جهل مرکب ابد الدهر بمانیدخنثی این رو نوشتم همه اونها که حرف مشابه میزنند بخونند و جواب رو بگیرند به خودشون زحمت ندند مشت کوبان بر سینه صد بار بنویسند
حسنا بانو-٢۱/٥/۱۳٩٢-۱٢:۱٠ ‎ب.ظ


تو سه خط نوشتی من یک طومار جواب دادم تا بفهمی سفسطه یعنی چی.

انتظار داری بگم رابطه پنهانی در کار نبود. نمی شناختمش. زن مرد زن دار و زندگی دار هم نمی خواستم بشم. اما پول چشمم را کور کرد؟

حسنا بانو هستم زن دوم یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 16:06

بهار مامان علی۱٠:۳٠ ‎ب.ظ - یکشنبه، ٢٠ امرداد ۱۳٩٢
سلام حسنا جان
امیدوارم سفر بهت خوش گذشته یاشه
بنده به نوبه ی خودم به شما حق می دم که از خودتون دفاع کنید چون این افراد دیگه شورش رو در آورده اند. باید باهاشون برخوردی مناسب بشه. نتیجه ی طرح شکایتتون به کجا رسید؟
و اما از این ماجرای تلخ که بگذریم یادمه گفته بودید خبر حوب برامون دارید متفکر

پاسخ:سلام بهار جون بغلماچ ممنون ازت . واقعا شورش رو در اوردند و من هنوز هم نمیفهمم به چه دلیل . حداق خودشن بیان برای من یک توضیحی بدند که چرا ، هم خوبه افسوس بله خبر خوب به جای خودش هست . این روزها در کنار همه مشکلات ( نه توی وبلاگ . مشکلات شخصی ) اون خبر خوبه حالم رو خوب میکنه نیشخند من وقت کنم اول از شمال رفتن بنویسم بعد هم خبر خوبه رو میگمنیشخند
حسنا بانو-٢۱/٥/۱۳٩٢-۱۱:٥٠ ‎ق.ظ



فضول
طرح شکایت به تو چه
بیا بغلت کنم بوست کنم ماچت کنم دیگه حرف زیادی نزنی

گلریز یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 16:05

چرا اسم و مشخصات بده.ابروش بیشتر میره.فقط همه رو پاس میده به این ور و اون ور

حسنا بانو هستم زن دوم یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 16:04

مریم مامی امیرحسین۱٠:٤٧ ‎ب.ظ - یکشنبه، ٢٠ امرداد ۱۳٩٢
سلام حسنا جان
من یه مدتی که نبودم و واقعا اصلا نفهمیدم چی داری میگی و اصلا کلا یه لحظه فکر کردم اشتباه اومدم.به هر حال امیدوارم اوضاع احوالت خوب باشه و الانم وقتی ندارم که برم دوباره بخونم نوشته ات رو ببینم درست چی میگی فقط نگران شدم که خدایی نکرده مشکلی نباشه برات.من این روزا وحشتناک درگیر مهمون و سفر و ...هستم و در کل مشغول خوشگذرونی و ایشاالله اول شهریور به فراغت میرسم و میام ببینم اوضاع احوال از چه قراره.منو فراموش نکن تا برگردم.ماچبه یادتم گل

پاسخ:سلام مریم جون بغلماچ جانم مریم چشمک دلم برات تنگ شده بود ماچ . این حرفها رو ول کن نگران هم نباش اصلا مشکلی نیست . تو به مهمونی و سفر و گردشت برس . الهی همیشه و همیشه در خوشی و شادی و خوشبختی باشیقلب مگه میشه من تو رو فراموش کنم . یک بار هم شده من باید تو و امیر حسین لپ خوشگل ( ماشالله ) رو گیر بیارم حسابی بوس کنم نیشخندبغلماچ
حسنا بانو-٢۱/٥/۱۳٩٢-۱۱:٤٩ ‎ق.ظ


این همون مامان امیرحسین هست
که توی پست قبلی حسنا نوشته بود عصری بهش زنگ بزنم حالش را بپرسم
در این حد فارسی وان هوش از سرشون برده

گلریز یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 16:03

دوست دارم اون روزی برسه که بهار یا همسر اولی اینجاهارو بخونن و بفهمن که چه ابرویی ازشون رفته.چه قدر بد گویی شده پشت سرشون.اون وقت ببینم همسر روش میشه تو روی این دوتا زن بی نوا نگاه کنه؟؟؟چی داره بهشون بگه؟؟اول که رفته معشوقه گرفته حالا هم بی ابروشون کرده.

حسنا بانو هستم زن دوم یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 16:03

پست حس خوب:

خانوم خانوماا۱۱:۱۸ ‎ب.ظ - یکشنبه، ٢٠ امرداد ۱۳٩٢
نگرانحسنا جون ترو خدا بگو چی شده من هر مطلبتو 10 بار میخونم ولی باز نمیفهمم یعنی من ای کیوم پایینه؟؟؟حسنا جون میشه واضح و اسمو مشخصات این ادمو با کاری که کرد بگی به جون خودم مردم از کنجکاوی ی ی

پاسخ:خانوم خانوما جون من یک طوری نوشتم که فقط اونها که جریان رو میدونستند دقیقا متوجه شدند دور از جون مشکل ای کیو تو نبودبغلماچ توی جواب جوجوک نوشتم جریان چی بوده
حسنا بانو-٢۱/٥/۱۳٩٢-۱۱:٤٧ ‎ق.ظ



بمیرم برات خانوم خانومااااااااااااا

حسنا بانو هستم یک زن دوم یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 16:01

همچنان در پست حس خوب هستیم:
صمیم۱٢:٥٦ ‎ق.ظ - دوشنبه، ٢۱ امرداد ۱۳٩٢
http://bikarhastam.blogfa.com/
سلام.چندوقته وبلاگتونو میخونم خوشم اومد یه وبلاگ بار خودم درس کردم حالا میخوام اگه ممکنه لینکم کنی.اگه دوسداشتی اسممو (بیکار هستم) لینک کن مرسیییییییییییی


پاسخ:صمیم جون وبلاگت مبارک باشه ماچ لینک که معمولا من وبلاگهایی که همیشه میخونم و تمام وبلاگ رو خوندم لینک میکنم ولی قول میدم اولین فرصت بیام وبلاگت . موفق باشیبغل
حسنا بانو-٢۱/٥/۱۳٩٢-۱۱:۱٢ ‎ق.ظ



من همیشه وبلاگهایی را لینک می کنم که همه وبلاگ را خونده باشم.
با یک نگاه به لینک دوستان وبلاگ حسنا + کامنت جواب دادنهاش متوجه می شیم حسنا طفلکی چقددددددددددر کم وقته

حسنا بانو هستم زن دوم یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 15:59

فریا۱:۳۳ ‎ق.ظ - دوشنبه، ٢۱ امرداد ۱۳٩٢
حسنا جون بهتر نیست کامل بگی تا همه متوجه بشند دوسی جون البته من که زیاد در جریان نیستم اگه صلاح میدونی



پاسخ:فریا جون کامل که طولانی میشه ماچ توی جواب جوجوک توضیح دادم لبخند
حسنا بانو-٢۱/٥/۱۳٩٢-۱۱:٠٧ ‎ق.ظ


سسیتم پاس دادن به برگ هفتم و سوم و یازدهم در مورد بیماری خانوم اولی
اینجا هم به کار برده می شه
غافل از این که در برگ هفتم و سوم و یازدهم هم چیزی نوشته نشده و فقط شما در حال دوران دور سر خود هستید
پس بچرخ تابچرخیم

حسنا بانو هستم زن دوم یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 15:56

نگار۸:٢٦ ‎ق.ظ - دوشنبه، ٢۱ امرداد ۱۳٩٢
عزیزم میشه دیگه درباره کامنتها ننویسی. من با وبلاگ شما زندگی میکنم و وقتی این مطالب را مینویسی اذیت میشوم توجه بهشان نکن


پاسخ:نگار جون ماچراست میگی نباید بنویسم ولی از یک جهت هم به من حق بده یک چیزی بنویسم ،وقتی میبینم یک عده تا این حد این کار ها رو میکنند و به هر دری میزنند تا به آدم دروغ ببندند . واقعا برام سوال میشه سوال


من با وبلاگ شما ززززننننددددگگگگییی می کنم
خدایا شفااااااااااااااااا
حسنا بانو-٢۱/٥/۱۳٩٢-۱٠:٤۳ ‎ق.ظ

گلریز یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 15:56

اخی افسوس،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،

حسنا هستم یک زن دوم یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 15:55

یاهی۱٠:٢۳ ‎ق.ظ - دوشنبه، ٢۱ امرداد ۱۳٩٢
حسنا جون
با اینکه مریض بودن اون عده کاملا مشخصه....اما اگه فکر میکنی این قضیه رو میتونی کاملااااا فراموش کنی که بکن....اما اگه حس میکنی که این حرفها تو دلت میمونه و اذیتت میکنه تعریف کن که تو هم حرفات رو زده باشی....
منم یک بار کسی پشت سرم حرفهای چرت زده بود...من به خودم گفتم ارزش نداره بخوام بحث کنم یا حرفی بزنم....هیچی نگفتم و دست اونم رو شد و همه فهمیدن حقیقت رو....اما با اینکه چند سال گذشته من همش خواب میبینم که دارم باهاش حرف میزنم و دعوا میکنم....یعنی الان فکر میکنم اگه حرف میزدم اینقدر تو دلم نمیموند.افسوس



پاسخ:یاهی جون اگر هم قرار باشه گله ای بکنم یا حرفی بزنم . صبر میکنم خودش که خوب شد دوباره و چند باره همون سوالی رو که توی پست نوشتم ، ازش بپرسم . بگم چرا دروغ بستن چرا تهمت افسوس فعلا که مریض هست و خواهرش میگفت جراحی داشته
حسنا بانو-٢۱/٥/۱۳٩٢-٥:٢٩ ‎ب.ظ



من کی گفتم سوگند را می شناسم؟ تهمت می بندید دردتون اومده

حسنا بانو هستم زن دوم یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 15:52

پست حس خوب

شهاب۱۱:٥٥ ‎ق.ظ - دوشنبه، ٢۱ امرداد ۱۳٩٢
خانم حسنا شما فکر نمیکنی خودتم مقصری در به وجود آمدن این مسائل؟ البته اون خانم هم کار قشنگی نکرده که از اعتماد شما سوء استفاده کرده ولی بهتر نیست باورشو بذاری به عهده خواننده ها که آیا شما با همسر قبل ازدواج رابطه پنهانی داشتی یا نه.



پاسخ:آقا شهاب سوء اسفاده از اعتماد یعنی این که من یک چیزی رو به یکی بگم و اون آدم بیاد به دیگران بگه . در حالی که من چنین حرفی نزده بودم . وقتی یک حرف دروغینی رو بیان میکنند و میگند حسنا این رو به یکی گفته بود و حالا رو شده ، یعنی تهمت زدن . یعنی دروغ بستن . این دوتا با هم فرق داره . وقتی چیزی برای بهانه گیری گیر نمیارند و میان به دروغ میگن قبل از ازدواج دوست بودند یعنی چی ؟ یعنی تهمت یعنی به دروغ متوسل شدن خنثی
حسنا بانو-٢۱/٥/۱۳٩٢-٦:۱٢ ‎ب.ظ

حسنا هستم یک زن دوم یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 15:42

پریا٢:٥۸ ‎ب.ظ - دوشنبه، ٢۱ امرداد ۱۳٩٢
واااااای نننننننننننننننهههههههگریهگریهگریه



چندروز نتم قطع بود.تا وصل شد اومدم بهت سربزنم.پست جدیدو که دیدم کلی خوشحال شدم اما باز میبینم ازهمون پستایی گذاشتی که منوبیشتر خواننده هات سر در نمیاریم .
حسنا جان بهت حق میدم اما دیگه ازین موضوع ننویسگریهناراحت


پاسخ:پریا جون چشم بغلماچ ببخشید به خدا خودم هم میدونم خسته کننده شده افسوس
حسنا بانو-٢٢/٥/۱۳٩٢-٢:٢٥ ‎ب.ظ


من و بیشتر خواننده هات سر در نمی آریم

حسنا بانو هستم یک زن دوم یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 15:40

پست حس خوب:

مرضیه۳:٠٢ ‎ب.ظ - دوشنبه، ٢۱ امرداد ۱۳٩٢
سلام حسنا جونم.
خیلی وقته نتونستم بیام وبت و الانم که اومدم حتی فرصت نکردم پستت رو کامل بخونم. فقط فهمیدم بازم عده ای دارن تلاش می کنن با تخریب شما، خودشون و مثلا حقانیت شونو اثبات کنن.
فقط یه جمله به اون دوستان می گم: اگه وقاعا حسنا بانو غلطه و شما درست، چرا این قدر خودتونو به در و دیوار می کوبین؟ خدا که جای حق نشسته، حتما روزی واسه همه ما حق و باطلو رو می کنه. حتما روزی دست این حسنا بانو هم رو می شهچشمک

عیدت هم (با تاخیر) مبارک. دیگه باید عادت کرده باشی به تبریکات متاخر مننیشخند
دلم واست تنگ شده بانو.
همین روزا میام و پستایی که نخوندم رو می خونم و با کمال پررویی واسشون نظر میدمنیشخند
خوش باشی عزیزدلمبغلماچماچ


پاسخ:سلام مرضیه جون بغلماچ واقعا من هم نمیدونم اینهمه تلاش چه فایده ای داره . حتما فراموش کردند که خدا جای حق نشسته . عید شما هم مبارک باشه همیشه شاد باشی و شلامت و خوشبخت بغل
حسنا بانو-٢٢/٥/۱۳٩٢-٢:٢٠ ‎ب.ظ


تو که هنوز پستهای حسنا را هم نخوندی در مورد چی حرف می زنی و نظر می دی؟
خدایا شفا !!

موفرفری یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 15:40

من این لینک را اینجا دیدم دردم گرفت بدون چک کردن آن. حسنا راست میگفتی درد میکشیم از موفقیتهاتون.
حالا واسه چی لینک اینجا گذاشتین جدا، برم ادوییل بخورم.

حسنا بانوهستم زن دوم یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 15:39

پست حس خوب

سوال و جواب۳:۱٤ ‎ب.ظ - دوشنبه، ٢۱ امرداد ۱۳٩٢
سوال و جواب یا هرچی.فک کن مدعی العموم
واقعا شماره سوگند رو ندارین؟
پس تو پستهای قبلی اون عمه من بود که میگفت ما مثه خواهریم و باهم تماس داریم و من بهش زنگ زدم
آرشیوت رو یه نگاهی بنداز خواهر
میگن دروغگو کم حافظه ست


پاسخ:در واقع من دوست دارم بهت بگم باهوش . آخه بر عکس نهند نام زنگی ،کافورابرو عمه جون شما رو نمیدونم ولی من از سوگند شماره ندارم . هیچ جای ارشیو هم ننوشتم تلفنی حرف میزنیم . مثل این که آرشیو وبلاگ دست خودمه . گفتم دوست بودیم خودش و من گفته بودیم مثل خواهر با هم حرف میزنیم درد دل میکنیم . دلیل نداره تلفنی باشه . نکنه شما حرف زدن و فقط تلفنی میدونی . اگر فارسی خوندن رو خوب بلد باشی باید بدونی که تو همون پست نوشتم اختلاف نظر هم داشتیم . ولی همه اینها به هیچکی مربوط نیست . ما دو تا آدم عاقل و بالغ بخوایم دوست باشیم بخوایم اختلاف نظر داشته باشیم هر چی باشه به دیگران چه ربطی داره
حسنا بانو-٢٢/٥/۱۳٩٢-٢:۱٢ ‎ب.ظ
پاسخ:اتفاقا این روزها خیلی دلم میخواست تلفن رو داشتم که زنگ بزنم حالش رو بپرسم . برای احوالپرسی هم خواهرش کامنت میگذاره و ایمیلش رو میذاره من سوال میکنم که حالش خوب هست یا نه . مدعی العموم هم فکر نمیکنم تا این حد اجازه دخالت بیجا تو کار دیگران داشته باشه . شما به خودت این اجازه رو میدی و من تعجب میکنم از این رفتارت . احتمالا قدرت درک کلمات فارسی رو هم نداری یادر کل عادت داری سناریو بسازی . این بار خود مدعی العموم هم باشی بدون آدرس سوال نکن چون جواب نمیگیری . هر وقت شهامت داشتی با اسم و آدرس خودت بیای اون وقت سوال کن .
حسنا بانو-٢٢/٥/۱۳٩٢-٢:۱٤ ‎ب.ظ

الهه یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 15:38

مرسده جان منم تعجب کردم
همینطور که تو پست قبل کامنت گذاشتم این یه بازی است
الهه
شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 18:11
that's a game
دوستان به نظر منم این یه بازی واسه منحرف کردن اذهان و این وبلاگ
شوهر حسنا نه تحصیلکرده است و نه همایش برو !
به قول بانو یه تازه به دوران رسیده است که تازه دستش به دهنش رسیده اونم از یه خانواده سطح بسیار معمولی و حتی پایین.یه تاجر خرده پا
این قضیه معروفیت و .. همش داستان و بازی حسناست .
باورم کنید که چنین چیزی نیست وگرنه تو جیابون و جلوی پلیس و تو لابی هتل یه آدم تحصیلکرده اونم کسی که همه میشناشنش این حرکات رو انجام نمیداد
این بنده خدا هم یه جاسوس است که اومده موضوع رو مخدوش کنه.
واقعا حسنا بانو عجب مکاری و چت سیا ست کثیفی داری
ولی
این دنیا اونقدر هم که فکر میکنی بی حساب کتاب نیست

حسنا بانو هستم یک زن دوم یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 15:36

پست حس خوب:

آیناز٦:٠٥ ‎ب.ظ - دوشنبه، ٢۱ امرداد ۱۳٩٢
حسنای عزیزاگه دروغ میگفتی میتونستی مثل خیلی ازوبلاگ های دیگه یا سکوت کردن یابستن رفتن اون
کارومیکردی نمیموندی پابه پاشون بیای تنهااشتباه توعزیزم دادن عکست بودنبایدبه هیچ ادمی به هیچ وجه تودنیای مجازی اعتمادمیکردی خواهش میکنم ازاین به بعدبااحتیاط ترتواین کوچه های دنیای مجازی راه بروگل


پاسخ:آیناز جون همینطور که میگی عکس دادن خیلی اشتباه بود . خیلیافسوس حتما همین کار رو میکنم و با احتیاط زیاد تو این کوچه های مجازی راه میرم .ماچ
حسنا بانو-٢٢/٥/۱۳٩٢-۱٠:٥٩ ‎ق.ظ


خیلی به شوهر نیم ساعتیم ذوق کرده بودم
سوگند هم خارج بود گفتم دیگه نان او یور بیزنیس
عکس را فرستادم براش ببینه
شاید منم ببره خاااااااارج
چمیدونستم تو داخل ( یاد پرپری به خیر ) رسوا می شم

الهه یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 15:36

مرسده یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 15:34

بی نام جان الان لینک همایش هک و مقابله با حملات سایبری رو واسه چی گذاشتی؟

بابا من محض خنده گفتم ، آخه نه اینکه شوهر حسنا متخصص این رشته است! از اون جهت

حسنا بانو هستم زن دوم یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 15:33

پست حس خوب:

امیتیس٧:٥۸ ‎ب.ظ - دوشنبه، ٢۱ امرداد ۱۳٩٢
سلام من که اصلا نفهمیدم چی به چیه . بگدریم مهم نیست . امیدوارم همیشه از زندگیت لدت ببری

هدف عرض سلام بود دوست جون ماچبغل


پاسخ:سلام به روی ماهت آمیتیس جون برای تو هم در زندگی شادی باشه و خوبیها بغلماچ
حسنا بانو-٢٢/٥/۱۳٩٢-۱٠:٥٠ ‎ق.ظ

حسنا بانو هستم یک زن دوم یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 15:29

نگار-پ۱٢:۱٧ ‎ب.ظ - سه‌شنبه، ٢٢ امرداد ۱۳٩٢
سلام حسنا جون چند روزی نبودم رفته بودیم شمال یعنی اومده بودیم شهر شما البته نمی دونم شهر شما کجا هست ولی اونجا یاد شما افتادم که اهل شمال هستید . و منتظر بودم تا بیام و پست های جدیدتون رو بخونم . با خودم می گفتم تو این چند روزه حتما چیزای زیادی نوشتید .
ازا ین چیزایی که میگید چیز زیادی متوجه نمی شم و نمی دونم جریان چیه

ولی با اینکه نمی شناسمتون ولی وقتی می بینم از این حرفها می زنید حس بدی بهم دست می ده انتظار ندارشتم شما رو اینطوری ببینم و وقت بذارم و این حرفا رو بخونم البته به شما حق می دم ولی این احساس خودم بود و خواستم بهتون بگم . واقعا بهتون حق می دم ولی از نظر من این حرفا خیلی بچه گونه س و در حد من و شما نیس . من آرشیوتون رو کامل نخوندم والان هم خاطرم نیس ولی تا جایی که یادم هست شما گفته بودید تحصیل کرده و شاغل هستید و این رفتار از شما بعیده . ازتون خواهش می کنم خودتون و خواننده هاتون رو درگیر این آدمها نکنید .


پاسخ:سلام نگار جون خوشحالم رفتی شمال و خوش گذشته قلب برای این حرفها هم حق داری . خودم ه م دوست ندارم و اگر بحث تهمت زدن نبود انقدر ناراحت نمیشدم که در موردش بنویسم افسوس چشم دیگه درگیر نمیکنم
حسنا بانو-٢٢/٥/۱۳٩٢-٢:٥٦ ‎ب.ظ

حسنا بانو هستم یک زن دوم یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 15:25

پست حس خوب:

سارا۱٢:۳٢ ‎ب.ظ - سه‌شنبه، ٢٢ امرداد ۱۳٩٢
سلام حسنا جون اینجا چه خبر شده من یه مدت نبودم امروز اومدم دیدم همه چی به هم ریخته دوبارهواصلا اصل موضوع چیه؟به خدا من هنوز نفهمیدم.راستی امروز چهارمین سالگرد عروسی منه.همینجوری دوست داشتم بهت بگم ایشالا موفق باشی عزیزم



پاسخ:سلام سارا جونبغلماچ این حرفها به کنار سالگرد عروسی ات مبارک باشه . به سلامتی و شادکامی . الهی سالهای سال عشق و خوشبختی همراه زندگیتون باشهقلب
حسنا بانو-٢٢/٥/۱۳٩٢-٢:٥٢ ‎ب.ظ

حسنا بانو هستم یک زن دوم یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 15:21

http://manneveshteha2.persianblog.ir/

پست حس خوب:

پرنیان حامی۱٠:٠۳ ‎ب.ظ - سه‌شنبه، ٢٢ امرداد ۱۳٩٢
سلام چون تازه اومدم اینجا نمیدونم چی شده !

خوشحالم از آشناییتون گل
پاسخ:سلام پرنیان جون ممنوناز همراهیت . من هم همینطورماچ
حسنا بانو-٢۳/٥/۱۳٩٢-۱۱:٢٦ ‎ق.ظ

حسنا بانو هستم زن دوم D: یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 15:19

پست حس خوب:

یک دوست٧:۳٤ ‎ق.ظ - چهارشنبه، ٢۳ امرداد ۱۳٩٢
من کسی هستم که می شناسی اش. برات نوشتم کار سوگند و دوستاش زشت بوده توی اتاق فکر. نوشتم اما کامنتها نشونه تبانی اونها برای تهمت زدن نیست. انگار حقیقتی رو می دونن که می خوان بر ملاش کنن . به نظرم همین کارم زشته اما از شما پرسیدم روی چه حسابی می گی مشخصه که دارن جلسه می چینن برای تهمت ؟ و شما کامنتم رو منتشر نکردی. شما منو می شناسی. همین عدم پاسخگویی ات رو ...
قضاوت نمی کنم. فقط لینکت رو برداشتم و دیگه نمی خونمت. من کارت رو از اول هم قبول نداشتم اما خب دوستت بودم. الان هم دشمنت نیستم اما دوستت هم نیستم. امیدوارم هر مشکلی داری حل بشه و خدا همه رو به راه راست هدایت کنه.


پاسخ:دوست جون اگر من میشناسم و اینطور که میگی در لینکها هستم با اسم خودت مینوشتی دلیلی نداشت با تغییر اسملبخند . در هر حال مختار هستی . از این که دوست من بودی و همراه من بودی ازت تشکر میکنم ماچ برای انتشار کامنت هم من کامنتها رو در چند مرحله تایید کردم . کامنتی که حاوی سخن بیمورد هم نبوده تایید شده . اگر کامنتت نبوده حتما نرسیده . میخواستم تایید نکنم این یکی رو هم تایید نمیکرد م . کامنتها دقیقا تبانی بود برای یافتن راهی برای بستن چیزی که در زندگی من حقیقت نداشته . بر ملا کردن حقیقت یعنی این که مساله ای در زندگی من وجود داشته باشه و من گفته باشم و در بر ملا کردنش مونده باشند . در حالی که وقتی این مساله در زندگی من وجود نداره و من نگفتم ، میشه تهمت زدن و دروغ بستن .توضیحش مشخص و واضحه . نیاز به تفسیر بیشتر نیست لبخند امیدوارم همه ما در پناه خدا باشیم و در راه راست . برای خودت هم شادی باشه و سلامتی و خوشبختیماچ

الهه یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 15:13

ایا میشه سخنرانان همایش مذکور رو هم شناشایی کرد؟

مرسده یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 14:58

یافتم ! یافتم!
همایش مذکور رو یافتم

هک و امنیت سایبری و راههای مقابله با مخاطرات موجود
تاریخ شروع : ۲ اسفند ۱۳۹۱
تاریخ خاتمه : ۲ اسفند ۱۳۹۱
مکان : شیراز - سالن پیام مخابرات استان فارس
گروه موضوعی : کامپیوتر و فناوری اطلاعات

مینا یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 14:47

سلام من همیشه وبلاگ حسنارو میخونم گاهی هم واسش نظر میدم ،،،وبلاگ شمارو هم میخونم و البته نظری ندارم ،،،زمان بیشتر واسه قضاوت نیاز دارم ،،،بهرحال الان واسه سوال درمورد نی نیسایت خواستم بگم ،،،ما که عضو هستیم یه اسم کاربری داریم و یه بار موقعی که عضو نیشی موبایل میدی و تایید میشی ،،،رمز ٢٤ ساعته و اینا نیس ،،،شمام که عضو نیستین میتونین بیاین تبادل نظرارو بخونین ولی نمیتونین نظری تایپ کنید ،،،مدیر سایت هم تقریبا هرگز وارد تبادل نظر نمیشه مگه اینکه ١٠ نفر تقاضای حذف یک تاپیک رو بکنن (مثلا بدلیل موهن یا هر چیز دیگه ای بودن)و تاپیک از بین میره ،،،البته اونقدری هم که دوستان میفرماین مامانای نینی سایت ازوجود حسنا خبر ندارن و حرف چندانی هم رد و بدل نمیشه!!!!

ممنون از حضورتون

غنچه یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 14:12

کیانی جان

اون موقع که بحث سوگند و سی سی یو فایل ها بود خواننده های حسنا می نوشتند
حسنا ما نمی دونیم تو چی میگی فقط بیا بگو افطاری چی شد ؟؟

از این خواننده ها بیش تر از این نمیشه توقع داشت

غنچه یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 14:10

موفرفری جان
مگه پلی فتا هم مثل خواننده های حسنا هستند
فقط کافی بود حسنا طرح شکایت می گفت
حسنا: یکی از وبلاگ من کپی پیست کرده داره وبلاگ من نقد میکنه
پلی فتا :
خانم جان می خوای برات یک وبلاگ دیگه خودم برنم دست هیچ کس هم به وبلاگت نرسه انقدر گریه نکن برات خوب نیست

[ بدون نام ] یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 14:06

مرسی تازه وارد...البته من دو ماهی میشه که اومدم(اون وبلاگ و این وبلاگه بانو)

گلریز یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 13:55

من چه قد معروف شدم.همه اسم منو میارن.الان دردتون اومد

اسم من را نگفتی
از همه بیشتر دردم اومده

کیانی یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 13:51

واقعن هااا...ببین یکی از نشونه های این مساله که حسنا خودش برا خودش کامنت میزاره هم همینه که تا حالا هیییییییییییچکس در مورد پیگیری کردنه قضیه شکایت و این حرفا ازش چیزی نپرسیده. مگه میشه اخه... همه کامنتاش در جهته بوس کردن و بقل کردنشن! ینی حداقل 90 درصدش!! میگم نکنه این حسنا هم مث نفس برا خودش چنتا وبلاگ داره!! همونایی که میان لایک (طرفدار) میزنن براش...والا!

غنچه یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 13:49

تاریخ پستت مال ساعت 2 دیروزه . ثبت موقت کرده بودی نصف شب بذاری؟
تو که میگی شوهر دارم تا نصف شب تو وبلاگ پهنی مبادا یکی کامنت بذاره وقت نکنی پاک کنی . نکنه از تو بغل شوهرت به وبلاگ میرسی
الکی واسه گلریز نوشتی دو سه ساعت دیگه تا خوابم مونده که ضایع نشی


این ها همه کامنت های یک بی نامی هست

یعنی واقعن به نظرت اینا اسمش ایراد !؟!؟!؟
هر کسی ساعت بیولوژیک بدنش دست خودش ..عجبا !

شما خودت انقدر ریز بین هستی یکم به بیماری مجهول خانم خانما فکر میکردی بهتر نبود یا همون جلسه زیبا خانوادگی همسر و حسنا که وسط هفته با حسنا آخر هفته با خانم خانما بعد در ساعاتی که همسر پیش حسنا ، حسنا خانم در حال تایید کامنت ها و جواب دادن به کامنت هاست و تا ساعت 4 صبح هم پای تلفن

تازه وارد یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 13:45

اون بنده خدایه چیزی گفته بقول بانو جدی نگیر
بنده خدامیخواست یه جوربرسونه که باحسنا طرف نشین شوهرش ادم مهمی
این ازطرف دارهای حسنا بودمیخواست ما روبترسونه ماهم چقدرتــــــــــــــــــــــــــــــــرسیدیم

کیانی یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 13:45

بانو جون اگه میبینی ای پی ها فرق داره برا اینه که من صبح ها دانشگام و عصرا تو خونه...پس لذا من همون کیانی استم

تازه وارد یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 13:41

حسنا داره ازاین میسوزه که امارش هرروزداره میادپایین
مجبوره یه چیزی بگه سوزشش کم بشه
اما بقول خودش هی دردش میگیره

سوزن یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 13:33

شاید هم ترسیده از اینکه پیگیری میکنیم یا بحث میکنیم که همسر کجا همایش داشته
اونوقت بسوزیم از حسادت و آتش سوزی اینجا براش دردسر بشه

خاتون یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 13:31

اینا بیست تا هستن
نفری چهارتا درمیاد
خوبه؟
من خاتونو و یزدانیو دختر جعلیو و مینو
خوبه؟
زنبیلتو بردارو بیاااا تا همرو نبردن
فقط پنج تا ظرفیت دااریم

سوزن یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 13:29

امروز عشقشو نبرده
سرش هم شلوغههه
نمیتونه با موبایل جواب کامن هاشو بده

خاتون یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 13:26

یزدانی جاموند

خاتون یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 13:24

بعدشم گفتن پنج نفرن کامنت میزارن
نیست که خودشون هردوتاشون یکی حساب میشن مثل نفس و هشو
کافر همه را به کیش خود پندارد
کاری به خاموشا که میدونم خیلی هستن ندارم
اما فقط اسم چندتا از روشنارو که یادمه میگم.حتی اگه عین شمادوتا دوتا یکی هم باشیم که خودتم میدونی پنج تاییم
حسنا جان باید بری کلاس اول شمارش یاد بگیری
دختر جعلی.غنچه.گلریز.پریناز.یه وکیل.آتوسا.خاتون.مرسده.نارین.همیشه رن اول.سورن.کیانی.تازه وارد.مامان غارغازک.الهه.مینو.قورباغه سبز.یسناو...

یزدانی یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 13:16

خاتونی دیگه
به نکته ظریفی اشاره کردی
که همه میدونن جز حسنا
یه ضرب المثل هست که میگه خار رو تو کجا میبینی اما یه جای دیگه نمیبینی؟کی بلده؟
سوات درست و حسابی ندارم وگرنه باید خواننده حسنا میشدم
اینجا کمپین بی سواداس

خاتون یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 13:08

جالبه حسنا در جواب کامنت سیما نوشته، چقدر بانو پروقت هست که هی کامنت میزاره
حسنا جان والا من کسیو به اندازه تو ندیدم تو وبلاگش باشه و کامنت جواب بده
جدی خودتو نمیبینی؟

سوزن یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 13:08

بانو میشه فایل اون متن نفس رو که نوشته بود تا 4 صبح با حسنا میشینه حرف میزنه رو اینجا بذاری
به خدا خیلی فانه
آدم با خنده روحش تازه میشه

یزدانی یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 13:00

مرسده
عاشقتمممممم

تازه وارد یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 12:57

هشو همونی که همیشه مدافه حقوق مردهاهست
وهمیشه ازشون طرفداری میکنه
هشو یک وبلاگ داره بایه دونه پست تولدکه نفس بیچاره انقدرکمبودجلب توجه داره که اطرافیانش اینوفراموش کردن اونوقت یه وبلاگ بازمیکنه به بقیه هم میگه لینک کنین خودش واسی خودش تولدمیگیره چقدربدبختی داره ازسر روی این زندگی میباره هیچ کس به فکرش نیست واقعا اینها نیاز دارن به جایی بسته بشن تا درمان بشن
اینطوری بیشتر به خودشون لطمه میزنن

پریناز یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 12:51

وای فک کن هشو و نفس یه نفرن طفلکییا اونوقت به اون کفتر بیچاره میگغتن بیا بریم کیش..
سرم سووووووت کشید..آره کفتر بیا برو کیش..نفس و هشو رو هم با خودت ببر.هشو رو فراموش نکنییا..بگو نفس بندازتش تو جیبش..طفلکی رو..آدم دلش به حال این بچه میسوزه..دلم نمی یاد بهش چیزی بگم آخه آدمی که دو تا شخصیت مجازی واسه خودش درست کرده قربون صدقه ی خودش میره به اندازه ی کافی کوچولو و طفلکی هستش..آخی..عیبی نداره نفس..به مامانت بگو بیشتر باهات صحبت کنه بیشتر با دوستات برو بیرون بیشتر تو اجتماع وقت بگذرون ایشالا تو ام درست میشی..زندگی صد سال اولش سخته ایشالا باقیشو دیگه میافتی تو سرازیری..

مرسده یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 12:50

مجید ! ئه ببخشید حسنا دلبندم رنگینک همونیه که تو مهمونی افطارت درست کردی برای مهمونهات ! رنکینگ یه چیز دیگه است

تازه وارد یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 12:47

بازم خواهش های حسنا شروع شداونم نه یکی دوتا
این روزها فقط حسنا میتونه پست های خواهش بزاره
چون همه چیزآرومه حسناهم چقدرخوشبخته

مرسده یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 12:45

یزدانی جان رنکینگ چیه عزیزم! بگو " رنگینک!" !!!

یه بار دیگه جواب حسنا به سیما فضول رو بخون

مینو یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 12:40

بانو تو هنوز داغی نمی فهمی... الان از تو زندان داری این جا رو مدیریت می کنی :))
این تهدیدهای پلیس فتا و وکیل و... هم که در حد «بگیر بخواب وگرنه می گم آقا غوله ببردت» بود. :))
و برام سوال شده وقتی تو کامنت هاش در مورد این جا گپ و گفت می کنه یکی از همین طرفدارهاش ازش نمی پرسه چی شد جریان این پلیس و وکیل و...؟
خوب بد همه شونو سرکار گذاشت دیگه. همه بسیج شدن وکیل پیدا کنن یا اسم و مشخصات دادن مثلا. :))

یزدانی یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 12:19

وای بانو
حسنا هنوز نمیدونه رنکینگ چیه
وای عاشقتم حسنا
کارشناسی ارشد چی داشت حسنا بانو جونم؟
البته عشقم حق داره
برای نصب ویندوز کوچ کنه شمال

موفرفری یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 12:12

اصلا طرح شکایات اینترنتی چیه؟ باید بره دادسرا جرائم اینترنتی، کلی بالا و پایین تا شکایت را تنظیم کنه و بعد ببره به پلیس فتا یا آنها میفرستند. آنوقت سرو مر گنده خانم احتیاج به وکیل نداری. پلی فتا بعد از تحقیق و تفحص به محض رسیدن به سر نخی با شما تماس میگیره. احتیاج به وکیل پی گیر نیست چون پلیس تا وقتی خبری نشه به کسی جواب نمی دهد و خودش به موقع خاطی را متنبه میکنه حسابی.

تازه وارد یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 12:12

نگرانی نداره عزیزان حسنا هم داره کم کم،کم رنگ میشه

تازه وارد یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 12:10

حسنا زیادازاین خواهرانه ها تووبلاگش داره که بعدیکی یکی بهش زیر پایی میزنن چنان که بامخ حسنا رومیزنن زمین که تایه مدت فقط حسنا توآمپاس میمونه وهی پی نوشت میزنه وخواهش میکنه ابرازندامت که چرا بهشون اعتمادکرد

سوزن یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 12:07

موفرفری
وبلاگ بانو برای جمع کردن بساط این دروغگو ها خوب بود
حداقل حضور منفورشون کمتر شد
قبلا وبلاگ عسل پاتوقشون بود و هی چرت و پرت میگفتن
الان یه مدتیه خبری نیست و سکوت کردن
جالب اینه که وقتی نفس نیست هشو هم نیست که با عسل حرف بزنه
آخییی!!!
کبوتر هم فعلا دهنشو بسته
فقط هنو این حسناس که پروبازی در میاره..

مو فرفری یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 12:04

این دارو دسته خودشون از دروغهای هم خوب خبر دارند ولی به جهت سنگ پا بودن رو باز هم راجع به دروغهاشون مینویسند و آن یکی میاد تائید شون میکنه!!
حسنا کی زنگ میزده به سوگند که ضجه میزده براش؟ صبح که میشده ظهر و بعد از ظهر که سوگند سر کار بوده و سر کار کسی تلفن جواب نمیده! بعد از ظهر ایران بوده که میشه آخر شب سوگند و آن موقع حسنا سر کار بوده ضجه میزده همکارا ش نمیگفتند چته؟ چطور با خارجه حرف میزده از محل کارش آنهم به حال نزار! اگربعد از کارش بوده که سوگند دیگه لالا.
این از روابط دو خواهر!
شاید تو ایمیل ضجه میزده براش!
نفس هم که دیگه خلاصه، هشو می افرینه. بعد هم میگه حشو تنها میدونست مادر من دکتره، خوب هشو که آن روی خودته! از همین حرفها میشه به روانپریشی یک آدم پی برد که در قالب دو نفره!جالب اینه که بین کبوتر و نفس حرف رفتن به کیش بود، نفس گفت بگذار به هشو هم بگم بیاد! کبوتر هم استقبال ...... خودشون هم میدونند که همچین آدمی نیست ولی تو خیالاتشون میرن باهاش سفر، هشو شما بفرما بالا!
نفس یک دانشگاهی قبول شده عاشق استادش شده و مابقی پردازش ذهن بیمآرشه. زن طرف را طلاق میده تو ذهنش، بچه ها را پمپرز میکنه و خودش را فدای بهترین مرد دنیا میکنه و بچهاش. بچهاش خودشون مردند الان، نه؟

همون شبایی که شوهر عاریه ای حسنا پیشش بود ( به اصطلاح بود. همه می دونیم که نیم ساعت بیشتر نمی آد ) نفس نوشته بود تا 4 صبح با حسنا حرف می زنم و دلداریش می دم.
مردک اومده بود پیش حسنا که اون تا 4 صبح با نفس حرف بزنه

از اونطرف نفس نوشت عقد کردیم و دوستان نزدیکم که می دونستند و ...

حسنا که خدای مکر و سیاسته، اومد نوشت من که مدتهاست خبر دارم. فقط خواستم دوباره تبریک بگم. (خواست تاکید کنه که عقدی در کار بوده و دوستان هم در جریان بودند )

عسل خانومی که ساده تره، کامنت گذاشته بود چرا به من نگفتی و کی و خیلی خوشحال شدم و تبریک و اینا .....

حالا کی بود؟ همون زمانی که کامنت دونی عسل خانومی محل چت نفس و عسل و هشو ... بود و تازه آخرش خسته می شدند می رفتند مسنجر.

اونوقت عسل از عقد خبر نداشت؟

یزدانی یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 11:57

"
علاوه بر گزارش دادن و طرح شکایت اینترنتی، امروز با پلیس فتا تماس گرفتم و تمام مراحل رو سوال کردم تا پیگیری کنم . درست هست که ارزش وقت آدم بیشتر از اینها هست ولی به نظر من بعضی وقتها لازم هست که آدم وقت بگذاره . دوستانی که وکیل هستند قاعدتا مراحل طرح شکایت و نشون دادن مستندات رو میدونند . میخواستم خواهش کنم از دوستان که هر کدوم وکیل هستید و دفتر وکالت دارید ، اگر دوست دارید شماره و یا آدرس خودتون رو خصوصی برام بنویسید تا این طرح شکایت رو انجام بدیم . ترجیها نمیخواستم از وکیلی که آشنا هست و برای کارهای خودمون بهشون مراجعه میکنیم ، بخوام .ولی اگر وکیل دیگری نبود اون کار رو خواهم کرد .

هر کدوم از دوستان مایل هستند ،بدونند مشخصاتشون خصوصی خواهند موند . اگر هم کسی رو سراغ دارید باز هم ممنون میشم معرفی کنید . میخوام آدمی باشه که واقعا پیگیر باشه و به عبارت ساده تر کار رو به دست کاردان بسپرم ."
عزیزم تو که تو وبلاگت دروخخخ نمینویسی که بخای بترسی
بهمون وکیل خودتون بگو
همون که بهار رو انداخت زندان
آره همون
چرا به غزیبه ها اعتماد میکنی؟
یه ضرب المثل هست که میگه از ترس شغال،گرگ رو بغل کردم
به غزیبه ها اعتماد نکن حسنا جونم

حسنا:

حالا من یه دروغی گفتم شما چرا اینقدر سخت می گیرید. نمی شه مثل بقیه خواننده های وبلاگم بدون استفاده از عقل و شعورت بخونی؟

سوزن یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 11:54

لایک به پریناززز
من که فکر کنم همون ایدز درستههه
آخی طفلی حسنااا

تازه وارد یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 11:53

تونی نی سایت مطالب خوبی میزاره اگه واسی بچه مشکل پیداکردی میتونی راحت توش سرچ کنی پیداکنی
اما مثل اینکه ازاین سایت برای کارهای بهتری مثل پست های حسنا هم تبادل نظرمیشه بااین که توش تذکرداده شده غیراز مطلب گذاشته شده درموردچیزدیگه ای حرف نزنین
اما حسنا انقدر واسی مامانهای نی نی سایت مهمه که یه تبادل نظرمیزارن براش معلوم نیست دنبال مشکل بچه هاشونن یا دنبال حسنا هستن

گلریز یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 11:47

مردم چه حوصله ای دارن به خدا.من تو همین یک جایی که میام موندم

تازه وارد یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 11:46

نی نی سایت مگه وبلاگی؟
اونجا فقط مدیرسایت مطلب میزاره
بعدبقیه تبادل نظرمیکنن اونم بارمز

تازه وارد یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 11:45

نمیدونم اون اونجا وبلاگ داره یانه
اما شرایط نی نی سایت اینه اگه بخوای اونجا تبادل نظر کنی یه رمز24ساعته به گوشیت میده

گلریز یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 11:43

یعنی چی مثل نی نی سایت شناره بگیره؟؟مگه حسنا اونجا هم وبلاگ داره

سوزن یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 11:42

دوستان متوجهید از وقتی اینجا گفته شد حسنا همش پای عشقشه و تند تند جواب میده
یهوووووووووووووو حسنا بیزی شده و کامنت هاشو با تاخیر تایید میکنه!!
ممنون بانو از آموزشششش

تازه وارد یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 11:42

کیانی خوش اومدی
حسنا خوب میدونه اگه رمزی بنویسه نصف خواننده هاش وبلاگ ندارن مثلا چه شرایطی میخوادبزاره ؟
مثلا میخوادمثل نی نی سایت شمار ه تلفن بگیره بعدرمز بده گوشیشوه پفففففففففففففف

تازه وارد یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 11:38

سلام بچه ها
خوب حسنا ونفس حق دارن که دارن میترکن
چون تعدادخواننده هاش داره هرروزمیادپایین
قابل توجه کسایی که میگفتن کار بانوهیچ تاثیری روی وبلاگش نداره ما هم همین ومیخوایم
میخوایم وبلاگ بانو وتلاش بچه های به یه نتیجه خوب برسه که داره تاثیرش ومیزاره
نفس وولش کنین وقتی درموردش حرف نزنیم خودش متوجه میشه ادم حسابش نکردیم
ما حسنا روهم ادم حساب نمیکنیم بخاطرهمین میخوایم ازجمع ادما بیرونش کنیم که خودشو زور زور جا زد همین روزها خودش میره این روزها کمترپست میزاره بیشترکامنت های تکراری جواب میده دیگه ازاین بدترمیخوای خفت بکشی حسنا؟

دقیقا !

کیانی یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 11:28

حسنا قرار بود رمزی بنویسه و برا رمز شرایط بزاره!!!!!!!!!! .قرار بود وکیل بگیره و قانونن قضیه رو دنبال کنه ولی هنوز ک خبری نیس

حسنا:

علاوه بر گزارش دادن و طرح شکایت اینترنتی، امروز با پلیس فتا تماس گرفتم و تمام مراحل رو سوال کردم تا پیگیری کنم . درست هست که ارزش وقت آدم بیشتر از اینها هست ولی به نظر من بعضی وقتها لازم هست که آدم وقت بگذاره . دوستانی که وکیل هستند قاعدتا مراحل طرح شکایت و نشون دادن مستندات رو میدونند . میخواستم خواهش کنم از دوستان که هر کدوم وکیل هستید و دفتر وکالت دارید ، اگر دوست دارید شماره و یا آدرس خودتون رو خصوصی برام بنویسید تا این طرح شکایت رو انجام بدیم . ترجیها نمیخواستم از وکیلی که آشنا هست و برای کارهای خودمون بهشون مراجعه میکنیم ، بخوام .ولی اگر وکیل دیگری نبود اون کار رو خواهم کرد .

هر کدوم از دوستان مایل هستند ،بدونند مشخصاتشون خصوصی خواهند موند . اگر هم کسی رو سراغ دارید باز هم ممنون میشم معرفی کنید . میخوام آدمی باشه که واقعا پیگیر باشه و به عبارت ساده تر کار رو به دست کاردان بسپرم .

کیانی یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 11:26

بانو احسنت به شما و بینشت. من یکی از خاننده هات هستم که هر روز بهت سر میزنم از امروز تصمیم گرفتم یه اسم ثابت برا خودم بزارم تا مشکلی پیش نیاد و ناخاسته باعث بدبینی نسبت به وبلاگت نشم. موفق باشی عزیزم

ممنونم

یزدانی یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 11:22

پریناز

گلریز یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 11:15

بانو میشه لطفا کامنتهای سیما رو پاک نکنی.باشه که کسانی که میان بخونن و ببینن با چه نوابغی ما اینجا رو به رو هستیم

معمولیهاش را پاک نکردم.

اونایی که خیلی فاجعه است پاک کردم. دوست ندارم فضای اینجا بد باشه. انتقادی هم داره مثل آدم بیاد حرف بزنه.

پریناز یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 10:49

نفس هنوز زندست؟!!!طفلی
حسنا جووون شما خودشو اذیت نکن ژول ورن گلم..شما حق آب و گل داری تو وبلاگستان به جای وکیل و راست و ریست کردن کارای اعدام کامنت گذارهای بی تربیت و متتقد.. بیا تجربیاتتو بریز وسط..این بیماری خانوم اول چی بود راستی؟؟!!..واسه خودم نمیگما فقط میگم به این سوالا جواب بده که دوستان متوهم دیگه ای که میخوان وارد عرصه ی وبلاگ نویسی بشن از اشتباهات شما درس بگیرن و آگاه تر وارد این عرصه بشن...پیشکسوتی شدی واسه خودت حسنا جوون...داشتم میگفتم این بیماری همسر اول چی بود؟!!نه که اساس داستانت رو همینه میگم که بچه ها راه شما رو نرن حسنا..
آیا همسر اول سرطان دهانه ی رحم دارد؟؟!!..دوستان تازه کار دقت کنن که این سناریوی خوبی هستش به خصوص بعد ها جای کار بسیار داره اما ریسکش بالاست..اطلاعات کافی و وافی میطلبه..حسنا جوون هم سمتش نرفت..
آیا همسر اول بیماری قلبی دارد؟؟ توجه کنید که در صورت استفاده از این سناریو رابطه ی ج/نسی برای بیمار ممنوع نیست و جمله ی خانوم حسنا که فرمودند همسر با زنش هیچچچچچچچ رابطه ای نداره رد میشه پس شماها اشتباه خاله حسنا رو نکنید..
آیا همسر اول سرد مزاج هستند؟؟شماها راه حسنا رو پیش نگیرید که کلا گفت همسر و زنش هیچچچچچچچ رابطه ای ندارن و رابطشون در حد سلام و علیکه..شماها بگید سرد مزاج..دیگه خیلی بهتون گیر دادن این خواننده های سمج بی تربیت یا وکیل بگیرید بیفته دنیال کارای اعدام و حبس سنگین و یا سناریوی تکراری همیشگی باقی همسران دوم رو تکرار کنید و بگید 5 سالش بود واسش زن گرفتن..دیگه خانومه رو انداختن جلوش گفتن:بیا اینم زنت.. اینم نتونست بگه نه.. گفت :باشه ..مجبورررررم..مجبوووور..
آیا همسر اول از انواع عفونت های قارچی و باکتریایی و .. رنج می برد؟؟!!ا
این سناریو رو هیچ وقت استفاده نکنید...خرجش مراجعه به پزشکه دیگه احتیاجی به تجدید فراش نیست..
آیا همسر اول قطع نخاع است؟؟!!
اینم سناریوی خوبی هستش اما به شرط اینکه قرار نباشه میزان توحش همسر اول رو برای خواننده به تصویر بکشید و از داد و هوار و جهیدن هاش از این طرف ساختمون به اون طرف ساختمون بگید چون بالاخره واسش مقدور نیست..البته که بازم نمیتونید بگید هیچچچچچچچچ رابطه ای با همسرش نداره چون توانایی رفتار جنسی در این افراد از بین نمیره و عکس العمل هاشون متفاوت میشه..دست و پا گیر هم هست خیلی نمیتونید بهش شاخ و برگ بدید
آیا همسر اول مبتلا به ایدز است؟؟!!
این سناریو یه مقداری جنبه ی فانش زیاده و من به شخصه همینو میپسندم چون خلاقیت توش هست..یه بنده خدایی بود به اسم رها که عکس بچه ی مردمو میدزدید به اون یه مقداری باور داشتم که یه همچین حرکت خلاقانه ای بزنه اما دیگه گرفتن بردنش تیمارستان داستان ناقص موند. اما خواننده ها سرگرم میشن و جای کار هم داره..منتها چند و چون ابتلا شدنش به ایدز رو باید درست قصه پردازی کنید که همین سختش میکنه..
یه سناریوی دیگه هم هست که به متد حسنا شهرت داره...به نام: فشار خون و سه نقطه بعدش...این سه نقطه یعنی جای خالی رو به دلخواه پر کنید..حسنا به خواننده آزادی عمل داده..
.شماها هیچ رقمه نزدیک این سناریو نشید.که سازندش هم نمیدونه چه طوری از زیرش در بره..

همون ایدز خلاقانه تره به نظرم..دیگه ببینم چه کار میکنید..من میسپرمش به شما..

دیشب داشتم فکر می کردم یادم رفت زیر پست بنویسم پریناز کجایی

مرسی برای کامنت های قشنگت

یزدانی یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 10:01

"معلومه خوب سوزوندمت که کاری کردی کامنتام نرسه .از یه راه دیگه اومدم بیشتر بسوزی . تو اگه نمیسوزی چرا کامنت پا ک میکنی؟
پاک کردن اینا نشانه ترس شماست"
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

یزدانی یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 09:45

بچه ها این نفس یا همون سیما کیه دیگه؟
هر دم از این باغ بری می رسد
حالش خیلی بده آآآ
کاش دکتر هم داشتیم
دیشب اون زنه اومد کلی مارو به تاریخ و خدا واگذار کرد و خودش به خودش فش میداد و میگفت غنچه فش داده
امروز هم این که داره با خودش حرف میزنه
بانو یه کلینیک بزن
ببین کی گفتما

صد رحمت به صاحبش !

حداقل اینقد هااااااااااار نیست.
بذار پارس کنه. گشنه بشه می ره سراغ صاحبش برای غذا.

مرسده یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 09:44

چقدر رفتار این بی نام عجیب و غریبه!
حسنا تکلیفش معلومه ، خودش زن دومه
ما هم که معلومه برای چی اینجاییم ، از چند همسری حالمون بهم میخوره
اما نمیدونم این سیما یا رها یا هر کی که هست الان دقیقا هدف و مسلکش چیه؟؟؟!!!

سوزن یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 09:00

میدونید کجای این سیما سوخته!!!
از این که بانو هر حرفی میزنه اونو ثابت میکنه
اما حسنا و نفس فقط میتونن الکی بنویسن
لاف الکی
مثل زندگیشون
...
نفس که همه رو هک میکنه چقدر هم تمیز
حسنا هم که وکیل داره و همه رو دستگیر میکنه
خدایا به مجنونین عقل عطا فرما

همیشه زن اول یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 08:13

چقدر این نفس منفوره .حالم ازش بهم میخوره .دختره احمق خیال کرده پخیه

گلریز یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 08:05

الان خیلی باهوشی از یک راه دیگه اومدی.خدا شفات بده.عزیزم از یک کامپیوتر از هزار راه میتونی با ای پی های مختلف وارد شی

گلریز یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 08:02

سیما جان صبح اول صبح اینقدر عصبانیت برات خوب نیست.یک اب خنک بخور .سکته میکنی

[ بدون نام ] یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 08:00

هنوز بیدار نشدی تا به جا دوستات از خودت دفاع کنی؟ فوری کامنت حذف کنی ؟

[ بدون نام ] یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 07:59

معلومه خوب سوزوندمت که کاری کردی کامنتام نرسه .از یه راه دیگه اومدم بیشتر بسوزی . تو اگه نمیسوزی چرا کامنت پا ک میکنی؟
پاک کردن اینا نشانه ترس شماست

[ بدون نام ] یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 07:54

همه فهمیدن حالت خرابه بیشتر از این تو گل دستو پا نزن بیشتر فرو میری . بدو به اسم طرفدارات واسه من کامنت بذار مثلا به من بپر چی میگی . دوباره واسه خودت کامنت بذار بانو جان این بینامو پاک کن . خودت به خودت بگو باشه پاک میکنم . بدو بدو کامنتامو پاک کن

[ بدون نام ] یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 07:47

بدو بدو دست صورت نشسته کامنتامو پاک کن ضایع نشی

[ بدون نام ] یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 07:46

پاک کردن کامنتا نشون میده میترسی 24 ساعته اینجایی تا هر نوشت زود پاک کنی ضایع نشی اگه نمیترسی چرا فوری پاکش میکنی؟ خودت که خدای فش دادنی از حرف مردم میترسی؟

الان دیگه همه شخصیت والای شما را می شناسن. چه کامنتهات باشه
چه نباشه.

[ بدون نام ] یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 07:44

الکی واسه گلریز نوشتی دو سه ساعت دیگه تا خوابم مونده که ضایع نشی

خو حالا نمونده
که چی؟

اصن همون موقع خوابیدم. ضایع می شم اگه بخوابم؟

حالت خیلی خرابه.

[ بدون نام ] یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 07:43

تو که میگی شوهر دارم تا نصف شب تو وبلاگ پهنی مبادا یکی کامنت بذاره وقت نکنی پاک کنی . نکنه از تو بغل شوهرت به وبلاگ میرسی

ساعت یازده و نیم شب بود و هم من و هم همسرم مشغول کارهای شخصیمون بودیم. نگران نبودم که نیم ساعت دیگه می خواد بره پیش خانوم خانوماش . داشت کارهاش را می کرد.

شوهر من مثل شوهر دوستای شما، نصفه نیمه و نیم ساعتی نیست که از بودنش هول ورم داره. تمام و کماله!

شوهر من حتی روزهای پریود هم شوهر منه

[ بدون نام ] یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 07:42

مثلا رفتی دوگوله تو کار انداختی بیای یه چیزی بنویسی ضایع نشی ؟ تا هیاپ واسه حسنا نظر گذاشت گلریز اومد واست نوشت که ببین چی میگه فوری نشستی فکر کردی چی بگی . تاریخ پستت مال ساعت 2 دیروزه . ثبت موقت کرده بودی نصف شب بذاری؟

آخ اصلا یادم به ساعت پست نبود.
دیدی چه خرابکاری کردم؟


آپلود فایل نفس هم مال همون ساعته. یه نگاه هم به ساعت اون بنداز. جهت تایید حرفت می گم.

خب که چی؟
پست را بعد از ظهر نوشتم. تو فاصله های زمانی که فرصت داشتم ادیت کردم و در نهایت وقتی کامل شد منتشر کردم.

مشکلی داری بگو توضیح بدم.

[ بدون نام ] یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 07:41

خودت را لایق یه اسم مجازی هم نمی دونی؟

دختر جعلی یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 02:10

حسنا از نی نی چه خبر؟
شکم خانومه را دیدی؟
نهار خدمتشون بودید یا شام

این همون خانومه است که دکتر هم به زور می آد؟
اما حالا شده سرگرمی جمعه حسنا
که بره تماشاش کنه
مگر سیما و هیپ هاپ باور کنند

دختر جعلی یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 02:05

بانو جان

نفس با نوشتن وبلاگ هشو ( به عنوان شاهد و دمش ) آبرویی براش نمونده
حالا می آد به بقیه می گه واسه خودتون کامنت می ذارید

نارین یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 02:00

نفس میخواد بگه منم هستم منم ببینین ولی خب کسی بهش توجه نمی کنه

مرسده یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 01:10

؟!؟!
بعد اونی که بی ادبانه حرف میزد و مسخره میکرد میگفت تکلیفمو معلوم کنین بگم یا نگم ؟ و ههههه ههههه میکرد هم همین بود؟ یعنی چی آخه!!!

مرسده یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 00:48

بانو دو تا کامنت برای پست قبلی یکی ساعت 21:02 و یکی 21:08 ثبت شدن
اینها یه نفر بودن؟
من هنوز برام سواله

بله.

مرسده یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 00:33

دقیقا!
برای من هم همیشه عجیب بود و هست که نفس چرا همیشه خودشو قاطی میکنه
فقط هم موضوع شما نیست ها
همیشه هر جااااا هر بحثی باشه این میپره وسط و شروع به بی ادبی و توهین و مسخره بازی میکنه
مشکل غوغا سالاری داره کوچولو

بهـــــــــــــــــــــــــار یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 00:19

مرسی بانو


متاسفم. یه شرایطی بود که ...

مرسده یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 00:19

بانو نفرمایید این حرفها رو
نفس جون کاشف الکل نه ببخشید آی پی هستند!
چطور به خودتون اجازه میدین به یه متخصص پروفسور کامپیوتر دانشجوی ارشد استاد دانشگاه ! اینطوری کم لطفی کنید
از شما بعیده ! شما که همکار نفس جون هستید!
یادتون که نرفته وقتی مبارزه طلبی میکرد میگفت : تو متخصص کامپیوتری و من هم متخصص کامپیوترم ، تمام تلاشتو بکن ! من از شکست دادن حریف قوی لذت میبرم!

من اصلا کاری به نفس نداشتم.
خودش پریده بود وسط.
هیچوقت حتی وبلاگش را هم نخونده بودم. گاهی از اینور اونور در موردش می شنیدم.

اما نمی دونم چرا پریده بود وسط و خودش را ضایع می کرد.

گلریز یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 00:10

کارت درسته بانو


اینم موسیقی
چرا نمی خوابی

گلریز یکشنبه 24 شهریور 1392 ساعت 00:07

متنفرم از این تکنولوژی جدید که حتی تا رختخوابم با منه نمیذاره بخوابم.بانو خفت میکنم رفتم بخوابم پست جدیدت رو دیدم ،عزیزم من کامنت اون ادم رو گداشتم برای اینکه یکم بخندیم.اون سوالی هم که پرسیدم سوتفاهم بود.عزیزم اینا اینقدر بیکارن و زندگیشون تو وبلاگشون خلاصه میشه فکر میکنن بقیه هم رو هم عین خودشون میبینن.بالاخره نفهمیدیم ما 10نفر که بیشتر نیستیم.اینا حرص چیو میخورن.جالب تز از همه اینه که حسنا اونجا تو کامنت دونیش اصلا اسمی از وبلاگ تو نمیاره بعد با روی زیادشون میشینن در باره اینجا داستان میبافن که تو ای پی بلاک کردی،برا خودت کامنت میذاری.به این نمیگن بازی جوانمردانه.

عزیزم آروم بخواب.

قرار نیست برای حماقت بقیه روح نازنینت خط خطی بشه.
این کارها را بذار برای وسط روز.

با فکر این آدمهای بی اخلاق و بی وجدان نخواب.
یه کتاب خوب یا یه موسیقی خوب گوش کن و بخواب.

من هم تازه باید برم یه سری کارهای دیگه ام که مونده انجام بدم و دو سه ساعت دیگه تا خوابیدنم مونده.

راستی خیلی زود می خوابی ها.
خوش به حالت

یزدانی شنبه 23 شهریور 1392 ساعت 23:58

بانوی خودمییییییییی
بانو نزار منو ببرن او*ین
امتحان دارم

با هم که باشیم خوش می گذره.

امتحان هم آنلاین می دی. نگران نباش.
شرایطمون را درک می کنند برامون امکانات ادامه تحصیل می ذارن.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.