.

.

.

.

Human-Animal




 

سیمای نامحترم که صبح با چند تا فحش  مشغول معرفی مجدد خودت بودی و  کامنت گذاشتی که مجبور شدم حذف کنم 


ادامه کامنت را می ذاشتی که فضولیت کامل بشه.


شما اگر در مورد سکچوال کمیستری هیچی به گوشت نخورده از بی سوادی زیادته. قرار بود دانشنامه هات را بذاری ببینم این همه فحش خواهر مادر را از کدوم دانشگاه یاد گرفتی نیشخند


من چون اطلاعات تخصصی در این مورد نداشتم در حد جنرال نوشتم. شما هم اگر به جای فضولی یه سرچ کنی شاید در کنار فحشهایی که بلدی دو تا مطلب یاد بگیری



وقتی ترشحات هورمونها تغییر می کنه بوی بدن فرد هم تغییر می کنه.

کسی که رابطه جنسی نداره و مجرد است سطح هورمونها در بدنش متفاوته با کسی که رابطه داره. 

آدمهایی که هات هستند از بوی بدنشان که بخاطر سطح هورمونهاشون هست مشخص است.

می تونید کمی در این زمینه مطالعه کنید. در مواردی مثل هورمون و ... شباهت های انسان و حیوان زیاد است.


اون چیزی که فرق داره همون قسمتی هست که حسنا نمی دونسته و فکر می کرده می شه گروهی در آرامش زندگی کرد.

اون قسمت فرق زندگی انسان و حیوان است.




حسنا


انسانی که می گه چند تا زن و یک مرد می تونند با هم در آرامش زندگی کنند چیزی از انسانیت نمی دونه

وگرنه در خیلی جهات انسانها و حیوانها شبیه هستند.


به قول کامنت فاطیمای عزیز :

عقل و اراده و اخلاقیات تنها فرق حیوان و انسانه 

که وقتی نخواد ازش استفاده بشه همونطور که خدا در قرآن گفته از حیوان هم پست تر میشه. 




کشفیات شما در مورد زندگی حیوانی گروهی بهتر هست ثبت بشه

یاد بدی چطوری می شه یه مرد عصری بیاد نیم ساعتی ترتیب تو را بده بره

شب بغل خانوم خانوماش عشق کنه.

اینها را بهتره ثبت کنی 

خیلی حیفه این تجربیات حروم بشه. 

تجربیاتت از روزهای بی مصرفی در دوران پریود هم خوبه که توضیح بدی

این قسمت را دقیق توضیح بده چطور بود؟  


ورق یازدهم 

 علی الخصوصی در تاریخ خاص که حسابش بیشتر دست خودش بود تا من خنثی  یک روز هم اشتباه نمیکرد و همیشه فکر میکردم حواسش هست اون  روزها نیاد و عصبی میشدم .  




جوک نوشت:


حسنا نوشت بابا آمد کار اداری داشتیم

 مامان می آید کار اداری دارم 

به همسر نگفتم کار مخفی دارم 


خواننده ها یکی درمیون کامنت گذاشتند حامله ای؟؟ 
موندم بین رابطه این حرفها و نتیجه گیریهای تماشاچیان فارسی وان!!

فقط یک نمونه جهت اطلاع


Can Men Detect Ovulation? g




  1. Kelly Gildersleeve

+ Author Affiliations

  1. University of California, Los Angeles
  1. Martie G. Haselton, University of California, Los Angeles, Departments of Communications Studies and Psychology, 2322 Rolfe Hall, Los Angeles, CA 90095-1538; haselton@ucla.edu. E-mail: haselton@ucla.edu


Abstract

In contrast to our closest cousin, the chimpanzee, humans appear at first to lack cues of impending ovulation that would mark the fertile period in which a female can become pregnant. Consequently, that ovulation is “concealed” in women has long been the consensus among scientists studying human mating. A recent series of studies shows, however, that there are discernible cues of fertility in women’s social behaviors, body scents, voices, and, possibly, aspects of physical beauty. Some of these changes are subtle, but others are strikingly large (we report effect sizes ranging from small, d = 0.12 to large, d = 1.20). Moreover, emerging evidence suggests that women’s male partners may adaptively shift their behavior in response to cues of approaching ovulation. These results have far-reaching implications for understanding fluctuations in attraction, conflict, and relationship dynamics.





نظرات 254 + ارسال نظر
قورباغه سبز چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 10:01

ممنون از حسنا که کل پست حسنا رو خلاصه اینجا گذاشت. خیلی خندیدم
دقیقا همینطوره همه چیز مجهوله تو پستای اخیرش.
آخرشم میاد میگه همسر یه انتخابی کرده مه متاسفانه نمیتونم بگم وگرنه لو میرم.

دختر جعلی چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 10:00

چرا خودم را عادت نمی دم همه حرفها و درد دلهام را برای همسر بگم؟ وقتی همسر حی و حاضر هست و می تونم باهاش حرف بزنم این کار را نمی کنم و انقدر احساس راحتی نمی کنم؟

حسنای عزیزم
دلت باید با همسر باشه و دل همسر باید با تو باشه تا احساس راحتی کنی. این چیزها حسی است. اگر باز شاخ درنمی آری و برات عجیب نیست که یه چیزهایی را می شه حس کرد.
همسر برای هوس و 6 اومده سراغ تو
تو برای پول زن همسر شدی.

فیلم می بینی یا اون را هم گذاشتی واسه بعد از اتمام برنامه های یواشکیت؟ فا ... زندگی دردناکی دارند اما نمی تونند دردهاشون را به مشتری بگن. چون ارتباط عاطفی بینشون نیست.

از ماجراها و مکالماتی هم که تعریف می کنی کاملا مشخصه ارتباط عاطفی بین تو و همسر وجود نداره. همسر تو را مثل یک جنسی می بینه که داره و باید مواظب باشه کسی برنداره و از دستش نره (به معنی دوست داشتن احساسی نیست. داراییش هستی و زن جوانی هستی برای هوسهاش )
تو هم همسر را منبع تامین مالی می بینی و هنوز می ترسی از این که ترکت کنه. از این که نخوادت. از این که هیچوقت از ته دل حس نکردی زنش هستی و می خوادت.

ارتباط عاطفی که برقرار می شه زبان خود به خود به حرف می آد و سر درد و دل باز می شه.

تامزآپ

گلریز چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 09:59

بچه ها لطفا خیلی تند نرید.انتقاد کنید اما حرفهایی مثل حرف کیانی ؟؟؟؟؟؟

دختر جعلی چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 09:49

مادرشوهر گفت مثل این که هر چی حسنا را ببینی برات کمه.
خوبه یواش گفت اون دوتا ( کارگرهای باغ ) نشنیدند.

آره دیدن خیلی زشته. خوب شد یواش گفت اونها نفهمیدند. کردن هست که عادیه. جلسه بذاری همه مردهای فامیل را دعوت کنی جلوی برادر خانومت، برادرهای خودت، پدر و مادرت و پدر و مادر زنی که به قضد 6 گرفتی، برگردی بگی من سه روز اول هفته مشغول امر خطیر 6 با حسناهستم و چهار روز آخر هفته می رم خونه اون یکی زنم استراحت می دم به اعضا و جوارح

این حرفها را باید بلند گفت و براش جلسه تشکیل داد و ناظر خارجی از شمال دعوت کرد.

دیدن کسی خیلی زشته و باید یواشکی گفت. همسر خعلی عاقل و نجیبه. خدا بهت ببخشه

دفعه قبل به کارگرها معرفی کرده که این زن دوم من هست
فکر کرده الان کارگرها حسنا را در نقش یک راهبه می بینند

زن دوم جوان برای یک پیرمرد
نیازی به تعریف نداره

حسنا جان
شتر سواری دولا دولا نمی شه. کارگرها که احمق نیستند.

حسنا بانو هستم یک زن دوم چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 09:44

هفته قبل برای من مصادف بود با خیلی جریانها
الان فقط یک مشکل هست که اون هم حل می شه

بابا برای کاری آمد تهران و من هم مرخصی گرفتم
این که چی هست بعدا می گم

یه حرفی به بابا زدم که خیلی ناراحت شد
نشستم به اشک ریحتن. نمی تونم بگم چی بود. هویت همسر فاش می شه با گفتن این حرف

می خوام ماشنیم را بفروشم. پولش را برای کاری لازم دارم که نمی تونم بگم

بعد رفتم همون باشگاه و ورزشی که نمی تونم بگم

یک حرفی هم به پدرشوهر گفته بودم. چون وقتی ازش کمک خواستم محلم نذاشت و اون پست الکی برای شما نوشتم که خیلی خوب بود و کمکم کرد.

یه قسمتی اونجا هست که من هربار باید ببینم. نمی تونم بگم چی و کجا. اونجا را هم رفتم دیدم.

مامانم داره می آد که یک کاری دارم باید با مامانم برم انجام بدم. همسر نمی دونه. شما که جای خود دارید

ممنونم از همه خنگیتون و همراهیتون.
شما من را به نوشتن دلگرم می کنید.
شما باعث می شید باور کنم که هنوز هم خیلی خنگ و ساده در این دنیا هست و من همیشه دوستتون دارم. مخصوصا سیما را که دانشمند خنگ هاست

جناب سرهنگ را خوب گفتی.
اون موقع نوشت همسر محلم نذاشت. رفتم سراغ جناب سرهنگ و تو پارک دیدمش که مادرشوهر و همسر نفهمند.
کمکم کرد و خیلی خوب بود و بعدا می گم.
حالا نوشته بینمون شکرآب بود

بخاطر کمکی که کرده بود بینتون شکرآب شده بود؟ چون بعدش هم که معذرت خواهی نکردی و معتقدی حرفم درست بوده.
انتظار داشتی عروس نجیب بیست ساله و نوه عزیزش را ول کنه و طرف توی فا.... را بگیره.
اونها تو را رفتنی می بینند.

دختر جعلی چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 09:26

وااااای بانو،

این دانشمنده گفته شامپانزه پسرعموی انسانه؟ واقعا؟ این حرفها را نوشته؟

این هم رفت تو گروه معلوم الحالها. بهش حرجی نیست

ای میلش هست. یه تماس بگیر خوش آمد بگو.

هر کس که مثل حسنا دروغگو و وقیح و خونه خراب کن نباشه
معلوم الحاله

کیانی چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 09:24

در مورد قضیه بستنی و این حرفام لازمه بگم مردک یه چی دیگه میزاشته تو دهن حسنا این حسنا توهم برش داشته فک کرده بستنیه!!!!!!!!!!!!!!!!!1
الان بانو میگه کیانی خعلی بی ادبه...بـــــــــــــــــــانـــــــــــــــو

کیانی چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 09:15

امثال غازغازک به ما لطف میکنن و باعث میشن تعداد کامنت گذاران و خانندگان این وبلاگ زیادبشه...از همینجا ازشون تشکر میکنیم جمیعن و به خدای منان میسپاریمشون میتونن حالا که رسالتشونو در بالا بردنه تعداد کامنتها به انجام رسوندن تشریف ببرن و دیگه نیان تا تعداد کامنتها هم افت کنه و ما بیشتر قدردانشون باشیم!!!!!!!!

خواهش می کنم هیچ جوابی به "دخترک" ندید.
خودش هم توضیح داد که دلش می خواد بقیه را عصبی کنه و با بقیه در بیفته و این را برای خودش افتخار می دونه که اینقدر اعصاب و روان طرف را انگولک می کنه تا صداش دربیاد و بعد دختـــــــــــــــــــــرک لذت می بره.

از به هم ریختن فضا لذت می بره. لذتش که تامین نشه دیگه نمی آد.
اگر هیچ کس کامنتهاش را جواب نده دیگه نمی آد.

کیانی چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 09:12

گلی صبحت بخیر

کیانی چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 09:11

غازغوزک باورش نمیشه من و یزدانی یه نفر نیستیم همونطور که باورش نمیشه حسنای اضافی یه بی وجدانه دروغگوئه...خیلی سادس فهمیدنش.
بانو واقعا خدا بهت صبر بده با اعصاب پولادینت در مقابل چنین انسانها نما هایی . تا الانش که در کارت موفق بودی این از جلز و ولز کردنه حسنا و غازغوزکو بقیه دار و دستشون کاملن مشخصه...از این به بعد هم موفق باشی گلم. من که میدونم یزدانی نیستم یزدانی هم میدونه من نیست! شمام که به همه چی واقفی پس بزار اخرین دست و پاهاشونم بزنن!! راهه دیگه ای برا اروم شدن ندارن

گلریز چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 09:06

سلام بچه ها.صبحتون بخیر

غازغوزک خان بالابرره ای چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 08:58

سلام. ببین بانو خودت خوب میدونی و می بینی که هم به ناحق داری بین من و دوستانت داوری می کنی و هم خوب می بینی که اونها هرچی دلشون میخواد توهین می کنن. خانم یزدانی و کیانی شمایی که اینقدر بی جنبه و بی ظرفیتی که وقتی یه خواننده مثل من یه حدس مثلا اشتباه راجع به شما میزنه اینقدر زبونت به توهین باز میشه و از کوره در میری خودت رو یک لحظه بگذار جای تمام کسایی که این مدت خودت و دوستات روی حساب هییییییییچ مسخره کردید. تهمت زدید و حدس اشتباه زدید. هرچند قاطعانه می گم نصف بیشتر کامنت گذارای این وبلاگ با اسامی مختلف اینجا کامنت می گذارن از جمله یزدانی و کیانی. ( مهر تایید حرفامم این عصبانی شدنه) ضمنا بانو خانوم من تقریبا هر روز اینجا رو میخونم. ولی هربار که نکته ای به ذهنم برسه که فکر می کنم گفتنش لازم باشه میگم. جالبه که خود شما بانو به من گفته بودی من خیلی بدبینم و به همه چیز گیر میدم. اگر اینطوره پس خودت چی بانو؟؟؟ سرتاپای این وبلاگ که کلا گیر دادن به عالمه! خودت میدونی هر صحبتی قطعا یه عده موافق داره و یه عده مخالف. اما یه نگاه به رفتاراتون بیاندازید. اینجا تا یکی حرفی بر خلاف شما بزنه یهو عین همسران اول یا عین همون پایین برره ایها که وقت دعوا همه یهو میپریدن روی یکی و میزدنش و رسمشون بود شده!!! واقعا اینجا منو یاد برره میندازه.
ضمنا فاطیما منکه اصلا با شما کاری ندارم شمایی که خودت رو میندازی وسط بحث من و دو نفر دیگه. عجبه ها!!!
ضمنا توی همسران اول اگر همین کامنتای من یکی بود که اصلا بحثی راه نمیفتاد!! اونجا همه موافق بودن و تایید کننده همدیگه. تا وقتی من کامنت نمیذاشتم فوق فوقش کامنتاشون 20 تا بزور می رسید. همچین که یه بحث چالشی رو وسط می کشیدم عین زامبیا از در و دیوار کامنت دونی روی سر من هوار میشدن. دقیقا عین اینجا!

ساره چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 08:29

خودمو توی این زندگی معلوم کنم ..فدای سرم هر چی شد مهم نیست" تکلیف روشن کردن نه به این معنی که خدای نکرده فکر کنید حتی یک درصد تصمیم گرفتم از این زندگی نکبتی برم ها نه این یعنی اینکه دارم آماده می شم ی سونامی به پا کنم، ضمنا نتیجه خیلی هم مهمه مگه الکیه خانم اولی اومده منو دست بسته برده انداخته بغل شوهرش مگه می شه به این سادگی تموم بشه نه نه امکان نداره تازه مردک عاشق منه این همه من و بوس و بغل می کنه

یه مدت طولانی گفت می خوام تکلیفم را معلوم کنم و خواننده ها هم می گفتن این زندگی مسخره ای که داری ارزش موندن نداره.
مونده بود چی بگه؟
یه جلسه گذاشت توش دورکاری پرکاری همسر را تعریف کرد.
فرداش رفت مهریه اش رابخشید و حق طلاق گرفت.
خانوم اولی مهریه اش را گذاشت اجرا.

زندگی حسنا از لجنزار به گلزار تبدیل شد

حسنا برای 6 رفته و با سه شب چهار شب می خواد بگه مساله فقط 6 نیم ساعت در هفته نیست و همسر هست.
و با بخشیدن دروغین مهریه بگه که من دنبال پول نیستم.

فاطیما چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 07:00

سلام. من از کامنت گذاران قبلی و خواننده ی خاموش فعلی هستم! بعد جریان همسران اول دیگه دست و دلم به کامنت گذاشتن نمیره. اما میخواستم بگم که دمتون گرم و به این افشاگری هاتون ادامه بدید. هر چند که از شخصیت حسنا اینطور برمیاد که زیگیل تر از این باشه که از رو بره.
اینو خوب اومدی که عقل و اراده و اخلاقیات تنها فرق حیوان و انسانه که وقتی نخواد ازش استفاده بشه همونطور که خدا در قرآن گفته از حیوان هم پست تر میشه.

اون بالا ببره ای یا دخترک رو هم ولش کنید توی وبلاگ همسران اول هم خیلی رو مخ بود، تا یه بحثی گل میگرفت و تجربیات خوبی در میون گذاشته میشد میپرید وسط و بحث رو منحرف میکرد. کلا آدم مشکل داریه. الانه که بیاد محتویات درونیش و رو سر من خالی کنه!

نیلی چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 05:13

یه حرفی تو وبلاگ شما خوندم میون کامنتها بود فکر کنم که خیلی منو برد تو فکر:
یه نفر گفته بود "حسنا مدعیه که همسر با خانوم اولی هیچ رابطه ای نداره ولی مگه میشه؟ حتی اگه سوراخ هم نداشته باشه ل/ا پ/ا/یی که میتونه بده"
(ببخشید نقل قول رو نوشتم)
واقعا برا منم سواله که بیماری این خانوم چیه؟؟؟ پس بهار چه جوری به دنیا اومده؟ شایدم بعد از تولد بهار مبتلا شده! ولی چیه که حسنا نمیتونه اسمش رو حتی بیاره؟؟؟ واقعا داره دروغ میگه ینی؟؟؟؟ وای خدا گیج شدم

اگه جواب پیدا کردی ما را هم خبر کن

جیران چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 04:00

بانو گله،

جدا فکر کردی حسنا همسر کش انگلیسیش در حدّیه که بتونه ابسترکت یک مقاله علمی‌ رو بخونه و سر در بیاره؟ نه عزیزم، اون در حد نان او یور بیزینس، دهنت رو ببند، حرف نباشه، این جور چیزا فوق فوقش بفهمه جانم. کلمات دلنشینی که هر روز از پیرمرد مردسالاری که شوهرش است می‌‌شنوه. و راجع به به مقایسه انسان و حیوان اینا چرا این قدر تعجب کردند؟ مگه نمیدونن که بیشتر آزمایشات مربوط به بیماری‌های مختلف ابتدا روی موش‌های آزمایشگاهی انجام میشه و بعد نتایج اون‌ها روی انسان‌ها پیاده میشه؟؟

جیران

حسنا را که برش حرجی نیست. بعد از یکسال خوندن وبلاگش می دونم کیه و چیه.

معلوم الحال روان پریشی که جز دروغ و وقاحت هیچی یاد نگرفته تو زندگیش.

گفتم شاید یکی از خواننده هاش بخونه تفهیمش کنه.

گلی چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 03:30

سلام.من از خوانندگان خاموش وبلاگ حسنا بانو هستم.کلا برای سرگرمی وبلاگ میخونم... وبلاگ شما رو هم با همین هدف میخوندم.اما انقدر تناقضات نوشته‌های حسنا رو گفتنین که منم حساس شدم.توی آخرین پست نوشته میخوام ماشینم رو بفروشم.ماشینش هم که ظاهرا 206 هست. میدونی بعدش چی میشه؟ یک روز که قراره همسر بیاد دنبالش اداره ،نمیاد. حسنا با عصبانیت مجبور میشه خودش بره خونه. شب همسر میاد. بغلش میکنه، بوسش میکنه.میگه مانتو بپوش بریم بیرون.خلاصه ؛توی کوچه کلید یک 206 صفر رو تقدیم خانوم میکنه. "قابل توجه سر تصادف بهار یادتون میاد که ماشین بهار پرایده "_____نتیجه همسر حسنا رو از بهار هم بیشتر دوس داره ____

همسر عااااااااااااااااشقمه.
شک دارید؟

نارین چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 02:56

خوشم میاد بانو مدرک رو می کنی میرن کنار

خاتون چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 01:21

اهاااا
مال بوی بدن و مجردو اینا

برای سیما دانشمنگ است

خاتون چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 01:19

این انگلیسی ها زیر پست چین

یزدانی چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 00:32

واقعا اعصابم نمیکشه بخونمش
خوندن اون چرندیات اصاب فولادی میخاد

یزدانی چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 00:26

جدیدا ده روز ده روز ...؟
فک کنم پای سومی هم ...

پستهای مربوط به پارسال را می گم.
اون موقعها که یه ذره راست هم تو حرفهاش بود. دو سال بود شوهر کرده بود می گفت حتی روزهای پریود نمی آد و ....

بس که خواننده هاش گفتن واسه چی تو همچین زندگی کثیفی موندی و نمی تونست بگه واسه پول
یهو یه جلسه گذاشت و داستان را عوض کرد.
زندگی شده گل و بلبل.

همسری که بخاطر 6 با حسنا ازدواج کرده
الان سه روز اول هفته پرکاری داره و سه شب خودش را توی خونه حسنا خفه می کنه
چهار روز آخر هفته دورکاری داره و می ره خونه خانم اولی و به عشق حسنا ...

این یک قلم از دستش در رفت و اشتباه نوشت.
فکر اینجاش را نکرده بود که مردی که تو را برای 6 گرفته که سه شب نمی آد پیش تو و چهار شب آخر هفته را بره استراحت

یزدانی چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 00:18

کجا؟

وبلاگ پارسال را می گم.

یزدانی چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 00:09

اعصابم رو خرد کرد
آخه بیچاره من اینقدر وجودش رو دارم نام فامیل واقعی م رو بزارم تو چی؟
یکی یکسال و خرده یی داره ...
بی وجود

بی خیاااااااااال.
برو اونور را بخون.
ببین شوهره بعد از ده روز اومده سروقت حسنا

قورباغه سبز چهارشنبه 27 شهریور 1392 ساعت 00:00

اون یکی وبلاگ بانو‌ رو خوندین؟
بچه ها یکی بیاد بستنی بذاره دهن من. من الان سوختم و دردم اومده. خیلی بهم سخت میگذره شرایط خیلی بدیه. اگه یکیتون نیاد بستنی بذاره دهن من منم مجبور میشم برم زن دوم بشما. گفته باشم

اونطرف جهت فان است.
هر وقت از دست این خل و چلا کلافه میشیم
یه سر می ریم اونور دلمون باز شه !

یزدانی سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 23:54

بدبخت فلک زده
اگه بخام اسمم رو عوض کنم مطمئن باش کیانی نمیزارم
وقتی امثال این اسمها هست
مامان کچلا
مامان خنگا
دختر ابله ها

ول کن حالا.
چرا اینقد عصبانی؟

اون چند روز یه بار می آد یه کم غر می زنه می ره.
بی خیال

یزدانی سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 23:44

اونیکه زر زر کرده یزدانی و کیانی یکی هستن
خیلی خیلی خره
خیلیا، نه یه کم
احمق، آی پی ها رو بانو داره می بینه احمق
یزدانی نام فامیلی حقیقی من هست نه مثه تو که معلوم نیست مامان خری یا مامان الاغ

دست بردار هم نیست.
هیچ دلیلی هم نمی آره. بهش الهام شده.
یه روز اومد الکی نوشت یزدانی بر وزن کیانی و ....
ول کن هم نیست.

مینو سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 21:31

وجود سیما ضروریه برای حسنا. چون اون وانمود می کنه این جا رو نمی خونه. اگر سیما نباشه و پست ها و کامنت های این جا رو نبره اون ور، حسنا نمی تونه حرصش از این جا رو خالی کنه!
سیما برای حسنا، یه چیزیه تو مایه های «کریم ابرو خفن» برای «مهندس» تو دزد و پلیس! نوچه و وردست و اینا...

کریم ابرو خفن

غنچه سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 21:28

یا احتمال دیگه اینکه سیما اسم یکی از دوستای حسناست که با اسم سیما میاد و خود خسنا میدونه کیه، و وقتی با اسم سیما میحرفه یعنی مطلقا درباره این وبلاگه
به غیر این دو فرض چیزی به دهنم نمیرسه
حالا میتونیم درباره سیما جون اظهار نظر کنیم؟کدوم زنه دومه؟

لایک خاتون جان منم به این اعتقاد شما رسیدم

غنچه جان، حسنا خودش اینجا را می خونه.
نیازی نیست کریم ابرو خفن بهش بگه.

اما برای دلخوش کنک اون بیچاره
الکی بهش می گه وا؟ راست می گی؟ کی گفت؟
نمی زنه تو ذوق بچه، خبرچینی کرده

غنچه سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 21:27

خاتون برای حسنا جووون راستگو
لایک

طرز صحبتش دیدید چقدر بی ادبانه و بی منطق تمسخر کرد
معلوم از چه سطح و فرهنگ خانوادگی
الکی تو پستاش کلمات فاضلانه می نویسه می خواهد بگه من خیلی با سواد و اهل کتاب و مطالعه هستم

اره مخصوصا از کامنت های امروزت متوجه شدم چقدر اهل سواد هستی

نیلی سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 21:26

منم میخونمش ولی خاموش و بدون قضاوت!!! از وقتی وب شما رو دیدم کلا شک کردم نمی دونم چی به چیه؟
یعنی واقعا داره دروغ میگه؟؟؟؟ داستان نویسه؟؟؟
دیگه با حس سابق نمیرم وبلاگش و با شک میخونمش

خوش آمدی.
اون لینکهای کناری را هم بخون.
اولین پست وبلاگ را هم بخون.

غنچه سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 21:22

خانوم آقای همکار که میگه مادر شوهر از دست جاری خارجی که سه سال بزرگتره و پسرشو از راه به در کرده ، دل خوشی نداشته

چرا دل خوشی ندارن ؟؟؟ چون سه سال بزرگ تر ؟؟؟
چند تا دختر می خوای نشونت بدم با همسرشون اختلاف سنی دارن و خوشبخت هستن
حداقل اینه که عشق عاشقی بوده به تو شرف داره که به خاطر پول 6 ازدواج کردی اگه قرار باشه از دست کسی شاکی باشن تویی نه زنی که با عشق با پسرشون ازدواج کرده

خیلی سطح فکری پائینی داری که فکر می کنی دختری که سنش از شوهرش بیشتر کار اشتباهی کرده
نه عزیز من قمستش این جوری بوده و شریک زندگیش ازش بزرگ تر شده همون طور که خیلی چیز ها تو زندگی دست ما نیست و دست خدا و سرنوشت اونا آدم هایی که سن زن از مرد بیشتر ازدواج شون دست خدا و سر نوشت

اگر از اون دل خوش نداشته باشه
حسنا که زیادیه و گرگ هاره و آرامش زندگیشون را به هم ریخته را
که دیگه اصلا چشم نداره ببینه.

غنچه سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 21:17

جاری دو بار سقط داشته دیگه هم حامله نشده

تو از کجا اینا رو می دونی !!!!!!!!!!!!!!!
تا حالا یک بار هم ندیدیش
خودش بهت گفت

واقعن اینجا جا داره از طرف جاری بهت بگم نان آف یور بیزینس
خصوصی ترین مسائل زندگی یک نفر نوشتی
خیلی این کار زشت

البته شخصیت های داستان خودت هستند تو هم نویسنده شون هستی آبرو کسی هم نرفته چون اصلن وجود ندارن

خاتون برای حسنا جووون راستگو سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 21:11

من این کامنتو عصر توی وبلاگ حسنا خوندم با موب بودم نیمتونستم بیام
حسنا انقدر تعجب کرده از این موضوع و با یه حالت مسخره خندیده که: کی اینووو کی گفته
درحالیکه حسنا سعی داره خودشو آدم مودبی نشون میده و اگر واقعا نمیدونست کی این مطلبو گفته، مطلب رو مسخره نمیکرد
بلکه میگفت من اطلاعاتی در این باره ندارم
اما میخنده و میگه آدرس این وبلاگو برام میزاری
پس نتیجه میگیریم حسنا میدونه این مطلب تو کدوم وبلاگ بوده
پس کامنتای اینجارو میخونه و دروغ میگه که نمیخونه
حسنا نمیری انقده راست میگی
یا احتمال دیگه اینکه سیما اسم یکی از دوستای حسناست که با اسم سیما میاد و خود خسنا میدونه کیه، و وقتی با اسم سیما میحرفه یعنی مطلقا درباره این وبلاگه
به غیر این دو فرض چیزی به دهنم نمیرسه
حالا میتونیم درباره سیما جون اظهار نظر کنیم؟کدوم زنه دومه؟

نظر من اینه که سیما یه آدم بدبخت مفلوکه که تایید حسنا براش ارزش داره
کسی که از توجه حسنا لذت می بره.
ببین دیگه چقدر درمونده است

سحر سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 21:08

واقعاً اگه یکی از خواننده هاش برای این آبروریزیش بهش تذکر نده کاملا ایمان میارم که خواننده هاش همه سطح سواد و شعور پایینی دارند

کسی که می ره بهش تذکر بده
لطفا بهش بگه این کتاب را توی ساعتهای بیکاریش که همانا 24/7 است (سرکار که به لطف رئیس بیکاره. تو خونه هم که هفته ای دو تا نیم ساعت کار داره) بخونه.

endocrinology of social relationships

غنچه سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 21:04

از خانواده همسر بگم . یکی از خواهرها و یکی از برادرهای همسر خارج از کشور هستن تو یه کشور
امسال قراره اون یکی برادر شوهر و خانومش هم بیان ایران . جاری ایرانی نیست و سه سال از برادر شوهر بزرگتره و اگر اشتباه نکنم شش سال هست ازدواج کردن
این یکی برادر شوهر که زن نگرفته تصمیم هم نداره

الان این خانواده کامل گفتی اینا دوست آشنا همسایه فامیل کس و کار ندارن
هر کی بخونه که کامل میفهمه کین

توهمات ذهن داستان کردی مردم گذاشتی سر کار

غنچه سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 20:59

جاری ایرانی نیست
الان مادر شوهر و خواهر شوهر ها اصرار کردن که بیاین ایران روشهای پیشرفته هست و استفاده کنین و بچه دار بشی

الان این جاری خارجی مال کدوم کشور که مادر شوهر و خواهر شوهر گفتن بیا ایران اینجا می تونی میشه
جالب اینجاست نه خودش می دونسته نه اطرافیانش تو اون کشور بهش پیشنهاد دادن فقط مادر شوهر خواهر شوهر ایرانی گفتن فهمید



فکر کنم مال گینه بیسئو باشه

نارین سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 20:58

ممنون بانو بابت تنظیم صفحه

خواهش می کنم

غنچه سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 19:46

بانو جان چه حرف خوبی زدی جدی می گم
شاید خیلی ها این نکته نمی دونستن و یا به این قضیه ربط نداده بودن ولی با این حرف شما و استدلال علمی که کردی سطح وبلاگ بالاتر بردی عزیزم

همیشه بهتر با دلائل علمی جواب بدهیم هم برای بالا رفتن سطح اطلاعات خودمون و هم برای بالا بردن سطح وبلاگ

همه میفهمن کی بی سواد کی باسواد
معلوم الحال ها معلوم بشن
قضاوت برای دیگران آسون تر بشه

زندگی فقط وبلاگ خواندن داستان نوشتن و دختر های مردم به بیراهه کشیدن نیست
سواد و فرهنگ حرف اول میزنه تو این زمان نه مثل 1400 سال پیش زندگی کردن
البته به شما ها که حرجی نیست برو همون 3 شب خوش باش بیچاره

بانو جان خیلی حرف خوبی زدی بازم اگه چیزی به ذهنت اومد دریغ نکن برای اینکه اطلاعات عمومی خودمون و دوستان هم بره بالا بگو عزیزم

بانوی عزیزم

کیانی سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 19:37

بانو جون این سیما رو صاحابش میبنده به یه درختی چیزی...وقتی غلادش پاره میشه میره این ور اون ور واق واق میکنه...شما خودتو ناراحت نکن گلم. البته همینجا جا داره از همه سگها و حیواناتی مه بهشون غلاده میبندن معذرت خواهی بکنم به خاطره این تشبیه...منظورم از این تشبیه فقط اون تیکه ی قلادش بود وگرنه سگ ها خیلی شرف و اخلاقیاتشون بیشتر از امثال سیما و حسناست! مگه نه؟

به شدت نیازمند توجه است

غنچه سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 19:31

http://www.sirc.org/publik/smell.pdf

این فایل pdf در خصوص بو بدن

حسنا فکر کنم به تو حرجی نیست چون خیلی بی سوادی و نمیشه این به نام در دنیا ثبت کرد چون قبلن کشف شده توسط دانشمندان

انگلیسی بلدی یا می خوای برات ترجمه کنم ؟ تعارف نکن یا


بله من از زنی که فکر میکنه فقط با 6 می تونه زندگی کنه و یک زندگی ایده آل داشته باشه تعجب نمی کنم

مرد فقط یرای نیم ساعت با این زن ها هست ولی برای یک عمر زنی میگیره که در خصوص سواد و طبقه اجتماعی بالا باشه تا دستش بگیره تو جامعه به عنوان شریک زندگیش به همه نشون بده

متاسفم برای دختر های ساده که حرف های تو رو باور می کنن و زندگی خودشون به نابودی می کشن و تو هم دخیل هستی و به زندگی خودت هم بر میگرده

ای کاش به دختر ها یاد بدهیم 6 همه وجود یک زن نیست توانایی هاش رو افزایش بدن

مرسی غنچه جان
زحمت کشیدی

ساره سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 19:29

قابل تصور نیست مردی که زنی رو فقط به عنوان کارگر جنسی استخدام کنه .حقیقت زندگی حسنا همینه . توصیفاتش از عشق همسر توهمی بیش نیست در مورد عشق همسر به حسنا همین بس که نصف شب اون رو تنها فرستاد لابی. حالا هم همینطوریه حسنا خودش گفت 3 روز اول مردک قراره بیاد پهلو حسنا ولی اگه مورد خاص بود آخر هفته می یاد و از اون سه روز کم می کنه. یعنی این الان زندگی انسانیه که حسنا داره.

عشق کجا بود؟
به قول خودش اگه عشقی درکار بود که مجبور نبود بره با شوهر مرده اش درد دل کنه.

مرسده سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 19:23

سیما هم یه بدبخته بچه ها ، بهش سخت نگیرید
یه کم دست و پا میزنه بعد اونم مثل نفس بانو رو میبخشه

به حسنا هم که حرجی نیست این چیزها رو ندونه
اون فعلا درگیر دفترخونه است وقت مطالعه نداره



ارثیه ای که از مامان بابای پسرک بالا کشیده بود را فروخته
واسه همین یاد پسرک افتاده بود

گلریز سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 19:13

این سیما هر چند وقت یک بار داروهاش تموم میشه باعث خنده ماها میشه

به قول نوشیده
باز قرصهاش را چپکی خورده

غنچه سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 19:09

و اینکه جقت گیری انسان با حیوان

همه ما می دونیم زمان جفت گیری حیوانات چه فصلی هست

اگه همین الان به سایت معتبری دولتی مراجعه کنید متوجه میشید بیشترین آمار زاد و ولد سالانه کشور در چه نیم فصلی هست یعنی در واقع انسانها در همون فصل از سال تمایل به مسائل ج...ی دارند

و بانو حرف عجیبی نزده که شما بی سواد ها به ما توهین میکنید
شما فقط سطح شعور و علم خودتون بیشتر در حال نشان دادن به ما هستید

غنچه سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 19:05

دلم میسوزه از این بی سوادی از این همه کم خردی و پائین بودن سطح شعور جامعه ام

غنچه سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 19:04

اولن مقایسه انسان با حیوان چیز عجیبی نیست

در همه علوم صادق محض اطلاعات عمومی فرد بی سوادی همچون حسنا

در آیات قرآن هم اومده اگه خیلی براتون عجیب این تشابهان

سوره عنکبوت هست و یا تو کتاب های درسی خودمون هم بود حضرت ابراهیم پرندگانی که تکه تکه می کنه و کوه متفاوت قرار میده و... یادتون اومد یا نه درباره معاد بود
. خداوند به حضرت ابراهیم می گوید در روز قیامت هم همین اتفاق برای همه مردگان میوفتد

پس شما به آیات خداوند و تشابهاتی که خداوند پرندگان با انسان مقایسه کرد هم ایراد میگیرید .

اینا فقط نوک دماغشون را می بینند.
دریغ از یه ذره فکر، یه ذره درک، یه ذره فهم ...

اون دفعه هم برای یکیشون یک مثال زده بودم
می گفت تو حسنا را به سوسک تشبیه کردی !!
جل الخالق !!!!!!!
اینا دیگه کی اند

ساره سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 18:45

بانو جون سیما و صاحبش در مورد سکچوال همه چی رو بلدن . شاید در آینده حیوونها هم بیان پهلو اینا کارآموزی . الان سیما ا.مد ازش بپرسی همه نوعش رو هم بلده ولی نمی گیره الان این سکچوال چی چی که گفتی یعنی چه؟

یه بار که یکی بهش گفته بود بی سواد
واسه حسنا کامنت گذاشته بود که دانشنامه هام را بذارم از لیسانس تا دکترا

اون موقع برام عجیب بود حرفش که یعنی چی؟

الان فهمیدم موضوع چی بوده !!

نارین سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 17:58

ممنون

نارین سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 17:57

پریناز جان وقتی محیطشون بسته باشه و فقط همون محدوده ی بسته ی خودشون رو در نظر میگیرن طبیعتا هم چیزی بیشتر از زن اول و زن دوم نمی دونن

پریناز سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 17:56

بله نارین برای من هم همینطوره

نارین سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 17:55

برای من صفحه نامیزونه
با چند تا مرورگر تست کردم این طوری بود
برا همه اینطوریه؟

درستش کردم عزیزم.
مرسی که گفتی.

پریناز سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 17:53

یه قسمتی هست توی سریال گریز آناتومی..فکر کنم سیزن دو یا یکش بود که مردیت و ایزی محکم در خونه رو میبندن و داد میزنن:
Seriously???!!!Seriously???
الان دقیقا یه همچین حالتی دارم بعد از خوندن این پست..واقعا یعنی کسی هست راجع به Pheromones & Smells ندونه؟؟؟؟واقعا؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
کلی مقاله توی اینترنت دراین بارهههههههههههههههه هست
خرجش یه سرچ ساده است
دکتر فرهنگ هلاکویی توی یک از سخنرانی هاشون در این باره صحبت میکنن حتی..اتفاقا من فایل صوتیش رو دارم و اگر خواستید بگید که آپلود کنم و بذارم. خیلی جالبه و اتفاقا ایشون هم از این لحاظ انسان رو با حیوان مقایسه میکنن..بحث جالبیه و به تعداد موهای سر هم توی اینترنت دربارش مقاله هست ..
خرجش واقعا یه سرچ ساده است..

اینا چرا این مدلین بانو؟؟؟انگار اصن توی این دنیا زندگی نمیکنن؟؟نه روابط اجتماعی..نه اطلاعات عمومی..نه مطالعه ی درست و درمان..عجیبه واقعا..

فقط دو متر زبون دارن!
و یه عالمه ادعا

اینا یه چیزی در خودشون می بینن می رن زن دوم می شن.
این همه وقاحت نوبره

نارین سه‌شنبه 26 شهریور 1392 ساعت 17:19

کاش ادما اول مزه مزه می کردن بعد حرف میزدن

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.