.

.

.

.

دکتر برو دکتر !



این متن را خوندم یاد "دکتر آشپز" افتادم نیشخند




یه روز گاو پاش میشکنه دیگه نمی تونه بلند شه کشاورز دامپزشک میاره .
دامپزشک میگه اگه تا 3 روز گاو نتونه رو پاش بایسته گاو رو بکشید

گوسفند اینو میشنوه و میره پیش گاو میگه بلند شو بلند شو گاو هیچ حرکتی نمیکنه...
روز دوم باز دوباره گوسفند بدو بدو میره پیش گاو میگه بلند شو بلند شو رو پات بایست باز گاو هر کاری میکنه نمیتونه بایسته رو پاش

روز سوم دوباره گوسفند میره میگه سعی کن پاشی وگرنه امروز تموم بشه نتونی رو پات وایسی دامپزشک گفته باید کشته شی .

گاو با هزار زور پا میشه..صبح روز بعد کشاورز میره در طویله و میبینه گاو رو پاش وایساده از خوشحالی بر میگرده میگه گاو رو پاش وایساده جشن میگیریم ...گوسفند رو بکشید :)))


نظرات 215 + ارسال نظر
یزدانی جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 12:24

پیرمرد گفته بری نت قلم پات رو ببخشید قلم دستت رو خرد میکنم
از وقتی رفتی نت دم درآوردی
اونجا 4 نفر بوس موست میکنن فک کردی خبریه
من غیرتی م.نمیخام تو نت هم بوست کنن
نت لابی داره؟برو اونجا

نت لابی داره

دختر جعلی جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 12:17

دیدید این پنج شنبه جمعه هم غیبش زد؟

دیشب نصف شبی خواب آلو از توی تخت دو تا کامنت جواب داد که یعنی هستم.

روزایی که تعطیله کمتر از روزایی که می ره سرکار توی نت هست. سه روز اول هفته که می گه سرکار می رم و می گه شوهر دارم همه اش پلاسه توی نت.

تعطیلات آخر هفته که به لطف شک و بدبینی شوهرش جایی هم نمی تونه بره توی نت هم پیداش نیست.

به شدت با پدرشوهر پی گیر نصب ویندوز هستند

منم جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 12:12

like yazdani

یزدانی جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 11:31

سلام گلریز جونم
یادم رفت سلام کنم. قورتش دادم
لابد با دروغهاش نسبت تناسب داره
قبلنا مامانم میگفت آدم دروغ بگه دماغش مثه پینوکیو دراز میشه ولی الکی میگفت
آدم دروغ بگه نوشته هاش طومار میشه

گلریز جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 11:07

سلام یزدانی.من که حوصله ندارم همشو بخونم.اون اولا میخوندم اما الان دیگه نه.نمیدونم چرا جدیدا اینقدر زیاد مینویسه.

یزدانی جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 10:45

گلریز جونم
من قلم حسنا رو دوست ندارم پاک کن ش رو دوست دارم واسم میخری؟
خدایی طومار مینویسه اعصاب شما خرد نمیشه؟تو یه جمله هزار تا فعل میاره

منم جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 08:48

بانو جون لدفن بگو خاونم خانوما...........نگو خانومه اولی من عصبانی میشم

ساشا جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 02:28

الهه... من هم از این زاویه نگاه نکرده بودم که تو گفتی! خیلی وحشتناک بود تصورش

راستی یادتونه خانوم اولی مهریه اش را گذاشته بود اجرا؟
همون موقع که حسنا مهریه اش را بخشید
هفته بعدش خانوم اولی رفت مهرش را گذاشت اجرا
چی شد؟

حسنا چه بامزه همه را احمق فرض می کنه
تعداد احمقها محدوده به همونهایی که واست کامنت می ذارن می گن خوب زدی تو دهن خانم اولی
باهاشون خوش باش.

خانوم اولی مهریه اش را گذاشت اجرا و تو بخشیدی.
جقدرررررررررررررر توماهی!! الهی پیرمردک هرزه قربونت بشه.

نارین جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 02:17

یسنا و خانم گل
تو لینک ها تمام اتفاقات به ترتیب نوشته شده
هردو پست لیلی درباره حسنا
مطلب سوگند در همسران اول
نظرات پست سوگند
جوابیه حسنا برای لیلی و ...
پست سوم لیلی
یاس و نوشیده در جواب جسنا نوشتن
متن کامل وبلاگ حرفی با تو که مال سوگند بود و اتاق فکر بود
و وبلاگ دیگه بانو که پست های ارشیو شده حسنا رو توش می نویسه

گلریز جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 00:18

خواهش میکنم یسنا جان

یسنا جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 00:17

ممنون گلریز جون

گلریز جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 00:15

ببین خواننده هاشم گناهی ندارن چون این خانوم بسیار زیرک و مهربان و مودبه.مثل خرم سلطان.خیلی ها دوسش دارن و طرفدارشن هیج کسم به قاتل بودنش اهمیت نمیده چرا؟؟چ.ن خوشگله،خوش صحبته،به خدمتکارانش حسابی می رسه،زیرکه،میتونه همه رو راحت خام کنه.حال از اون طرف ماهی دوران ساده است و احمق.هرچی تو دلش سریع به زبون میاره.داد میزنه بی ادبی میکنه جار و جنجال راه میندازه.اما هیچ کس نمیبینه که این زن داره از خودش و بچش دفاع میکنه.به همین راحتی

تازه وارد جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 00:10

چون کسی حرفهای حسنا روتودنیای حقیقی باورنمیکرداومداینجا داره خودشوتخلیه کنه
خوب اگه تودنیای واقعی به هرکس میگفت خانوم خانوما نمی تونه رابطه باشوهرش داشته باشه ومریضه واسی همه اطرافیانش سوال پیش میومداین چه مریضی که خانوم خانوما نمیتونه رابطی باهمسرش داشته باشه خودش میدونست کسی باورنمیکنه این دروغی که فقط حسنا قبول کرده واون خواننده هایی که قربون صدقه ش میشن

گلریز جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 00:09

http://banoohastam1.blogsky.com/

یسنا جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 00:07

گلریز عزیزم ممنون که زود جواب دادی. من قبلا این سوال را پرسیده بودم
"سلام خانمها. یه سوال داشتم این عکسی که می گین کجا هست. من هرچی وبلاگ را می گردم عکسی پیدا نمیکنم :( "

بانو جانم پاسخ داده بودند
پاسخ:

تو اون یکی وبلاگ
آخرین لینک "لینک دوستان" را ببین.

ولی تو وبلاگ حسنا لینک دوستان نیست :(

گلریز2 جمعه 22 شهریور 1392 ساعت 00:01

سوگند علاوه بر نوشتن در وبلاگ همسران اول یک وبلاگ خصوصی هم داشت.که بعد از ماجراهایی بانو قسمت نطران یکی از پستهای خصوصی سوگند(دوست صمیمی حسنا که حتی با هم ارتباط غیر از وبلاگی هم داشتن)رو فاش کرد.اونجا چندین نفر با هم صحبت میکردن که ایا پته حسنارو بریزن رو اب یا نه و توش چندین جا هم به وضوح گفتن که حسنا بدون اجازه زن اول وارد این زندگی شده.البته این وسط انگار یک نفر هم ایمیل سوگند رو هک کرده . مطالب رد و بدل شده و عکس های حسنارو هم میدن به لیلی.من مطمئن نیستم اما انگار تو اون ای میلها همه چیز مشخصه یعنی نحوه ورود حسنا به این زندگی.دیگه بیشتر از این حال ندارم توضیح بدم

گلریز1 پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 23:56

عزیزم من منطورم به شما نبود.حتی اگر خواننده و دوست حسنا هم باشی باز هم فرقی در رفتار ما نسبت بهت نخواهد کرد.ایشون شعور مارو به بازی گرفته.این داستان خیلی طولانیه. من خلاصش رو یک بار هم قبلا برات گفتم. حسنا یک ذوستی داشت از وبلاگ همسران اول به نام سوکند که حتی خود حسنا هم دربارش پست زده بود که اینقدر دوست عزیزم رو اذیت نکنید چون با من دوسته و این حرفها.من خیلی اتفاقی این وبلاگ رو خوندم تا قبل اون خواننده حسنا بودم قلمش رو خیلی دوست داشتم الان هم دارم

خانوم گل پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 23:49 http://rozhayezendegiman.blogsky.com

گلریز جان من دوست حسنا نیستم و قصد راهنمایی کردن هم ندارم.میبینی که حتی وبشم تو لینکام نیست.اما دوروغ نمیگم که هر روز بهش سر میزنم و دنبالش میکنم به عنوان یک خواننده خاموش.اینم حق خودم میدونم که بفهمم حسنا دوروغ گفته یانه؟چون دراینصورت حس میکنم که شعور خواننده هاشو به بازی گرفته.واسه همین میگم که این تناقضارو با دلایلی که دارین بزارین تا ما خودمون بسنجیم

گلریز پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 23:46

خانوم گل الان ما اومدیم کسی رو مجبور کردیم بیاد اینجارو بخونه یا اینکه نظرمون رو بهش تحمیل کردیم؟؟ما حرف میزنیم.هرکسی هم ازاد هر تصمیمی میخواد بگیره عزیزم.
سجاده 500 هزارتومنی رو باور کنیم یا استخر مختلط رو؟؟اینکه تا پریروز به همه فامیل گفتن زن اول رو طلاق دادن باور کنیم یا اینکه امروز همه نیدونن حسنا زن دومه ؟؟

گلریز پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 23:44

بانو فکر میکنم اون پستت رو که نویسنده های همسران اول و دوست جون جونی حسنا باهم داشتن تصمیم میگرفتن که حسنا رو لو بدن یا نه بذاریش دوباره.

خانوم گل پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 23:42 http://rozhayezendegiman.blogsky.com

این حق من و خواننده های دیگست که خودمون این تناقضایی که میگید رو بخونیم و به راستو دوروغش پی ببریم.اینکه شما میگین حسنا دوروغ میگه رو خیلی از دوستانحسنا باور نمیکنن.پس تناقضارو با مطلبایی که باتوجه بهش به این موضوع رسیدین رو بزارین.مطمین باشین همین افرادی که ساده لوح خطابشون میکنین متوجه راست یا دوروغش خواهند شد.چون اینطوری از نظر خیلیا شما متهم به تهمت زدن به حسنا میشید

گلریز پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 23:42

یسنا جان تو گوگل سرچ کن زن دوم اولین وبلاگی که میاد بالا وبلاگ حسناست.

گلریز پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 23:40

حسنا خانوم تا چند تا کامنت تا ی اولشون تو این پست اخر اصلااااااااااااااااااااا تا حالا اینجارو نخونده بود ولی الان مدعی هستن که تا یک زمانی اینجارو میخوندن بعد ول کردن.چه قدر زرنگه.خدایااااااااااااا دست خرم سلطان رو هم از پشت بسته.تا دیده ماها اینجا بهش اعتراض میکنیم که چطور اینجارو نمیخونی از تمام اصطلاحاتی که ما دربارت به کار میبریم اطلاع داری و بقیه اعتراض ها خانوم تغییر رویه داده.

عزیزم تو که چهار چشمی داری اینجارو میخونی یا دوستات که میان و برات خبر میارن ،عزیزم خوش به حال ما که مشکلات روحیمون با همین یک کامنت دونی حل میشه تو چی که حتی با خراب کردن چند تا زندگی و اینمهههههههههههههههههههههه پولت که باعث حسودی ماااااااااست ،با تبلیغ و یاد دادن راه های بدبخت کردن مردم به دخترای جوون بازم لنگ ماچ و بغل دوستای مجازی هستی.هنوز اینقدر بی کسی که نمیتونی به هیچ کی بگی یک زن دومی باید ناشناس بیای زندگیتو بذاری رو وب.بیچاره شوهرت که نمی دونه چه ابرویی ازش تو اینترنت رفته.راستی اون دوستاتو که میفرستی اینجا مارو راهنمایی کنن بهشون در مورد ابروی مردک هم چیزی گفتی ؟؟؟؟اینکه ما تمام لحظه های خصوصی زندگیش رو هم میدونیم.در مورد ابروی خانوم اولی هم بهشون گفتی که هوار کشیدی ایییییی ملتتتتتتتتتتتتتت بدانید و اگاه باشید این زن بدبخت عاجز از 6 و من اومدم برای اینکه سرویس بدم.ابرو لامصب چیز خیلی خوبیهههههههههههههههههه

یسنا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 23:40

دوستان میشه لطفا آدرس آن یکی وبلاگ را به من بده. ممنون. من تازه 1 هفته است با این وبلاگ آشنا شدم :)

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 23:34

ای بابا ما هی دادمیکشیم فریادمیکشیم با،نوشتنمون میگیم خانوما یکم بیشترفکرکنین ببینین این حسنا داره چی بخوردشما میده اگه اگه اگه دروغ هم نگه بازم توزندگیتون تاثیربدمیزاره به مروز زمان تاثیرشومیبینین وقتی میبینی اون شوهر چندین سالش کاری میکنه شوهرخودت نکنه کلی حسرتش ومیخوری بعدکم کم یکبارمیبینی هیچی جزتنهایی نداری

خانوم گل پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 23:33 http://rozhayezendegiman.blogsky.com

بانو میشه به من بگین تو کدوم پست میتونم تناقضی که میگین حسنا ادعا کرده با رضایت خانوم اولی اومده رو بخونم؟

قورباغه سبز پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 23:24

لایک به بانو و بقیه دوستان
خیلی خوبه که تو این وبلاگ تناقضات حسنا نقد میشه چه زضایت خانم اول چه ادعای دین و ایمان و رفتن تو استخر مختلط چه ...
ممنون دوستان

گلریز پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 23:18

عزیزم الان کاملا قانع شدی که ایشون اصلا از این ازدواجشون ناراضی نیستن و یک فرشته کوچولو هم میخوان؟؟
ما که اصلا حسی از پشیمونی ندیدیم.جالبتر از همه اینه که هی دوستاش الکی میرن اونجا کامنت میذارن که اینجا هرکسی نمی تونه کامنت بذاره و این حرفها.اخه بابا جان ما دیوانه ،مشکل دار تو خوب، عاقل ،مهربون ،شجاع اگه راست میگی در کامنت دونی رو باز بذار همه
بیان نظر بدن ببینم چه جوابی میدی

برای خانوم گل پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 23:14

پیش اومده از شیرینی ها و خوبیها هم گفتم . دلیلی هم نداره متهم بشم چون بالاخره همه میدونند که زندگی مشترک شیرینی و تلخی رو در کنار هم داره و همیشه خوب یا همیشه بد نیست .

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 23:10

دیگه کم کم حسنا هم داره نقابش وبرمیداره داره میشه مثل زن های دوم دیگه که تامیری وبلاگشون دوست دارن ازتوکامنتونی ادم وقورت بدن یه روزی حسنا هم تسلیم میشه کم کم جمع میکنه میره یادتون اوایل خیلی پست میزاشت بعدالان کم شده چیززیادی نمینویسه همیشه مواظب سوتی نده اما بازم میده

یزدانی پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 22:17

خانوم گل
اینجا تناقضات ویترین میشه

یزدانی پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 22:14

خسته نباشی بانو جان
از آن مترس که هیاهو دارد از آن بترس که سر بزیر دارد(حسنا با ادب و مهلبون و با وقار با پنبه سر بر)
یه جا تو گفته های بالابرره خوندم که گفته بود تو چند سال آینده می بینیم.
چیو می بینیم؟باب شدن و رسمی شدن همسر دوم
اونوقت شما کلاهتون رو بندازین هوا
دیگه مثل شما مثل سوراخ کردن کشتی توسط یه نفره که مدعی ست منو به بقیه چه کار جای خودم رو میتراشم.
هیهات که اندکی بعد همگی غرق خواهند شد

خانوم گل پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 22:10

حسناهم خودش بارها و بارها اعتراف کرده که ازدواجش اشتباه بوده پس حقش این نیست که سرزنش بشه.همینطور که هیچکس دوست نداره وقتی متوجه اشتباهش میشه سرزنش بشه.

الهه پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 22:09

بیشتر از وبلاک نویسان زن دومی شخصیت های منفوری دارند و با نوع برخوردشون همه رو از دور و اطرافشون میپرونند مثل کبوتر یا پری..
باید از دزدی ترسید که با چراغ میاد!!

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 22:03

حسنا اگه کارش درست بودزن دوم بودنش به فامیلش میگفت وهیچ ترسی نداشت که بهش چی میگن پس خودش میدونه کارش درست نبودودوست نداره کسی بدونه چون میدونه سرزنش میشه طاقت شونداره همینطورکه تواین دنیای مجازی طاقت وتوان شو ازدست داده داره میزنه به سیم اخر،اون رو وقیح شو داره نشون میده اگه خودت میدونی کارت وقیح ودوست نداری کسی بدونه توروزندگی کس دیگه ی هوارشدی پس اینجا هم بدهستش ازاینجا هم جمع کن برو نه تنها تودنیای واقعی بااین کارت جایی نداری بلکه تودنیای مجازی هم جایی نداری

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 21:58

حسنا وامثال حسنا دنبال خاطره نویسی نیستن دنبال جلب توجه دیگران هستن بخاطرهمین زن دوم میشن بخاطراینکه تودنیای واقعی دوستی نمیتونن بخاطردوم بودنشون یابهتربگم زاپاس بودنشون داشته باشن بخاطرهمین میان تواین دنیامجازی آدمهای ساده لوح میشن دوستش، ساده لوح دیگه دکترومهندس ولیسانس ودیپلم غیره.....نمیشناسه توهردسته ای ساده لوح پیدامیشه

الهه پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 21:56

کامنت قبلی ماله منه .تعریف ف ح ش ا!

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 21:53

خیلی عالی گفتی الهه جان صیغه یه جورهمونی که تومیگی
صیغه ،زن دوم
ازهردوش متنفرم
حسنا وامثال حسنا فرقی نداره بایدازنت برن هیچ کس حق نداره تونت این چیزها رو فرهنگ سازی کنه این خاطرات آشغال ومیشه تویه دفتر خاطرات هم نوشت پس دنبال یه چیز ی بیشترازخاطره نوشتن هست

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 21:51

فح شا تعریفش چیه؟
آیا همان استخدام شدن برای کامجویی جن سی و در ازای ارائه آن گرفتن پول نیست؟

الهه پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 21:48

مهسا جان زنان دوم زنانی از جنس من و شما نیستند!
زنی که به چنین خفتی راضی میشه شخصیتش با زنهای دیگگه فرق میکنه
از دید من اینکار فح شا است و کسی که این کار رو در لوای ازدواج انجام میده نظر من فا حشه شرعی است!

خانوم گل پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 21:45

اینکه جمع شدین یکجا و دارین زندگی حسنارو نقدمیکنین؟بابا اونم حق داره خاطراتشو تو وبلاگش بنویسه.اینکه دیگرون بخوان روش زندگی اونو در پیش بگیرن یا نه بستگی به سطح فکری خودشون داره.شما چرا دارین کاسه داغتر از آش میشین؟

مهسا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 21:40

کدوم کارا؟

خانوم گل پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 21:36

هنوز دست ازین کاراتون برنداشتین؟!!!

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 21:30

ای وای خدانکنه سرمون بیاد
دعامیکنیم :
خدایا شر زنانی مثل حسنا را ازسرزندگی زنانی مثل خانوم خانوما کم کن و آرامش وبه زندگیشون برگردون
آمیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن

مهسا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 21:09

اگه شوهرم بخواد در این مواردی که الهه گفت با یه زن دیگه باشه ، من بمیرمم باهاش نمی مونم .
اه اه اه اه اه اه
مردا برای چیز خودشونم ارزی قائل نیستن ، اخه مگه اب نبات چوبیه بدی دست هر زن .

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 20:58

به نظر من وبلاگ این دختره مهیا یه پله بالاتر ازحسنا داره میره وقیح ترهم هست میگه دارم ازدواج میکنم اما تا اون موقع باعلی میمونم به خودش اجازه میده بگه وقتی پسرقبل ازازدواج هر...ز..گی کردمن هم باید بکنم بعدبرم ازدواج کنم خداکنه همین روزها فیلترش کنن تادخترهای بیشتری قربانی این جور باورها نشدن

دختر جعلی پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 20:44

حسنا میگه سالها بود خانوم اولی امکان ٦ نداشت و همسر قبول نمیکرد زن بگیره و اگه خود خانوم اولی اصرار نداشت ، اصلا به فکرش نبود

از اون طرف میگه توجیهش کردم که از این خطاها نکنه.

کسی که در جوانی امکان ٦ نداشت و یادش هم نبود و زنش مجبورش کرد زن بگیره
حالا سر پیری و با ٢ تا زن نیاز به توجیه و ترسوندن داره؟

هاهاهاها ....
به قول بانو جمع اضداد

دختر جعلی پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 20:38

حسنا : در حال حاضر همسر کاملا توجیه شده که بهتره چنین فکری در حد کسری از ثانیه به مغزش نرسه چون جان ناقابلش رو از دست میده.

همسر که تو را هم با التماس و خواهش خانوم اولی راضی شد ؛ چطور اینجا طوری نوشتی انگار خودت توجیهش کردی و بهش فهموندی فکر این کارا را از سرش بیرون کنه

تا قبل شما که مشکل ٦ و غیره هم داشت میگی تا صد سال هم به فکرش نبود و خانوم اولی مجبورش کرد !!!!!

کاملا واضحه که چطوری اومدی تو این زندگی و کجای کارت میلنگه

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 20:37

وای الهه جان توروخدادیگه ازاین زاویه نگو حالمون بدشد خاک برسرشون کنن خلایق هرچی لایق

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 20:33

بانوجان این برره ای ازاون ادمهایی که سرش دردمیکنه واسی بحث فقط بخاطراینکه حرفشو به کرسی بنشونه
تاموقعی که اینجورادما هستن حسنا همچنان حمایت میشه ومینویسه اینجا اصلادوست ندارم بفهمن بابا توهم زنی یعنی چون این باب شده سر خودت هم بیادخیلی راحت میپزیری ؟یا مثل خانوم دکترمیگی من عشق خرج میکنم که شوهرم زن نگیره یادش رفته خانوم خانوما عشق داره خرج میکنه واسی شوهرش که هنوزتواین زندگی هست وقتی مردی که ه..ر..ز..ه باشه به خرج کردن عشق نگاه میکنه ؟مردی که فاسده هیچ کاریش نمیشه کردمگراینکه زنی بهش چراغ سبزنشون ....اما بدبختی اینجاست که یه تعدادازدخترهای کشورما زودباور وساده لوح شدن که هوس یه مردو عشق میدونن

الهه پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 20:33

حالا اصلا مسائل بهداشتی اش و مشکلات و ساید افکتهای جانبی اش به کنار.. اصلا تصور اینکه یه مرد خلوت ترین و نزدیک ترین و خصوصی ترین رایطه زندگی ش رو که رابطه زناشو یی ایت علاوه بر تو نوبتی با یه زن دیگه هم داره
یعنی چیزی و خلوتی که باید فقط و فقط باری دو نفر باشه و بین یه زن و مرد بدونی که این رابطه رو شوهرت مردت عشقت با یک زن دیگه هم داره و با او هم عینا همین رو تجربه میکنه..غیر قابل تصور برای من
این زنان دوم چطور به این ننگ رضایت میدند؟

الهه پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 20:27

واقعا تازه وارد جان حال خودمم بهم خورد!
تا حالا از این زاویه به موضوع نگاه نکرده بودم
چقدر پست و کثیف و لوlow این زنان خودشون رو میدونند که به همچین کاری رضایت میدن

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 20:24

اه الهه جون چندشمون شد
شراره بااون همه بی ادبیش یکباردیدم نوشته بودالان میدونم دوزنه بودن یه مردم چقدرازلحاظ بهداشتی میتونه بدباشه خودش میگفت الان حالم یه جوری میشه ،من هرگزنمیتونم تحمل کنم

الهه پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 20:18

عجب نادون و احمقی است این حسنا اگه میگه همه تو زندگی مشکل دارند با خواهر شوهر .مادر شوهر خوب منم با خانم خانما!
عجب! آدم تعجب میکنه واقعا.زن یه مزد دوزنه به قول بانو پیر پاتال نصفه نیمه عاریه ای بودن با مشکلات مادر شوهر خواهر شوهری یکی است؟؟
و من نمی تونم اصلا تصور کنم و واقعا مو به تنم سیخ میشه و پر از چندش حتی بد تر از سوسک! میشم وقتی بخوام تصور کنم بدن شوهرم ..و ببخشید حتی آ لت تنا سلی شوهرم رو باید در هفته با یه زن دیگه شیر کنم..آدم حالش بد میشه واقعا... و حالا این مشکلات با مشکلات خواهر شوهر مادر شوهر یکی است؟

مهسا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 20:18

آخر حسنا بانو عادت دارد تا از زمانه به تنگ میاید لباس و کفش میپوشد و روی ترد میلش میپرد و همچون یک اسب مسابقه میدود و گریه میکند تا دق و دلش خالی شود


کاری جز این نمی تونه بکنه ، هنوزمرو تردمیل می دوئه و فکر می کنه که به برادر خانم اولی زنگ زده .

مهسا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 20:15

اما انتظار نداشتم وقتی همسر با یه دست منو تو بغل خودش نگه داشته و با موهام بازی میکنه ، با دست دیگه موبایل بگیره و قربون صدقه خانوم اولی بره .

مطمئنا همسر هیچ وقت جرات نداره جلوی خانوم اولی تا این حد خوب با من حرف بزنه و قربون صدقه بره

چقدر پست ، خوبه به شغلشم وارد هست .

مهسا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 20:12

حقیقتشو بگم اون شب به تنها آدمی که فکر نکردم خانوم اولی بود حتی به پسرکم فکر نکردم . انقدر شیفته همسر و رفتارش شده بودم که همه چیزم شده بود آرامش و خوشی .

مگه الان فکر می کنه ؟

مهسا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 20:10

نمیخوام با بدجنسی بگم باید میومد پیش من و خانوم اولی رو ول میکرد ولی فکرمیکردم من که یواشکی تو زندگیشون نرفته بودم .چرا باید یواشکی شروع میکردم؟ اگه خانوم اولی خبر داشت عقد کردیم و به همسر میگفت نمون برام قابل قبول بود و احساس اونو درک میکردم .

اینم که کاملا گویاست که یه جای کار می لنگه !

مهسا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 20:08

هر چی بود حریف من نشدن برای هر حرفی توجیهی داشتم مامان بابا با بیمیلی راضی شدن و گفتن حرف ما رو گوش نمیکنی چیکار کنیم .

قبول کردم . روزی که به همسر زنگ زدم و خبر دادم با دسته گل اومد دم اداره . گفت شام بریم بیرون


معلومه خانواده اش زیاد روش نفوذ ندارن ، که می گه هر کاری کردن حریفم نشدن ؟!

مهسا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 20:06

گفت میخواسته منو ببینه و باهام صحبت کنه .گفت که تو زندگی ما مشکلی پیش نمیاد گفت که هیچکدوم به زندگی همدیگه کاری نداشته باشیم .اون حرفا انگار به مرور زمان دود شده و هوا رفته . فکر کنم خانوم اولی یادش رفته یا از اول هم یادش بوده و برنامه داشته یا چاره نداشته . نمیخوام خانوم اولی رو قضاوت کنم اما ای کاش وقتی چندین بار ازش سوال کردم که ناراحت نمیشه یه کلام میگفت میشم اما چاره نیست

دقت کنید نوشته برنامه داشته یا چاره نداشته ؟
چرا چاره نداشته ؟
یعنی همسر تحت فشارش گذاشته که رضایت بده ؟
پس حسنام یه جورایی نوشته که چاره یی نداشته ...

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 20:04

خانوما ،بانو جان لایک
درضمن درسته خیلی ها مشکل دارن باخواهرشوهر ،مادرشوهر شون
اما مگه میشه مشکل باهمسر و بامشکلات دیگران مقایسه کرد؟
بالا بربره ای امثال توهستن که زن دوم داره باب میشه هرکس اینجا میادکلی کارداره بیکارنیست هیچ کس هم ما رومجبورنکرده بیایم اینجا خودمون اومدیم

مهسا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 19:58

منم خوندم ، خوب الان من باید چی کار کنم؟
برای حفظ زندگیم ، چی کار کنم ؟

عزیزم اون "شما" خطاب به مهسای گل نبود.

"شما"ی کلی بود.

مهسا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 19:47

ما زنها باید ازخودمون شروع کنیم ، شما کدوم مردیو دیدید که سر و گوشش نجنبه ؟ خیلی کمن مردایی که به فکر کثافت کاری نیستن.
این ما زنهاییم که برای خودمون ارزش قائل نمی شیم و خیلی از زنها تن به هر کاری می دن ، ماها باید از خودمون شروع کنیم ، بچه هامون رو به بهترین شکل ممکن پرورش بدیم .
ماها باید در نظر بگیرم که این بلا ممکنه سر هرکدوممون بیاد، باید کاری کنیم که این زن دوم شدنها عرف نشه .

شما برو برگ سیزدهم را بخون.

حسنا نوشته من در حال مرگ هم به همسرم اجازه نمی دم همسر دیگه ای اختیار کنه و توی زندگی چند همسری نمی مونم!

از اونطرف خودم همسر دوم شدم را به دلایلی که گفتم ( که هیچوقت نگفته. چون فقط نوشت نفهمیدم چطور شد گفتم باشه. همه بهم گفتند قبول نکن اما حرف گوش نکردم. این را هم باز برو همون برگهای اول بخون )

می تونی الان به من بگی جمع این اضداد یعنی چی؟

زن دوم شدن وقتی خوبه که تو برتر باشی!

پس خونه خراب کردن خوبه. اما باید مواظب باشی خونت خراب نشه.

حسنای واقعی را می خوای بشناسی پستهای یکی دو ماه اولش را بخون. بقیه اش حسنایی هست که دم درآورد و چشم و گوشش باز شد که دنیای مجازی هم دست کمی از دنیای واقعی نداره و کسی زن دوم را آدم حساب نمی کنه.
پس شروع کرد به هر چه بیشتر فریب دادن خواننده ها و دروغ سرهم کردنها


اون قسمت رضایت همسر اول را هم از روی دست هستی نوشت.

با این تفاوت که هستی گفت ما چند ماه رابطه داشتیم و وقتی خانم اولی فهمید مجبور شد رضایت بده. خانوم اول همسر هستی بچه دار نمی شه.

مشوق حسنا برای نوشتن وبلاگش هستی بود. خودش قبلا هم گفته بود. بیشترین لینکی هم به وبلاگ حسنا از وبلاگ هستی است. حسنا وبلاگ هستی را خونده بود.

حسنا داستان هستی را کمی تغییر داد و گفت ما رابطه پنهانی نداشتیم. خانم اولی اومد خواستگاریم. بعد 4-5 ماه آلزایمر گرفت یادش رفت که خواستگاری کرده. بعد که فهمید کارش به بیمارستان و ... کشید. چون بهار حی و حاضر بود نمی تونست بگه بچه دار نمی شه برای همین گفت توانایی 6 نداره.

گلریز پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 19:43

ایییییییییییییییییییییییییییییییییییییی مردممممممممممممممممممممممممممممممممم کی به فکر ابروی خانوم اولی و بهارههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کی به فکر ابروی خواهر شوهر و مادر شوهر حسناست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یکی بیاد به من بگه.

خصوصیت رسید عزیزم.

درسته

گلی پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 19:39

مرسده جان گل گفتی عزیزم

مرسده پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 19:39

غازغوزک بالابرره ای
شما همون دخترک نیستی که تو همسران اول هم گیر میدادی و مغلطه میکردی؟؟؟

چرا.

خودش توی کامنتهای قبلی گفت که چون اسم دخترک زیاده و قاطی می شه اسمش را عوض می کنه.

گلریز پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 19:38

در ضمن تو فک و فامیلای ما که هنوز رسم دو همسرس نیست.هرکسی هم که دوتا زن بگیره همه بهش تف و لعنت میفرستن.تا 40 تا خونه از هر طرف خونه ما هم نیست الحمدالله.هنوزم مردا مثل سگ میترسن(حیف سگ بکه به اینا بگیم) بگن زن صیغه دارن مگه اینکه شماها بابش کنید.هرکسی هم از این غلز ها میکنه باید بره پستوی خونش بمیره

مرسده پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 19:36

غازغوزک جان

اون لیست بلند بالایی که در وبلاگ عسل میبینی رو عسل واسه این حفظ کرده که بگه آره تعداد خیلی زیاده
ولی اگه یه بررسی اجمالی داشته باشی
90 درصدشون زن دوم نیستند و فقط توهمشو دارن ، یا معشوقه اند یا قبلا معشوقه بوده اند و جدا شده اند و وبلاگشون تعطیله

فکر کنم فقط 3-4 تاشون واقعا زن دوم هستند
اونها هم یا پنهانی هستند مثل کبوتر یا منزوی هستند مثل حسنا و فانی
یه دونه زن دوم فقط هست که رسما داره زندگی میکنه و منزوی نیست ، اون هم هستیه که زندگی اون هم پر از تنشه
درسته که جامعه به شدت بی ثبات و فاسدی داریم و روابط نامعقول مثل معشوقه بودن و رابطه با دوست پسر و ... توش زیاده ، ولی همه ناهنجاری های اجتماعی رو نمیشه با هم نقد کرد
الان ما مسئله زن دوم شدن رو نقد میکنیم
درسته که صیغه شدن و معشوقه شدن خیلی زیاد شده
ولی " باب " نشده
اگه باب شده بود همین حسنا به فامیل خودش میگفت
حتی شوهرش هم نه به فامیلش و نه به همکارهاش نگفته زن دوم داره
فعلا تمام خواسته و هدف ما هم اینه که حالا که چند همسری تو کشور ما قانونیه لااقل باب نشه
مشکل ما هم با حسنا اینه که میخواد زندگی خودش رو عادی جلوه بده
من بارها دیدم کامنت گذاشتن براش که چرا این زندگی رو با اینهمه مشکلاتی که داره ادامه میدی در جواب همه اونها میگه : همه زندگی ها مشکلاتی دارند یکی با مادر شوهر و خواهر شوهر مشکل داره یکی هم مثل من !!!
بالاخره هیچ زندگی بی مشکل نیست!!!
یا وقتی بهش میگن نگاه جامعه به زن دوم خوب نیست ، میگه : هر کاری کنی مردم حرف میزنن زن اول باشی یه جور زن دوم باشی یه جور تنها باشی یه جور!
آدم نباید به حرف مردم اهمیت بده!!!
تمام تلاش حسنا اینه که زن دوم بودن رو عادی نشون بده
چرا شما فکر میکنید وبلاگ حسنا مخرب نیست؟؟؟

دقیقا

استدلالهاش و حرفهاش همینه.

خیلی هم ریلکس تکرار می کنه که همه مشکل دارند منم مشکل دارم.

خب هر کس ببینه می گه برم یه زندگی تازه شروع کنم با بی پولی و خواهر شوهر مادرشوهر

می رم یه زندگی مثل حسنا شروع می کنم که اقلا دیگه مشکل مالی نداره. حداقل یه سر قضیه حله. اون مشکلات را که همه دارند.

مخصوصا این که خانومهای متاهل هم دائم بهش می گن این همه عشقی که همسر به تو داره همسر ما بهمون نداره و ... باعث می شه بقیه فکر کنند همسر عاریه ای نصفه نیمه پیر یه خوبی دیگه هم داره. بیشتر از یه همسر تمام کمال عاشق آدمه !

گلریز پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 19:35

بعد عزیزم یکی نیست به این بگه ما که حسنای واقعی رو نمیشناسیم اما شما که اینقدر سنگ ابرو ابرو به سینه میزنید از ابروی خانوم اولی دفاع میکنید که اینقدر ازش بد گفته میشه.فکر کن ما هم یکی هستیم مثل حسنا که داریم داستان مینویسیم.هرچی دلشون میخواد درباره اون زن و دختر بدبختش که خیلی هم چاق و پرخاشگرو نفهمه نوشته یکی نمیره بهش بگه با ابروی ردم بازی نکنن.شما برو اونو ارشاد کن.

فرشته پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 19:35

گلی جان گفتن دیگه فایده نداره!! حسنا کارش از این حرفها گذشته فقط بغل میخواد

گلریز پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 19:32

بانو این غاز غوزک اولا با اسم دخترک می اومد و همیشه هم در حمایت می نوشت بعد که دید اسمش با یک دخترک دیگه یکیه اسمشو تغییر داد به غازغوزک.مهم نیست کسی مخالفت کنه یا نه.هرکی حق داره حرفشو بنویسه اما باید دید این هموم دخترک ماست یا نه

گلی پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 19:29

غازغوزک خان اینجا چیکار میکنی!! دکتر تکتم آشپزباشی سبزی فروش! همه شماها رو دعوت کرده مقداری ماچ و بوسه برای حسنا بفرستین حالش خیلی بده بستنش به تخت! گفته شماها که گروه خونیتون بهش میخوره بهش بدین تا ماچ و بوسه خونش تامین بشه! برو خدا روزیت رو جایی دیگه حواله بده خون کثیفت رو کثیف تر نکن!

گلی پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 19:26

لایک به همه دوستان عزیزم

مهسا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 19:23

سر تا پای این جامعه رو گند گرفته ، از بالای بالا تا پایین پایینش .
بانو ازاین مردم ، از حسنا و حسنا ها ، از طرفداراشون ، چه انتظاری داری ؟
گاهی فکر می کنم که ماها نرمال نیستیم ، این جامعه این همه کثافت کاری رو قبول داره .

من مشکلی با اعتراض و نقد و صحبت ندارم. ولی این دخترک یه جور عجیبی دور خودش می چرخه و غر می زنه.

غازغوزک خان بالا برره ای پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 19:09

بانو اگر شما قصدتون سرگرمیه حق ندارید با ابروی مردم این سرگرمی رو برای خودتون و دوستاتون مهیا کنید ولو اینکه اون ابرو ابروی یک شخصیت مجازی باشه. حق ندارید بخاطر فان و این چرندیات هر تهمت و دروغی رو به هر کسی نسبت بدید. تو حتی یک جواب جسابی برای حرفهای من نداشتی. هرجا کم میارید میگید نیا!!! ضمنا تویی که اونقدر خودت رو بالا میدونی که به یک همنوع خودت نسبت سوسک میدی و خودت رو ادم حساب می کنی بتو چی میشه گفت ادم؟؟؟؟؟؟؟ تو ادمی؟؟؟ بانو یکذره وجدان کافیه تا بیشتر از این خودت رو خراب نکنی. تویی که حتی حریم دیگران رو رعایت نکردی چطور داری بر دیگران خرده می گیری؟ خوشحالم که هرچقدر میگذره بیشتر از قبل شماها خودتون رو خراب می کنید.حتی نمیخواید برای لحظه ای فکر کنید شاید دارید اشتباه می کنید. دارید تند میرید. من نمیدونم گیر شماها به حسنا سر چیه؟ بابا خود زن اول اجازه داده حالا اینکه رضایتش قلبی بوده یا خیر نه شماها میدونید نه هیچکس دیگه. بر فرض هم که قلبنا راضی نبوده بچه که نبوده یک زن چهل و خرده ای ساله با یک دختر گنده رفته و رضایت داده و زیر برگه ای رو امضا کرده و باید بهش متعهد بمونه. مرد هم که توانایی مالی اداره دو زندگی رو داره. درد شماها چیه؟ شماها اصرار حسنا برای داشتن یک زندگی اروم رو دبه کردن میدونید ولی رفتار خانوم اولی رو که اولش نرم و اروم بوده و بعدا از هر ازاری دریغ نداره دبه کردن نمیدونید؟؟؟ این عدالت شماهاست؟؟؟ بابا شماها چشم روی هرچی وجدان بستید.

این که من سرگرمی ام را با چی جور می کنم به خودم مربوطه.

من برای شما مثال زدم. کی همنوعم را به سوسک تشبیه کردم؟

من عادت دارم برای توضیح حرفهام مثال زیاد می زنم. اگر پست ها و کامنتهام را دیده باشی زیاد مثال می زنم.

تو خیلی بدبین و غرغرو هستی و دائم می گردی دنبال یه چیزی که گیر بدی. نه برای توجیه حرفم که فقط برای روشن شدن شما می گم که ذره ای در اون مثال فکرم و هدفم این نبود که کسی را به سوسک تشبیه کنم.

در مثل مناقشه نیست.

خدا به داد کسی برسه که با تو زندگی می کنه

-------------------------

در مورد اعتراف زیر شکنجه چیزی شنیدی؟

رضایت خانم اولی یه چیزی شبیه اونه.

---------------------------------------


من تئوریسین مسایل اجتماعی نیستم. پرفسور اخلاق نیستم. کارشناس و محقق امور خانواده نیستم که بشینم یک وبلاگ تخصصی در مورد این معضل بنویسم.

داریم شخصی نویسی می کنیم. داریم از نگاه خودمون و با عقل و دانش جزئی خودمون موضوع را بررسی می کنیم.

چه گیریه تو به ما دادی؟

نمی تونم بشینم در مورد چند همسری تئوری بدم و فرضیه اثبات کنم و کتاب بنویسم. دلم خواسته سطحی و معمولی و شخصی در مورد فردی به نام حسنا بنویسم.

اصلا و ابدا هم نمی خوام و دوست ندارم از کبوتر و نفس و عسل و مهیا و لیلا و زیبا بنویسم. مشکلت چیه؟

نخون عزیزمن.

اگر نمی فهمی ما داریم چی کار می کنیم و با درکت یا منطقت یا اخلاقت یا ... جور نیست نخون.

مگه من دارم برای همه فارسی زبانان دنیا می نویسم و موظفم همه را راضی و قانع نگه دارم؟

می بینی خوشت نمی آد نخون.

نیا اینجا.

برو اصلا یه وبلاگ بزن ما را نقد کن. برو هر چی دلت می خواد در مورد ما بنویس.

غازغوزک خان بالا برره ای پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 18:57

بانو جان اولا من این پاسخ رو برای دو سه تا کامنت پایین تر از خودم نوشتم که بی نام هست. نمیدونستم اون کامنت بینام مال خود شماست!!! یعنی خودت واسه خودت کامنت میگذاری؟؟!
دوما شما می گی باب نشده؟؟؟ بد نیست یک نگاهی به لینکهای وبلاگ عسل خانومی بیاندازی....که هر روز تعدادشون بالا میره... تازه اونها همه اونچه در دنیای نت هست هم نیستن. من میگم باب شده و زیاد هم شده چون دور و برم زیاد ازینجور چیزها به گوشم میخوره یا میخونم. ولی افسوس که نمیخواید واقعیت رو بپذیرید. پس بشینید نتیجه رو با هم سالهای بعد خواهیم دید.

من بعد از نوشتن جواب برای شما

کامنت بعدیت را خوندم. متوجه نشدم جواب کس دیگه ای را دادی. حوصله هم ندارم از این مضخرفات جواب بدم که خودت برای خودت کامنت می ذاری و ... تو اینطور فکر کن.
اگر جواب من را درست خونده باشی حتی نوشتم من برای شما آرزوی هوو نکردم ! این نشون می ده که من تعجب کردم که این حرف را از کجا آوردی. و اصلا در جریان کامنتی که به من نسبت می دی نیستم.


------------------------------------

من واقعیت را پذیرفتم.

بله دنیای سرمایه داری و مردسالار همه قواعد جهان را به سمت لذت و بهره برداری هرچه بیشتر مردان از دنیا می بره.

توی ایران می شه چند همسری

خارج از ایران می شه معشوقه های پنهانی و دوست دختر و ...

بخاطر همون لگی که رسیدن موجهای جدید به ایران داره این موج هم کمی با تاخیر به ایران رسیده و در حال هماهنگ کردن خودش با فرهنگ ایرانی است. لذا اسم همسر دوم و صیغه و غیره را به یدک می کشه.

اتفاقا با مطالعه روندی که غرب در این مسیر طی کرده راحت می شه آینده اش را دید.

تنها انتظار یا تصور من این هست که با وسایل ارتباطی پیشرفته امروزی این تاخیر زمانی کوتاهتر بشه.

غازغوزک خان بالابرره ای پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 18:36

دوست محترم زن دوم باب شده شما خبر نداری!!! خیلی خیلی خیلی بیشتر از حد تصورت هم باب شده.... باب شدنش هم دست من نوعی نیست و باب نشدنش هم دست شما نیست. زن دوم باب شده اما بدلیل ترس از عرف، و خیلی بازتاب های دیگه اون افرادی که وارد این وادی شدن صداشون در نمیاد و اتفاقا این خودش کار رو خطرناک کرده. به همین علته که هیچکدوم از مسئولین صداشون در این زمینه در نمیاد چون خودشون بهتر میدونن چه اتفاقی برای این جامعه افتاده و این موضوع زن دوم اتفاقا یکی موارد ام نیتی کشوره که اگر امار واقعی اون رو اعلام کنن عمق فاجعه معلوم میشه و آبرو برای ایران نمی مونه به همین خاطر حضرات سعی در سربسته نگه داشتن این موضوع دارن. شمایی که فکر می کنی این موضوع تازه داره باب میشه از خواب خرگوشی بیدار شو عمو یادگار!!! نگاهی به آمار بالای سقط جنین در روابط پنهانی مردان متاهل با زنان یا دختران معصوم و قربانی شدن و رنگ باختن رویای هزار هزار دختر معصوم توی این کشور گویای همه چیزه اما تا حالا دقت کردید چرا هیچ سایتی و هیچ منبعی هیچ آمار درست و حسابی از این ازدواج های پنهانی ارائه نمیده؟؟؟! و همه چیز طوری به مردم نشون داده میشه که که گویی اصلا و ابدا چنین روابطی در ایران نیست.
تویی که فکر می کنی با یک ارزوی هوو مثل حسنا برای من مثلا خیلی بارته ولی غافلی از اینکه خیلی خوابی. خیلی عقبی. خیلی چیزها رو بدروغ به خورد تو و امثال تو دادن که فکر می کنی مشکل زن دوم در ایران فقط وبلاگ حسناست. مثلا با وبلاگ حسنا مبارزه کنید دیگه حله!!! واقعیت این موضوع اونقدر وحشتناکه که حتی نمیتونی تصور کنی.

وقتی هنوز تو جامعه جرات نمی کنه بگه من زن دوم هستم

یعنی باب نشده !

وقتی می گی ترس از عرف

یعنی هنوز عرف اون را نپذیرفته.

آبرو برای ایران نمی مونه یعنی چی؟ یعنی باب نیست عرف نیست عادی نیست.

خودت می گی خودت هم نقض می کنی؟

من برای شما آرزوی هوو نکردم.

عمو یادگار؟؟؟

اینقدر از ادب حسنا می گید کاش ازش یاد می گرفتید.

مهسا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 18:18

چی شده مهسا؟
ناهارتی؟

به تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 18:14

تازه وارد جان برا خرید تجهیزات واسه بیمارستان که خوده بیمارستان مستقل اقدام نمی کنه. مخصوصن اگه بیمارستان دولتی باشه عمرن مستقل اقدام کنه. بعدم کسی که تو بیمارستان کار میکنه روز تعطیل نداره. اگر شغلش بالینی باشه که حتی برخی روزای تعطیل هم باس شیفت بره مگه اینکه شغلش اداری باشه

به بالابرره ای پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 18:10

این حرفه این یارو بالا برره ای خیلی خنده داره: " اجازه بدید حداقل اگر هم قراره زن دوم باب بشه از مدل حسنا باب بشه نه از مدل شراره و کبوتر.... "
ببین خانم یا اقای محترم...حسنا هم یکیه مث کبوتر مث شراره مث نفس فقط تنها چیزی که حسنا رو از بقیه متفاوت میکنه روش کارشه! اگر زنی با یه هوو مدل حسنا چطوری؟! خوشت میاد یکی واسه شوهرت پیدا کنی؟! مگه نمیخای باب بشه(اگه قراره باب بشه)...پس بسم اله...

غازغوزک خان بالابرره ای پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 17:56

ضمنا بعلت عدم حوصله در نوشتار و عدم داشتن اعصاب معصاب حسابی از مباحثه با باقی دوستان معذورم! من فکر می کنم همونطور که شما حق اینو دارید که در اینجا از هرچیزی که دلتون میخواد بنویسید از گیردادن به هدفون حسنا و از گیر دادن به تخم مرغ خوردن شوهر حسنا و غیره و خلاصه بیان افکارتون. من هم و بقیه هم این حق رو دارن که نظرشون رو بگن و نیازی نمی بینم کسی رو قانع کنم.

کسی فکر نکرده تنها زن دوم عالم حسناست

ولی اگر کسی موارد ایمنی بهداشتی را در مورد یک بیمار ایدزی رعایت کنه

بهش می گی مگه این تنها بیمار ایدزی است؟

من از این سوال شما تعجب می کنم که همتون تکرار می کنید مگه تنها مورد حسناست. حسنا تنها مورد نیست.

مگه وقتی یه سوسک می آد توی خونتون می گید ولش کن. این که تنها سوسک عالم نیست. نمی خواد بکشی. بذار مانور بده تو غذاها و آشپزخونه.

باید یه راهی پیدا کنیم نسل سوسک را از روی زمین برداریم؟

من اصلا اصلا نمی فهمم که مدام تکرار می کنید حسنا تنها مورد نیست یعنی چی؟

یعنی الان می فرمایید من برم سراغ خدا و درخواست یک بلای آسمانی برای همه زنان دوم کنم؟ ادعای پیغمبری و رسالت کنم و آیه در مورد زنان دوم بدم؟ باید چیکار کنم؟

من اصلا موضوع تخم مرغ را نمی دونم. تخم مرغ خوردن هم به نظرم یه مساله عادیه.

در مورد هدفون هم دوستان گفتند گوش دادن به موسیقی خطرناکه. کما اینکه توی کامنت های خود حسنا هم بود.

من گفتم اصلا نمی تونم و نمی خوام شما را توجیه کنم. شما فرض کن ما یه عده بیکاریم دوست داریم اینجا یه چیزایی می نویسیم. چیکار داری می آیی اینجا؟

دیگه نیا. به همین سادگی.

غازغوزک خان بالابرره ای پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 17:47

ببین بانو جان هر کدوم از مواردی که شما برشمردی در نوع خودش میتونه یک فرضیه درست و حسابی باشه اما خواهش می کنم به من نگو که قدرت افکارخونی و یا پیش بینی وقایع آینده داری.میتونه هم درست نباشه عزیزم؟ بانوی عزیز چرا فکر می کنی مامان های نی نی سایت یا بقیه خوانندگان حسنا فاقد درک و شعور هستن و چرا اینقدر حسنا در درنظرت بزرگ شده که قدرت فریب افکار همه رو داره؟ چرا تصور می کنی غیر از خودت بقیه قدرت منطق و استدلال ندارن؟ هوووم؟ بعدشم واقعا من از شما یک سوال دارم؟ واقعا مشکل شما با حسناست؟؟؟ هوووم؟ یا بهتره بپرسم حسنا همه مشکل شماست؟؟ ایا اگر همین الان و از همین امروز حسنا شروع کنه بنویسه آی این زندگی چقدر بده... آی شوهرم هر روز کتکم میزنه... آی این زندگی چقدر اخ و پیفه.... آی چقدر من دارم درد می کشم....آیا مشکلی حل میشه؟ آیا اونوقت به نظرت دیگه خواننده ها فریب نمیخورن؟ دیگه هیچ دختری یا زن مطلقه ای توی این جامعه زن دوم یک مرد متاهل نمیشه؟؟؟ همتون خوب میدونید ذات انسان طوریه که اگر بخواد کاری رو انجام بده میده حتی اگر همه عالم همه دنیا بهش بگن این کار رو نکن. بانو من فکر می کنم مشکل شما یکجور خصومت شخصی با حسناست. ضمنا بانو اجازه بده در کنار همه فرضیه هایی که ذکر کردی منم دو تا فرضیه بگم. میتونه درست باشه یا نباشه. 1- من حدس میزنم شما خودت یک همسر دوم هستی. شاید در نگاه اول این موضوع خنده دار باشه اما ادله زیادی برای خودم دارم. یک زن دوم که بشدت از محبوبیت حسنا ناراضیه. چون از بین اینهمه زن دوم بلاگر که الحق و الانصاف رذالت و پستیشون حتی از ورای خطوط نوشتاریشون هم پیداست.... از بین اینهمه زن دوم که در وبلاگهاشون همیشه علنی و بی پروا و گستاخانه نسبت به زن اول جسارت می کنن و ازبین اینهمه زن دوم که در کامنت دونی خودشون با با ادبی جواب کامنت گذارا رو میدن تو دقیقا دست گذاشتی روی حسنا که از نظر من مودب ترین، با اخلاق ترین و البته موجه ترین زن دومه بلاگره. و این چیزیه که هزاران بازدید کننده اش هم درک کردند. میدونی بانو اینکه شما و دوستاتون مدام اینکه حسنا برای 6 انتخاب شد رو توی این وبلاگ تکرار می کنید و بعنوان یک عیب برای حسنا ذکر می کنید اما از نظر اتفاقا این صداقت حسنا رو نشون میده. شما نگاه کن تمام بلاگرهای زن دومی از کبوتر گرفته تا پری تا نفس تا .... همشون خودشون رو پشت واژه "عشق" قایم کردن. همشون مدعی هستن که بخاطر عشق و عاشقی وارد این رابطه شدن هیچکدوم مثل حسنا جسارت و شهامت اینو نداشتن که با خواننده روراست باشن و بگن که بله من بخاطر این مسئله 6 وارد زندگی یک زوج دیگه شدم. این در نوع خودش تحسین برانگیزه. حسنا هم میتونست مثل بقیه ادعای عشق و عاشقی کنه. میتونست بگه جناب همسر دیوانه وار عاشق منه. من نمیدونم بانو شما چطور فکر می کنی خواننده ها با خوندن وبلاگ حسنا قند توی دلشون آب میشه و تشویق میشن که زن دوم بشن چون چیزی که من در همه پستهای حسنا میخونم جر و بحث های مکررش با همسر اول و همسرشه و حتی بهار. اینکه شما می گید حسنا پز خونه و ماشین و جانماز 500 تومنیش رو میده... چرا فکر می کنید این پزه؟ مگر توی همین همسران اول سوگند نبود که تا هرکس بهش حرف میزد استرالیا نشین بودنش رو توی سر همه می کوبید و به ما می گفت شما جهان سومی هستید؟؟؟ مگر همین نوشیده از خیانت نبود که مدام از ماشین مدل بالاش می گفت؟ مگر همین لیلی نبود که از وزارت خونه بودنش وفلان و بهمانش در لفافه به خواننده ها پز میداد؟ و خیلی های دیگشون.
2- بعدش هم بانوجان همیشه هر گردی گردو نیست.... بله از قدیم الایام هم زندگیهای مثلثی همیشه زندگیهای پر مشکلی بوده هست.... اما بعضی موارد استثنائ هم هست. درسته که نظام غالب و پذیرفته شده ازدواج در ایران تک همسریه....درسته که در ایران عرف هرگز دید خوبی نسبت به یک مرد دو زنه و یا یک زن دوم و حتی زن اول این ماجرا نداشته نداره اما نظام تک همسری تنها نظام ازدواج که نیست؟ هست؟ ببینم بانو الان در کشور ما اقلیت های مختلف مذهبی وجود دارند یا نه؟ ایا چون ما مثلا اسممون مسلمون باید از دم سر همه اونا رو بزنیم؟ خیر. اینها همه در کنار هم هستن. دنیا پر از همین تضادهاست. حرف من اینه که اولا دوستان حسنا بعنوان یک نماد از زنان دوم موجود در جامعه است.... اجازه بدید حداقل اگر هم قراره زن دوم باب بشه از مدل حسنا باب بشه نه از مدل شراره و کبوتر.... دوما اگر حسنا برخلاف همه شما برخلاف اکثریت مردم جامعش برای ازدواجش وارد نظام چند همسری شده فارق از اینکه ما از این روابط بدمون میاد اما هر انسانی دارای احترام و کرامت انسانیه. بچه ها این کارو نکنید. ما هممون از یک نسلیم. از یک خاکیم. درسته نسل سختی کشیده ای هستیم. درسته نسلی هستیم که دوران بچگی یا حتی جنینی ما با جنگ پیوند خورده.... با صدای آژیر قرمز و صدای موشک....درسته و حق داریم که این عصبانیت ذاتی رو کمی در وجودمون داشته باشیم اما لااقل بهم رحم کنیم.

کامنت قبلی شما را کامل جواب ندادم. فقط جواب بخشی از کامنت را دادم.

این کامنتت را هم فقط بخشیش را جواب می دم چون نمی تونم خوب تمرکز کنم و مشغول کاری هستم.

1- من برای کسی تعیین تکلیف نکردم. من دوست دارم وبلاگی بزنم و برداشتهام را از مطلبی که خوندم بگم. دلم خواسته در مورد حسنا بنویسم. حالا اگر در مورد کبوتر می نوشتم می گفتی چرا در مورد عسل نمی نویسی. اگر از عسل می نوشتم می گفتی چرا از نفس نمی گی.

شاید درکش برای شما سخت باشه. بارها هم خودم و هم بقیه بهت گفتیم که از حسنا می نویسیم چون شرایطی متفاوت با زنان دوم دیگه داره. با پنبه سر می بره و با سیاست خر می کنه. اما نخواستی بفهمی یعنی چی. کما این که شیدا معشوقه ای متفاوت بود که بقدری خودش را موجه جا زده بود که معشوقه بودنش و خراب کردن دو تا زندگی ( کیوان و الهام ) در وبلاگش به هیچ هم حساب نمی اومد. فقط یک بانوی قوی و مستقل و ... بگذریم.

کبوتری که خودش داره اوج بدبختیش را فریاد می زنه من چی بگم ازش؟ یه بچه ده ساله هم بخونه می فهمه چه خبره. از حسنا می گم که زن اول متاهلی که ازش انتظار می ره یک ذره قدرت تحلیل زندگی را داشته باشه می آد می گه وای خوشم اومد زدی تو دهن خانوم اولی .... این نشون می ده چقدر حواسها از بنای اولیه این زندگی دور شده و الان خانوم اولی شده آدم زیادیه قصه که باید یه جوری دکش کنیم بره.



2- تا فردا هم در مورد من حدسیاتت را بنویسی. به هیچکدومش جواب نمی دم. تو فرض کن من زن دوم بدبختی هستم که به بدبختی های حسنا حسودیم می شه.


3- حسنا با اخلاق ترین زن دوم است؟ تعریف اخلاق چیه در نظر تو؟ وارد یه زندگی دیگه شدن و به هم زدن اون زندگی جزو اصول اخلاقی است؟ نمردیم و معنی اخلاق را هم فهمیدیم. بهتر بود می گفتی حسنا مکارترین زن دوم است.


4- حسنا در برگ های اول گفت که برای 6 انتخاب شده و حتی واضح گفت که روزهای پریود همسر بهم سر نمی زنه و ... اما بعد از یکی دوماه که دم درآورد الان جز از عشق همسر و این که از در که می آد منو توی بغلش می گیره و مدتی سفت نگه می داره تا ضربان قلبش به حالت عادی برگرده و مثل پسر 16 ساله می افته به ....

در خط به خط توصیفاتش از همسر عشق و علاقه است. بارها زنان متاهل بهش گفتند ما که تنها زن و اولین زن شوهرمون هستیم این عشقی که تو می گیری نمی گیریم.

حسنا توی وبلاگ نویسی هم درست مثل زندگیش "دم" درآورد. با بدبختی و با معامله 6 و پول وارد یه زندگی شد و حالا بچه و سفر و ... می خواد. توی وبلاگ هم چند پست اول نوشت به بن بست رسیدم و ... بعد از یکی دو ماه دم در آورد و داستان کلا عوض شد.



5- چون من به غیر از چشم مغز هم دارم. کار مغزم این هست که تحلیل کنه و روابط را پیدا کنه. چون انسان حیوانی هست که از عقلش هم استفاده می کنه. چشم که همه حیوانها دارند.

اگر تو نفهمیدی ولی من خیلی راحت می تونم بفهمم کی کجا داره پز می ده. بله سوگند هم خیلی در حال فریب خواننده هاش بود. من سوگند و وبلاگ همسران اول را نمی شناختم. اما بعد از این که خودش وارد ماجرای حسنا شد (وبلاگ ما قبل از اون شروع شده بود) با دنبال کردن موضوع متوجه شدم با یک مهاجر روان پریش طرف هستم که سختیهای مهاجرت پدرش را درآورده و برای قانع کردن خودش دائم باید بگه من جهان سومی نیستم ! دیدی که سوگندی که 4 سال توی وبلاگستان می تاخت (به گفته دوستان) و همه را به باد تمسخر نفهمی و جهان سومی بودن می گرفت چطور با کله خورد زمین.

6- مدل حسنا و شراره و کبوتر چه فرقی داره؟ در قضیه زن دوم بودنشون (نه اخلاقشون) فرقش چیه؟ مثل این که بگی حالا که قراره دزد خونه ام را بزنه کاش دزد خوشگل باشه! کاش قدش بلند باشه. کاش ورزشکار باشه... وقتی بحث مقایسه قد و غیره باشه دزد خونتون ممکنه خوش تیپ حساب بشه اما می خوام بدونم در دزد بودنش تفاوتی ایجاد می کنه؟

برای شما فرقی می کنه که یکی از عزیزانت را قاتلی به قتل برسونه که دکترا داره یا بی سواد باشه؟

زن دوم مدل حسنا یعنی چی؟ یعنی چون خوب دروغ می گه و با پنبه سر می بره خوبه؟ حسنا اگر کارش توجیه داشت و قابل قبول بود که به دوست و آشناش می گفت چه کاری کرده. اونها که شرایط و زندگی حسنا را می بینند و حتما درک می کنند. ما تا حالا کفشهاش را نپوشیدیم و نباید راجع به راه رفتنش حرف بزنیم. دوست و آشناهاش که اگر چه کفشهاش را نپوشیدن اما کفشهاش را دیدند که!

به اونها می گفت به این علت و دلیل و شرایط زن دوم شدم.

جهت اطلاع شما حتی شوهرخواهرهای حسنا خبر ندارند حسنا زن دوم است.

7- یه جایی از نوشیده نوشته بودی در همین حد بهت بگم که با خوندن سه پست از وبلاگ نوشیده متوجه می شی با چه زن درمونده

طفلکی طرف هستی. نوشیده زندگیش و خودش داااااااااااغونه. پز کجا بود؟

دو پست از وبلاگش بخونی متوجه وخامت اوضاعش می شی.

از حسنا می نویسم چون با این همه تناقضات و یکسال خوندن وبلاگش تازه اومدی واسه من کامنت گذاشتی که زن دوم مدل حسنا خوبه که باب بشه!! این هم حرفیه دزد خوشگل بهتر از دزد بدقیافه است و قاتل خوش اخلاق بهتر از قاتل عصبانی است !

نمی دونم چقدر از کامنتت را جواب دادم و چقدرش موند. متاسفانه به سختی می تونم روی کامنت ها تمرکز کنم و وقت بذارم. کار هم زیاد دارم. همه را می خونم. اما جواب دادن برام میسر نیست. اگر دقت کرده باشی بیشتر کار وبلاگ را شب انجام می دم. اما گاهی هم از خودم وقتی می دزدم و گذری به اینجا می زنم.

من اینجا را وبلاگ خودم تنها نمی دونم و به تنهایی هم نه در پی اثبات چیزی هستم و نه از شما می خوام که مثل من فکر کنید. من اینجا نظرم را می نویسم و بقیه دوستان هم نظرشون را. نتیجه گیری هر کس باشه با خودش. هر برداشتی دوست داری بکن.

کاما ندارم. بدون کاما خوندن متن کمی مشکله. ببخشید

مهسا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 17:40

جالبه ، تا حالا با این دید نگاه نکرده بودم.
شاید کارش این باشه.
ولی اگه وارد کننده ی تجهیزات پزشکی باشه ، احتمالا باید بشناسمش .
خیلی برای حسنا ناراحتم

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 17:13

مگه حسنا اونموقع پول داشته تابگه پسرک وببرن بهترین بیمارستان بازم من نتیجه خودم ومیگم حسنا توبیمارستان کار میکنه

عزیزم شغل حسنا چه فرقی می کنه که چی باشه؟

به احتمال زیاد با همون مسائل رشوه و شرایط کاری و رشته تحصیلی اش

اون دوستی که گفت مربوط به دارایی و مالیات است بیشتر جور هست تا بیمارستان.

حسنا حالا یه چیزی گفته

تو اون هیری ویری تصادف کی حواسش هست که هی بگه ببرید کدوم بیمارستان تهران!

اورژانس هم به حرف بیمار گوش نمی ده که. یک سری قوانینی دارند که باید رعایت کنند. براشون مشخص شده کدوم بیمارستانها می تونند ببرند و در اون شرایط باید چیکار کنند. شما اگر از اورژانس دولتی درخواست کنی بیمارت را ببره بیمارستان خصوصی می گه نمی تونم. اجازه ندارم.

من که خودم زاده و ساکن تهرانم الان فکر می کنم کدوم بیمارستان تهران بهتره؟ به هر حال هر کدوم تو یه زمینه ای تخصصی هستند و برتر. حسنا یه سال بود اومده بود تهران بیمارستان شناس شده بود

حرفهاش را جدی نگیر.

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 17:10

داشتم میگفتم همسر حسنا مجبور برای سفارش گرفتن تجهیزات به شهرهای دیگه بره بعدش مجبور بره ازکشورهای دیگه واردکنه چون اقای همسر بارئیس حسنا دوست بوده وهمیشه برای سفارش گرفتن میره اون بیمارستان اونجا حسنا رومیبینه وبقیه قضیا که همه میدونیم

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 17:07

خوب حالا برسیم به اقای رئیس که واسی حسنا شوهرپیداکرد اون احتمالا سرپرست یکی ازقسمتهایی که حسنا توش کارمیکنه کدوم قسمت میتونه باشه بهتون میگم قسمت تجهیزات پزشکی ازاونجایی که همسر حسنا واردکننده تجهیزات پزشکی هستن

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 17:06

اگه خونده باشی گفته به اروژانس گفتم حتما پسرک وببرن همون بیمارستانی که من میگم هواست باشه پس بیمارستان واسش اشنابودکه این حرف ومیزدچون اونموقع حسنا پولی دربساط نداشت پس به این نتیجه میرسیم که حسنا توبیمارستا ن کارمیکنه

یه دختر به مهسا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 17:05

تازه اینهمه شوهر معروفه اما هیچ کدوم از خواننده های حسنا تا حالا نشناختنش،با اینکه حسنا همه تاریخ سفر رفتن و همه چیز رو مینویسه!!!!

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 17:04

مهسا جون من یه باربه دوستان گفتم خانوم حسنا توبیمارستان کارمیکنه دلیل دارم توپست اخری که بانو تواون وبلاگش گذاشته حسنا درموردتصادف پسرک میگه خوندی؟

مهسا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 16:52

همسر انقدر پولدار ، با چندین شرکت و کارخونه و خونه و ماشین که اگه اسمش رو بگه خیلی ها می شناسنش ،انقدر بی کار و احمق هست که بره زن بگیره و خودش رو بدبخت کنه و خانم خانما رو ناراحت و عصبی .
که هر روز غر غر های هر دو زن رو بشنوه ، هر روزدعوا.
دائمم که می ره سفر خارج ، خوب یه ترکیه و تایلند و اینور اونور بره ، زنان خوشگل بهتر از حسنا برای ...
هم زندگی ارومی می داشت ، هم روحیه اش بهتر می موند ، هم انقدر دردسر نمی کشید .
این همسر با این مغز نخودیش چه جوری به این همه ثروت رسیده ، که همش هم واقعیت هارومی گه.
یه جای قضیه ی این پولداری اشکال داره.

مهسا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 16:47

مردها رو موجوداتی تک سلولی و اعجوبه میدونم که باید همیشه احتمال وقوع هر واقعه ای رو داد .
حسنام می دونه چه همسر مزخرفی داره ،وقتی به خانم خانما بعد از 20 سال زندگی رحم نکرد ،می خواد به حسنای اویزون رحم کنه.

مهسا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 16:42

سر کار که بود ، حتما 2 تا کامنت تایید می کرد ، تازه وارد جون چه کامنتی گذاشتی .
حسنا که تایید نمی کنه ، حداقل بذارید اینجا ما بخونیمش

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 16:24

نه دیگه مهسا جون اگه یادت باشه پنج شنبه این هفته باید سرکارباشه چون اون هفته رفته شمال الان داره کامنتهای مارو نوش جان میکنه بخون بخون حسنا جون شاید یه تیری شدتو اون قلب سیاه سنگت وازاون زندگی خودتوکندی

مهسا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 16:16

فکر کنم حسنا رفته شمال که نیست
هر هفته شماله

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 16:15

جدی دکتر کامنت دونیشوپاک کرده من نرفتم ببینم که مبادا امارش بره بالا میدونین اخه انتظار داشت بعدازاون روز بازم کسی بیادباهاش کل کل کنه خیلی خودشواماده کرده اما ازاونجایی که ایشون راونشناسیشون ضیعیف بودو درکارهای دیگه استعدادزیادی دارن مثل هه هه هه هه حسنا برات خبراوردم دماغش سوخت کسی فرداش نرفت وبلاگش ودیگه ادم حسابش نکردن دکتر کلی حال کردم داری میسوزی دیشب گفت باورکن آب سردخیلی کارسازه هم بخور هم بشین توش

مینو پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 15:53

یزدانی

یزدانی پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 15:05

مرسده ،مینو،گلریز
لایک طوفانی گوارای وجودتان

مرسده پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 14:44

بانو شما واقعا تو نی نی سایت همچین چیزی دیدی؟
آخه من فقط یه بار در مورد حسنا دیدم که چند ماه پیش بود اونم کلی همه اومدن گفتن حسنا موزیه و پدرسوخته است و ...
برام جالبه اینجا خیلی حرف مامانهای نی نی سایت زده میشه
ولی اونجا سرچ کردم چیزی ندیدم به جز همین تاپیکی که بچه ها در مورد خورشید گذاشته بودن ، تو اونم دفاعی ازش ندیدم؟!

مهسا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 14:43

بانو جان حرفهات درسته ، حالا باید چی کار کنیم که خواننده های حسنا اگاه شن.
این گرگ در لباس میش رو چطوری گرگ بودنش رو نشون بدیم ؟
مسیر این وبلاگ ، به این سمت هست ولی اخرش به هدفمون می رسیم ؟

منم پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 14:23

لایک بانو به خاطره این جوابه دندان شکنت...دلم میخاد دوباره کپیش کنم اینجا:
علت این که حسنا به آشکار دنبال به طلاق کشوندن اون رابطه نیست ( گرچه در عمل به شدت پی گیر این موضوع است ) این است که

1- فاصله سنی حسنا و همسر و خانوم اولی زیاد است و حسنا خودش را در این رابطه برتر می بینه. پری از همسر اول دارا بزرگتره، بقیه شون هم همسن و سال همسر اول هستند.
پس ترجیح می ده خانوم اولی باشه و حسنا هم با استفاده از منابعی که بخاطرش استخدام شد بقیه مسیرش را بره. حسنا که با عشق یا علاقه یا ... ازدواج نکرده. با استناد و فرض راست بودن حرفهاش، وارد یک معامله شده نه ازدواج. از اول هم می دونست کجا اومده و داره چه کار می کنه. وارد یک زندگی بدون نقص با مشکل 6 شده و با آگاهی کامل اومده برای 6.
البته اگر بتونه استفاده بیشتری ببره، خانوم اولی را بیرون کنه، اموال بیشتری به ارث ببره، املاک بیشتری به نامش بشه و ... فبهاالمراد، اگر هم نشد که حداقلی که توی معامله ذکر شده بود گرفته.

2- حسنا می دونه اگر عملا وارد این وادی یعنی "طلاق" بشه، اونی که باید بره حسناست. چرا که از اول هم بارها گفت که خانوم اولی و همسر مشکلی ندارند. زندگی بسیار خوبی دارند. توی فامیل هم روابط خوبشون زبانزد است. حتی مریم جون گفته که خانوم اولی و همسر بسیار رابطه خوبی دارند.
به نظر شما همسر حسنا چه بهانه ای پیدا کنه و چطور همسرش را طلاق بده؟ حتی اگر نامرد و بی وجدان و احمق باشه و بخواد 20 سال خاطره و زندگی و عشق و ... نادیده بگیره، آبروش خانواده اش موقعیت اجتماعیش فرزندش .... هزاران مانع برای رسیدن به هوسرانیش هست.

3- حسنا داره سعی می کنه خانوم اولی را عصبی کنه، دیوانه جلوه بده و با فشارهای عصبی زیاد به اون زن باعث واکنشهایی بشه که کم کم بقیه خسته بشن از رفتارش. حسنا اگر قرار بود مثل کبوتر و ... عمل کنه وضعیت وبلاگش هم الان همون بود.
مهارت حسنا در فریب دادن دیگران و مکارانه به خواسته هاش رسیدن باعث شده که مامانهای نی نی سایت برای نابودی خانوم اولی دعای دسته جمعی برگزار کنند بدون این که ذره ای فکر کنند.

مرسده پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 14:18

دخترک عزیز
مشکل وبلاگ حسنا دقیقا همینجاست!
همین که حتی یکی مثل شما و یکی مثل من که در گذشته
به صورت خاموش وبلاگشو میخوندم ( و حتی یکبار به خودم قول دادم برای اینکه اعصابم خورد نشه وبلاگ زنهای دوم رو بجز حسنا! دیگه نخونم )
اون وبلاگهایی که شما ذکر کردید خود به خود کسانی که در شرایط زن دوم شدن هستند رو زده میکنه ( اگه خواننده آدم نرمالی باشه )
وبلاگ عسل هم که صد البته خودتون هم گفتید کاملا صادقانه داره میگه زن دوم بشی بهت خوش نمیگذره!
تازه من عسل رو فقط در دوره دوستیش با آرش زن دوم حساب میکنم ! وگرنه عسل با یه مرد مطلقه ازدواج کرده نه مرد متاهل ! و در زمان ازدواج اونها سحر قبلتر شوهر کرده بود
اما حسنا!!!
خیلی موزیانه و با پررویی طوری مینویسه که اگر کسی مطلقه و بیوه باشه و شرایط زندگیش و خونوادگیش هم بهش فشار آورده باشه و بی پناه باشه
زن دوم یه آدم پولدار و مهربون شدن رو گزینه مناسبی برای ادامه ازدواج خواهد دونست
بک چنین آدمی میگه : ببین ! اگه همسر اول بیخودی اعصاب خوردی راه نندازه ، میشه یه زندگی با دو زن و یک مرد وجود داشته باشه و خیلی هم خوب و نرمال بگذره!!!
دخترک عزیز!
مسئله اینه که حسنا وقیح تر از کبوتره ! حسنا میره تو جلسه سه شب چهار شب پررو بازی در میاره و سخنرانی میکنه
حسنا به برادر هووش زنگ میزنه و تهدیدشون میکنه
حسنا برای حرص دادن خواهر شوهرش که اولین باره میبینتش میشینه از عشق آتشین خودش و همسرش و اینکه میخوان بچه بیارن داد سخن میده و تو دلش از نگاه مبهوت اونها که از وقاحت این خانوم متعجب شده اند ، قند آب میشه
حسنا دختر نوجوون شوهرشو که اولین باره از وجود این خانوم و هرزگی پدرش مطلع شده و عکس العمل عصبی نشون داده رو به کلانتری میکشونه ( شما بخونید دادگاه )
و اونجا هم از حضور مادرشوهرش خجالت نمیکشه
خونواده شوهر حسنا و برادر همسر اول از آبروریزی راه انداختن حسنا میترسند
و....
انقدر نشانه های وقاحت رفتار حسنا در وبلاگش هست که بدونی حسنا خیلی بدتر از کبوتریه که وقتی مادر شوهرش میخواست بیاد و ببینتش کلی دست و پاشو گم کرده بود
کبوتر فقط ادعاش میشه وگرنه به گرد پای حسنا هم نمیرسه
ضمن اینکه مجددا میگم امثال کبوتر و نفس خودشون با رفتار و نحوه نوشتار خودشونو نفی میکنند و خواننده رو زده میکنند
اما حسنا همه چیز رو طوری جلوه میده که خواننده اگر با مثبت اندیشی بخوندش گول میخوره و مقصر رو مظلوم به شمار میاره
برای همینه که وبلاگ حسنا نیاز داره یکی نقاب خوشگل روی جملات رو کنار بزنه و چهره واقعی اتفاقاتی که تو زندگیش میفته رو نمایان کنه

الهه پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 14:11

لطفا گیس گلابتون عزیز رو با زنان دوم جمع نبندین!
ایشون دومین زن همسرشون هستند ولی نه زن دوم!
و نهایت تلاش رو با مطالبشون در جهت کمک به دختران و همسران جوان میکنند

گلریز پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 14:10

دکتر بمده خدا.پزشکه.بعدشم فرقی نداره ادمی را ادمیت لازم است.بانو این موضوع نی نی سایت چیه؟

مینو به غازغوزک خان بالا برره ای پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 14:09

غازغوزک خان بالابرره ای...
حسادت رو خوب اومدی! ما همه این جا حسرت اینو داریم که تو وضعیت حسنا باشیم. نه به فامیلمون گفته باشیم زن دومیم، نه آسایش داشته باشیم، جرات نکنیم به همسایه مون بگیم زن دومیم، فامیل شوهر چشم دیدن ما رو نداشته باشن. شوهره نذاره جم بخوریم. نصف شب مثل زن های هرزه ما رو بفرسته تو لابی که بتونه با زن اولش با قربون صدقه حرف بزنه. روی یه زندگی دیگه هوار شده باشیم. اصلا ما خیلی دوست داشتیم شوهر نصفه نیمه داشته باشیم!
غازغوزک جان مثل این که خودت هم زن دومی که با کوته فکری فکر می کنی ما حسودیم!!! به چی حسنا حسودیمون بشه؟؟؟؟ همه مدل آدم تو این وبلاگ هست. از آدم هایی که وضعیت مالیشون خیلی خوبه تا اونایی که متوسطن و... . ولی شرف و انسانیت حکم می کنه که به خاطر پول و سفر خارجی، زندگی یکی دیگه رو ندزدیم!
اما در مورد علت مخالفتمون با این یارو حسنا...
همون طور که خودت گفتی نفس و کبوتر و عسل، خودشون واقعیت ها رو می نویسن و جواب خواننده های مخالف رو با فحش می دن! هر آدمی حتی از نوع خلش می فهمه که این ها آدم حسابی نیستن که زن دوم شدن! پس عملا خطری ندارن! کیه که شیفته ی اخلاق نفس و کبوتر بشه هان؟ مگه این که خودش زن دوم باشه یا پاچه ورمالیده که حسابش جداست! اما حسنا با موذی گری و حقه بازی تمام، یه مشت دروغ و اراجیف تحویل ملت داده و چون خیلی سعی می کنه خودش رو صبور، متین، باوقار و مظلووووووووووم نشون بده و زیرپوستی هرچی از دهنش درمی آد بار خانوم اولی و بهار می کنه، مستحق افشاگریه. اسنادش رو نوشتیم. ما جمع نشدیم که حسنا رو فحش بدیم و دق دلیمون رو خالی کنیم! ما با سند و مدرک حرف می زنیم. دروغ هاشم به شدت تابلوئه. ولی از اون جا که خواننده های حسنا یا مامان های نی نی سایتن که فکر می کنن هیچ وقت هوو سر اون ها نمی آد یا خودشون زنان دومن یا مثل شما به دلایل نامعلومی (!!!) طرفداریش رو می کنن، می شینن اراجیفش رو می خونن. چون یه فارسی وان رایگانه. این جوری عقده های درون ناشی از کمبود محبتشون هم جبران می شه با ماچ و بوس و بغل ها «ممنون از همراهی»هایی که حسنا نثارشون می کنه.
شما هم اگر دوست نداری این جا نیا. آخه فکر کنم برات واضح و مبرهنه که ما دست بردار نیستیم. نه وقت خودتو تلف کن نه ما رو.

یه دختر پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 14:07

بابا دکتر چی؟؟
یه لیسانس تغذیه مگه بیشتره؟؟
سردسته دومى ها خانم دکترگیس گلابه که دائمن با بقال و آرایشگر و چاپ کتاب و بچه شوهر دعواشه!!!
آدمی را آدمیت لازم است!
وگرنه تحصیلات شعور نمیاره واسه کسی!!!!!!

آمار تکان دهنده دختران بی شوهر+زنان مطلقه! پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 14:04

پیرو حرف دوستمون که گفتند 6 میلیون زن مطلقه داریم یه سرچ کرد م تو اینترنت و دیدم دقیقا همینه!
http://www.irannaz.com/news_detail_9485.html
یا
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=117422
اگر بخوام خلاصه بگم طبق آمار اگر تمام پسران در سن ازدواج با همه دختران در این سن ازدواج کنن(که تازه از زیر بار ازدواج هم خیلی هاشون نمی روند!)
1.5دختر هرگز امکان ازدواج ندارن(چون 1.5 میلیون بیشترند)
1 دختر بالای سن ازدواج داریم یعنی بالای 35 سال
6 میلیون زن مطلقه
=
8.5 میلیون!!
(اگر جمعیت بین 20-50 سال ایران 40 میلیون باشند ببینید ک 8.5 ملیون یعنی یک پنجم ان چقدر زیاده! و چقدر تهدید بالقوه برای زندگیهای مشترک ! و همسران اول میتونه باشه اگر خیلی از این زنها با خوندن وبلاگهایی مثل حسنا ورفتن در عالم رویا که زن دوم شدن نه تنها اسم یه شوهر رو سرمون خواهد بود بلکه اینهمه عشق و ناز کشیدن و قربون صدقه و پول و خونه و...تمام حبابهای دروغینی که در این وبلاگها به خورد این زنان میدن رو به دست میارن و اونوقت اگر این قضیه شیوع پیدا کنه چه بر سر خانواده ها میاد که رکن اصلی جامعه هستند؟
اگر ما بتونیم با امثال این وبلاگ مبارزه کنیم و اونو وادار به بستن یا رمزی کردن بکنیم و ختی فقط چند دختر رو از این سراب خوشبختی و سوگلی بودن زن دوم بیرون بیاریم آیا کار کمی است؟
ببخشید بانو جون که طولانی شد
الهه

گلریز پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 13:52

من فکر میکنم میدونم چرا بانو حسنا رو انتخاب کرده.چون اون کسایی که اسم بردی اینقدر احمق هستند که هرکس با یک بار خوندنشون درد و رنج و حرص و بدبختی و عفده رو از تمام کلماتشون حس میکنه.اما حسنا یک گرگ در لباس گوسفند.یک ادم که با ترفند و خیلی اروم داره کارش رو پیش میبره.من تا قبل از این وبلاگ با این یک دختر بالغ و تا حدی عاقل و تحصیل کرده ام اصلا به دروغ هاش توجه نکردم.باورش کردم.اما اون قبلیا رو که خوندم اینقدر خنده دار بودن که اصلا حتی ارزش دوبار خوندن رو هم نداشت.بعد عزیزم از حسادت زنانه گفتی.خداروشکر ماها خودمون تحصیل کرده ایم و خانواده دار و دستمون تو جیب خودمون با شرافت زندگی میکنیم.عزیزم ما که نمیتونیم بیام اینجا اموالمون رو لیست کنیم که شما باورت بشه حسادتی در کار نیست.سجاده 500 هزار تومنی اخه حسادت داره.؟؟؟؟شما الن یک ترمه یزد بخری برا خونت نزدیک 1 تومن باید پول بدی.الان این کافی بود؟؟؟

غازغوزک خان بالابرره ای پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 13:39

سلام بانو.
قطعا شما و دوستانتون میدونید که مقوله "زن دوم" یک واقعیت انکار ناپذیر در جامعه ایرانه... چیزی که از قدیم الایام بوده و هست و خواهد بود. هرچند کمپین های دفاع از حقوق زنان و انجمن های مختلف هم تشکیل بشه اما زن دوم در جامعه ما دور از دسترس نیست علی الخصوص که با این 11 میلیون دختر مجرد اماده ازدواج و این 6 میلیون زن مطلقه جوان ای بسا جامعه هر روز بیشتر از قبل به سمت و سوی ازدواج زنان و دختران با مردان متاهل کشیده بشه. قطعا خیلی از اینها لااقل برای یکبار هم که شده کلید واژه " زن دوم" رو در نت سرچ میزنن و وبلاگهای عسل خانومی و حسنا اولین وبلاگهای معرفی شده اند. به نظرم چه خوب که لااقل این دو در سطر وبلاگهای معرفی شده اند. چون سوای از عسل خانومی و اینکه بشدت صداقتش رو تحسین می کنم و اینکه خوندن وبلاگش هزاران بار بیشتر از وبلاگ همسران اول آموزنده تره و بیشتر از اونها تلخی اینجور ازدواجها رو به رخ می کشه و حقایق رو بیان میکنه، اما من شخصا ترجیح میدم که به جای وبلاگهای سایر زنان دوم بلاگر مثل کبوتر و .... که خودشون هم قبول دارن پنهانی وارد یک زندگی شده اند و به این ورود تنها اکتفا نکرده اند و نه تنها باعث ویران شدن خانواده اول شدند و کار رو به طلاق رسوندن بلکه بچه ها رو هم صاحب شدن و ادعای مادری بهتری دارن، وبلاگ کسی مثل حسنا به افرادی که سرچ میزنن و یا حداقل میخوان از زن دوم بیشتر بدونن معرفی بشه. چرا که حداقل اولا به راست یا کذب حداقل حداقل حداقل این رو نوشته که من با اجازه همسر اول اومدم و علنی هستم. دوما بخاطر اینکه هیچوقت سعی در به طلاق کشوندن اون رابطه نکرده و سعی در تصاحب فرزند اون رابطه نداشته. من فکر می کنم بخشی از مطالب این وبلاگ شما رنگ و بوی حسادت زنانه داره و این رو از این حرف شما می شه فهمید:
"از اونطرف یک جمله کوتاه میگه من توصیه نمی کنم
از طرف دیگه می گه اینطور نیست که فقط من مشکل داشته باشم همه زندگیها مشکل داره مشکل من هم این شکلیه عوضش خونه دارم سفر خارج می رم ماشین با امنیت بالا دارم مربی خصوصی ورزش دارم متراژ خونه ام را نمی گم چون دردتون می آد
یه جانماز خریدم پونصد تومن حالا دنبال یه تسبح می گردم که مهره هاش رنگ نخ دور جانمازم باشه. قیمتش مهم نیست فقط آدرس بذارید ببینم از کجا می شه خرید ....

کامنتهای قربونت بشم فدات بشم توی وبلاگ زنان دوم و آرزوی خوشبختی و شادی برای خونه خراب کنیشون هم که دیگه .... همشون هم موردشون خاصه و دلیل دارند. "
بانو من فکر می کنم اگر شما قراره که به زنان دوم هم گیر بدید از حسنا مستحق ترش هستند. من فکر می کنم شما از وبلاگ حسنا فقط اون بخش هاییش رو که موید حرفهای خودتون هست رو ذکر می کنید. بعدش هم بانو جان شما چه انتظاری دارید؟ اگر حسنا هر روز از آه و ناله اش می نوشت اگر هر روز توی کامنت هاش به جای بوس و بغل فحش می شنید اونوقت فکر می کنم شما هرگز و هرگز و هرگز و هرگز و هرگز دیگه نگران خواننده های حسنا نمی شدید! حرف من اینه که چرا از بین اینهمه وبلاگ نویس زن دومی که حقیقتا پست و کثیف هستن و زندگیشون پنهانی هست و باعث متلاشی شدن زندگی اول شده اند چرا از ابین اونها به حسنا گیر دادید؟ اجازه بدید اگر کسی هم از دختران یا زنان این مملکت میخواد زن دوم بشه وبلاگ حسنا رو بخونه که لااقل کمی بوی شرف و انسانیت میده نه وبلاگ کبوتر و شراره و نفس و... شما اگر خیلی نگران فریب اذهان عمومی هستی بهتره به این دوستان گیر بدی و پاکسازی کنی!!!!!!

علت این که حسنا به آشکار دنبال به طلاق کشوندن اون رابطه نیست ( گرچه در عمل به شدت پی گیر این موضوع است ) این است که

1- فاصله سنی حسنا و همسر و خانوم اولی زیاد است و حسنا خودش را در این رابطه برتر می بینه. پری از همسر اول دارا بزرگتره، بقیه شون هم همسن و سال همسر اول هستند.
پس ترجیح می ده خانوم اولی باشه و حسنا هم با استفاده از منابعی که بخاطرش استخدام شد بقیه مسیرش را بره. حسنا که با عشق یا علاقه یا ... ازدواج نکرده. با استناد و فرض راست بودن حرفهاش، وارد یک معامله شده نه ازدواج. از اول هم می دونست کجا اومده و داره چه کار می کنه. وارد یک زندگی بدون نقص با مشکل 6 شده و با آگاهی کامل اومده برای 6.
البته اگر بتونه استفاده بیشتری ببره، خانوم اولی را بیرون کنه، اموال بیشتری به ارث ببره، املاک بیشتری به نامش بشه و ... فبهاالمراد، اگر هم نشد که حداقلی که توی معامله ذکر شده بود گرفته.

2- حسنا می دونه اگر عملا وارد این وادی یعنی "طلاق" بشه، اونی که باید بره حسناست. چرا که از اول هم بارها گفت که خانوم اولی و همسر مشکلی ندارند. زندگی بسیار خوبی دارند. توی فامیل هم روابط خوبشون زبانزد است. حتی مریم جون گفته که خانوم اولی و همسر بسیار رابطه خوبی دارند.
به نظر شما همسر حسنا چه بهانه ای پیدا کنه و چطور همسرش را طلاق بده؟ حتی اگر نامرد و بی وجدان و احمق باشه و بخواد 20 سال خاطره و زندگی و عشق و ... نادیده بگیره، آبروش خانواده اش موقعیت اجتماعیش فرزندش .... هزاران مانع برای رسیدن به هوسرانیش هست.

3- حسنا داره سعی می کنه خانوم اولی را عصبی کنه، دیوانه جلوه بده و با فشارهای عصبی زیاد به اون زن باعث واکنشهایی بشه که کم کم بقیه خسته بشن از رفتارش. حسنا اگر قرار بود مثل کبوتر و ... عمل کنه وضعیت وبلاگش هم الان همون بود.
مهارت حسنا در فریب دادن دیگران و مکارانه به خواسته هاش رسیدن باعث شده که مامانهای نی نی سایت برای نابودی خانوم اولی دعای دسته جمعی برگزار کنند بدون این که ذره ای فکر کنند.

ساره پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 12:20

این آش پز بنده خدا دید تو وبلاگ حسنا بساط توهین و از این حرفها پهنه خواست ی شمه ای از ادب و شعور و شخصیت ش رو به رخ استادش حسنا بکشه بگه منم بلدم. می دونید که تو وبلاگ حسنا یادگرفتن این جور چیزها خیلی بابه. مخصوصا اینکه اون اینو گفت من اینو جواب دادم بعد بقیه می یان می گن به به چه جواب خوبی منم یادم باشه ایندفعه در شرایط مشابه همین رو بگم خلاصه یک کلاس درسی هست که آدم دلشو می گیره از خنده .این بنده خدا هم فقط داشت امتحان به استادش پس میداد. دیدید که ادب و شعورش رو نشون می داد از اون طرف می دویید پیش استاد حسنا و می گفت خوب جواب دادم استاد؟

دکتر مشهدی بی تربیت!! پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 12:03

این خانم آشپز نه ببخشید سبزی پاک کن وای نه دکتر! تو پستش نوشته 2 تا فرزندش همش فحشها و کلمات زشت از دهنشون در میاد مثله کثاف ت /بی شعور/ک و ک ش /.خر و...!!! و از این قضیه ناراحت بودند!
آخه خانم دکتر با ادب این بچه ها میخواستن ادب رو از کی اد بگیرند؟از شما؟؟ شمایی که حتی از پشت مانیتور نمیتونی اعصابت رو کنترل کنی و همش حرف بد و ناشایست تحویل میدی اینم نتیجش!!
پست رو میذارم که نرین وبلاگش و آمارش الکی بالا بره!
-------------------------------
پاستوریزه ها!!
نویسنده: تکتم - پنجشنبه ٢۱ شهریور ،۱۳٩٢
بعضی از پستهای من بشدت با اعتراض برخی خانمهای خیلی مودب و اتو کشیده مواجه شده که چرا به بچه ات گفتی پدرسوخته یا ....!

حالا من یه معضل گنده دارم که از همه میپرسم بخصوص خانمهای پاستوریزه!

آوین فحش دادن یاد گرفته اونم به شیوه ای کاملا هوشمند! یعنی در دوسالگی که همه بچه ها تازه زبان باز می کنند ایشون درک کاملا درستی از مفهوم آنچه میگه داره!

اولین فحش: بیشششوووووور! با تاکید به همان شکلی که نوشتم و لبهایی غنچه شده تا دومتری صورتش ! یعنی بیشعور! این فحش رو به هرکی اذیتش کنه میده و چون تکرار شده من به خودم مسلط هستم و تو صورتش نمی خندم و سعی می کنم اخم کنم اما عمرا اگه فایده داشته باشه!

دومین فحش : بو گوشششو ! ( برو گمشو ) که اگر به خودش بگیم جیغ میزنه : من نمیخوام گم شم! ولی چون هرچیزی رو که نمیخواد پس بده قایم میکنه و میگه گوشششود! یعنی میدونه گم شدن چیه!

سومین فحش : خر ! از اونجایی که دیروز این فحش تا نصفه اومد و بعد در جواب تشر من با انگشتی که روی مبل کشیده میشد تبدیل شد به : تو خ َ...... خوبی! کاملا درک شده است!

ولی مشکل عمده همون بیشعوره و البته گهگاهی کشافت (کثافت) که قهقهه اغلب فامیل رو در میاره و منم زور بزنم خودم نخندم ! حالا قبل از اینکه کشافت هم تبدیل به روتین بشه یکی یادم بده باهاش چکار کنم؟!!!!قهقهه



پی نوشت : این پست رو نهم شهریور تایپ کرده بودم و تا پست کنم امروز شد! کشافت هم روتین شده! دخترم از دست رفت خنده آخرین هنر جدیدش اینه که گریه کنان میگه "دیگه دوشتت ندالم " و میره تو اتاق دروبهم میزنه!


پی نوشت: خوب راستش مطلب بالا بیشتر شوخی بود. اصل مطلب که نه کمک خواستنمو میگم! در مورد آرش این مسئله شکل حادتری داشت. چندتا بچه تخس فامیل که آخرم زیر بار نرفتن که کار کدومشون بوده کلمه "ک و ک ش" رو یادش داده بودند! این تلفظ آرش بود اصلش رو خودتون بلدید و تجسم کنید که ما نه تنها در روزهای اول نمی تونستیم حریفش بشیم نگه که یک بار در مطب دکتر فرهت متخصص اطفال که مشهدیا خوب میشناسندش چند بار دکتر را صدا کرد : آقا آقا آقا....

دکتر که با من حرف میزد لبخندی تحویلش داد و به حرفش ادامه داد و پسرم که از بی محلی جناب دکتر لجش گرفته بود با پنجه لگدی به میزش زد و گفت : ک و ک ش!!!!

و اگر شما عکس العملی از من یا باباش یا دکتر دیدید ماهم دیدیم! اوهابرو( اون شکلکه که سوت میزنه کوش؟)

و بعد چند دقیقه بعدش در ماشین خندهقهقهه

خوب آبرومون رفت دیگه اما دکتر انقدر شعور داشت که بفهمه بچه است و ما حریفش نمیشیم. البته خط و نشان جدی برای همه بچه های فامیل کشیدم و با ندیدن عمدی آرش در لحظه ای که فحش میداد ( خودمون رو به ندیدن و نشنیدن میزدیم ) و عوض کردن بحث , مشکل در کمتر از 6 ماه حل شد و دیگه ازش نشنیدیم! در واقع دفعات اول هم خنده خودمون این رفتار رو تشدید کرده بود!

گلریز پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 11:15

این خانوم دکتر یکی از خواننده های وبلاگ حسناست.ایشون یکی دوتا پست در مورد همسر دوم گذاشتن در نکوهش این پدیده بعد خودش میره تو وبلاگ حسنا قربون صدقش میره.من که ندیده بودم.بانو پستش رو اینجا گذاشت از اون طرف یکی دو نفر رفتن براش کامنت گذاشتن و اعتراض کردن اون وقت خانو با بی ادبی هرچه تمام تر جوابشون رو داده که شماها سبزی پاک کنید و از این حرفها.یک بنده خدایی با اسم وبلاگش اومده بود.البته الان اون کامنتها رو چاک کرده.بعد بدو بدو میره به حسنا گزارش میده مثل یک موجوداتی که یک کاری میکنن میرن پیش صاحبشون دم تکون میدن(معذرت می خوام از تشبیه).جالبه که خودش اشپز و مکارش سبزی پاک کنی اون وقت به همه توهین میکنه.کلا پر از تناقضه

گلریز پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 11:08

سلام .من اومدم.میگم این دکتر بدجوری داره می سوزه.یکم پماد می خواد

بابا خیلی مشکل داره.بدبخت داره می ترکه.

پتنی پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 11:07

با این دکتره چیکار دارین؟جریانش چیه؟

یزدانی پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 10:54

آدرس م دقیق بود دیگه
خدایی اگه حسنا شبیه اینه، پیرمرد خیلی ندید بدیده

منم پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 10:53

بانو ینی شما عکس واقعی حسنا رو دیدی؟ من عکس لب و لوچشو دیدم!!! از رو اون که نمیشه گفت کپی برابره این عکسیه ک گذاشتی بابا!!

خاتون پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 03:46

بانو چرا بعضی نظراتو پست موقت کردی

صحبت در مورد عکسی بود که توی وبلاگ دوم هست و شباهتش به حسنا.
چون بی ربط بود و سوتفاهم ... حذف کردم.

نارین پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 03:23

بانو هرجور راحتی

مرسی

نارین پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 03:18

سلام بانو
اون عکسی که تو اون بلاگ بغلی زدی که خاطراتو میذاری
اون عکس میخوان ببینن واقعی هس یا نه
منظور ایرانی بودنشه

نمی دونم.
از اینترنت گرفتم. نمی شناسم.
فقط چون خیلی شبیه حسناست گذاشتم

مینو پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 03:11

بانو

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 02:48

مینوجون

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 02:47

من که میگم این پست بانوواقعا برازنده دکتربوددیگه بدبخت نمیتونه تحمل کنه صبح بشه بره باکامپیوترکامنت بزاره باگوشی هم خودشومیرسونه که چقدرناراحته دکترتوکه گفتی نمیسوزی عین خیالت نیست توکه جنبه نداشتی میخواستی مثل دوستت کامنت وتاییدنکنی

فاطمه پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 02:46 http://daftarezendegieman.mihanblog.com/

آخی ببعی مظلوم

مینو پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 02:44

تازه وارد... نارین

مینو جان
تبریک تبریک تبریک
برای خصوصی خیلی تبریک

کاش می شد بهمون شیرینی بدی
نصفه شبی دلم خواست

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 02:41

دکترتوکه روانشناس بودی ادما روازقبل میدونستی میخوان چیکارکنن حالا به خودت رسیدی داری ضعف میزنی میری پیش حسنا حرفهای سبزی پاک کنی میزنی توکه انقدرروانشناسیت خوبه یه مشاوره هم واسی خودت بذارکه بتونی اون کامنتها روهضم کنی راستی میتونی توآب سردهم بشینی خیلی کارسازه

مینو پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 02:39

دکتره به شددددددددددددت مشکل روحی روانی داره. وضعش وخیمه!

تامز آپ !

مینو پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 02:38

تازه وارد جون خیلی ها این فکر رو کردن. بانو هم که امروز نبود که توضیح بده و... .

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 02:38

ولش کنین ولی دکتره همچنان درحال اتیش گرفتنه بدبخت دلم واسش سوخت البته خودش خودشوضایع کرد

مینو پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 02:33

اون عکس حسنا نیسسسسسسسسسسسسست
بانو یه عکس گذاشته مثل خیلی وقتای دیگه. همه فکر کردن عکس حسناست. ولی اون نیست!

مینو پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 02:20

بانو چرا امشب نیستی...

مهمونی بودم
ببخشید دیر اومدم

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 02:00

خانوم دکترچقدرپریشون شدوداره به سروسینه میکوبه باموبایل باکامپیوتر داره میمیره فقط بخاطر کامنت ایناز دکترنمیری یه بارتوسن توخطرناکه

تازه وارد پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 01:57

بله مینوجون

مینو پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 01:56

تازه وارد
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کامنت های مربوط به این موضوع را ثبت موقت می کنم
اگر دوست داری کامنتت بمونه
بگو مال تو را بذارم بمونه.

نارین پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 00:40

این عکس حسنا نیست که میگید ولی خب شبیه هست

تامز آپ!

یسنا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 00:35

سلام خانمها. یه سوال داشتم این عکسی که می گین کجا هست. من هرچی وبلاگ را می گردم عکسی پیدا نمیکنم :(

تو اون یکی وبلاگ
آخرین لینک "لینک دوستان" را ببین.

[ بدون نام ] چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 23:55

این عکس جدی حسناست؟

مشابه داخلیشه

راحله چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 23:45

از نظر سطح پایین اجتماعی هم باید به زیورآلاتی که انداخته است نگاه کنید نه تنها خودش بی کلاس است بلکه شوهرش هم غربتی و بی کلاس است که ساده ترین چیزها را هم نمی دانند

پیرمردها زنهای حاجی پسند و خوشگل بازاری را می پسندند

نارین چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 23:34

میدونم بانو جان
اما ملموس ترینش که خواننده رو به فکر وا داره جریان دادگاه هست که اگه کسی بدونه و یا حتی ندونه می تونه تحقیق کنه و به جریان پی ببره

راحله چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 23:33

یزدانی جان قیافه اش هم مثل رفتارش عین دلقک می بیند
کسی که اعتماد به نفس و زیبایی داشته باشد نیاز به این همه رنگ روغن ندارد
هیکاش هم که واحد سیار گوشت ایران است اه اه خدایی خاک بر سر آن مردی که یک همچین دلقکی را دنبال خودش راه می اندازد

عزیزم
این کپی مشابه اصل است.
اصل نیست. ولی تو همین مایه هاست

تازه وارد چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 22:54

هوش اندازه جلبک

تازه وارد چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 22:54

حسنا که ماشالله بیشترخواننده هاش تحصیلکرده هستن دکتتتتتتتتتتتـــــــــــــــــــــــــــــر ومهندس پیش ساخته ویعنی اینانمیدونن دارن دروغ میخوونن یعنی همه هوش شون همین قدره

پریناز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 22:10

بنای اولیه ی داستان حسنا یعنی بیماری همسر اول و...دروغ هست..خونه ای که اولین خشتش کج گذاشته بشه هرگز درست و درمان بنا نخواهد شد.
بهتره به جای اینکه بپرسیم این خانوم کجاها رو دروغ گفته بپرسیم این خانوم کجاها رو راست گفته؟!!!!
بعید میدونم که ایشون در آینده هم بتونن صادق باشن.متاسفانه سناریوی بیماری همسر اول رو بد انتخاب کردن و باید تا تهش هم برن و برای ماله کشی و درست کردنش هر روز دروغ های بیشتری ببافن.
بانو بازم مرسی برای بالا نگه داشتن پرچم اینجا



پیغامت رسید.
نی نی را از طرف من ببوس

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 21:25

بانو نظرات اتاق فکر رو برداشتی؟

بک آپ وبلاگ قبلی و نظراتش را دارم
اما وقت نکردم اینجا بذارم.
منظورت کدوم نظرات هست؟

مرسده چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 21:13

خانوم گل عزیز اصلا مبنا رو بر این میذاریم که حسنا همه چیز رو مو به مو راست گفته باشه

یه سوال دارم چرااااا حسنا یه زن جوون 28 ساله لیسانسه شاغل که خونواده اش هم حمایتش میکنند باید انقدر خودشو ذلیل کنه که یه مرد دارای زن و دختر 19 ساله بیاد بهش بگه زن من آدم خوبیه و تا حالا هم زن و شوهر بی مشکلی بودیم ولی الان مریض شده نمیتونیم رابطه داشته باشیم
تو رو میخوام برای رابطه و برات خونه و ماشین هم میخرم
زنم هم گفته میخوای بری دنبال یکی برای این کار من مخالفت نمیکنم ولی وجود تو نباید هیچ تاثیری تو زندگی اصلی من داشته باشه و حق بچه آوردن هم نداری
بعد حسنا نه تنها نمیزنه تو دهن همیچین آدمی که با وقاحت چنین پیشنهادی میده ، بلکه موافقت هم میکنه!!!
بعدش هم تا الان دو سال و نیم فقط تنش داشته
زندگیش همچنان پنهان از فامیل خودش و شوهرشه و از هر دو خونواده فقط چند نفر میدونن
خانوم اون آقا مرتب حسنا رو مورد عنایت قرار میده
پدر خودش و مادر شوهرش مرتب با زبون خوش بهش میگن برو بیرون از این زندگی
و ....
ولی حسنا همچنان داره به این ذلت ادامه میده!!!

خانوم گل عزیز فقط به ما بگو به نظرت این قضایا یه جاش نمیلنگه؟؟؟
اصلا چی باعث میشه شخصی با شرایط شغلی ، خونوادگی و سنی حسنا ( که کاملا نرمال و بدون مشکل به نظر میرسه ) مجبور!!! به انجام چنین کارهایی باشه؟؟؟
همه میدونیم که جامعه ما یه زن مطلقه رو بیشتر اذیت میکنند تا یه زن بیوه رو ! برای یه زن بیوه اغلب دلسوزی میشه
خواستگار هم که داشت ! چرا رفت با یه مرد متاهل؟؟؟؟

این رو هم بگم من با عقاید شخصی خودم ، زن دوم شدن و صیغه شدن و معشوقه شدن رو یکی میدونم
و حتی به یه زن مسن بچه دار بدون شغل و بدون حمایت خانواده هم حق نمیدم که انقدر ارزش خودش رو پایین بیاره و بشه زن زاپاس برای یه مرد!

دخیخن !

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 21:02

جالبه.نمیدونم اونایی که میان از حسنا دفاع میکنن انگار این چیزارو نمیخونن.

[ بدون نام ] چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 21:01

داشتم نظرات پست سوگند رو می خوندم به این برخوردم.
سر وینا
20:25 1392/05/ پنجشنبه 10
چقدر نفرت انگیزه دروغ و دروغ گویی...
متاسفانه من تا به حال فکر میکردم که زنان اول شاید صادق باشن و طبق معمول
ھمیشه بھم ثابت شد که توی این دنیای مجازی جز دروغ چیزی تحویل نخواھم گرفت...
سرکار گذاشتن ملت و فریبکاری به نظر شما چیزی نیست خانوم سوگند؟؟
پنھانی وارد یک زندگی شدن و ساختن یک داستان خیالی برای توجبه ورود کثیف به
زندگی یه زن دیگه و زدن انگ انواع بیماری ھای خیالی به ھمجنس خودت جدا از اول و
دوم بودن چیزی نیست خانوم سوگند؟؟؟
فقط احترام متقابل و پذیرش خطاھا مھمه؟؟؟
عجب..
پس اگر من وارد زندگی شما بشم با ھزار کثافت کاری و دروغ و فریبکاری اما در ظاھر
احترام شما رو نگه دارم و خطاھام رو بپذیرم ما میتونیم با ھم دوست باشیم...
کسی رسوا کردن از شما نخواست اما حمایت زیرزیرکی کار کثیفییه...
خوش باشید..پاسخی ازتون نمیخوام چون ھرگز دوباره به اینجا سر نخواھم زد..وفتشه
وبلاگ خونی رو بذارم کنار و بیشتر از این زمان صرف نکنم...این تلنگر برام لازم بود که
تیزتر باشم و موشکافانه تر به آدم ھا نگاه کنم...خوشحالم که یه بار دیگه بھم ثابت شد
که دروغ دروغ دروغ دروغ از سر و روی این دنیای مجازی می ریزه...چه اولی و چه دومی
چیزی جز دروغ توی جیب ھاشون ندارن...
طفلکی ما خواننده ھای ساده دل که زمانمون رو ذھنمون رو درگیر نوشته ھای می
کنیم که جز دروغ چیزی نیست..ماھا خیلی طفلکی ھستیم..
لعنت به دروغ...
پاسخ فریاد : کی شما رو سرکار گذاشتم؟ خانم اگر سرکاری بود که لیلی صمیمی
ترین دوست منه خوب نمیشد ازش میخواستم لیلی جون به خاطر من اصلا مطلبت رو
ننویس به نظرتون لیلی گزینه بھتری نبود برای سازش؟
من ھیچ حمایتی نابجایی از کسی نکردم خانم و توھینی ھم به کسی نکردم. اینقدر
ھم انسانیت می شناسم که مخالفتم رو توی وبلاگاشون بگم
اما موندم چطور شما شدید ساده دل ؟
اره طفلک شما خواننده ھای ساده دل که به وبلاک یه زن دوم می رید و تاییدش میکنید
که ایشون رتبه 14 بیاره در جشنواره وبلاگا
خودتون با گل و بوسه خدمت بانوان دوم ھستید . اما به اینجا که می رسید مدلتون
عوض میکشه. مگه من اینجام برای تایید و یا تکذیب زنان دوم و ایا شما واقعا به
ه=عنوان یه انسان باید کورکورانه از کسی حمایت کنید
من حمایتی از کسی نکرده ام خانم . یه دونه ای میل و کامنت با نام من ھیچ جا پیدا
نمیکنی که از ھیچ زن دومی حمایت کرده باشم. من مخالفم اما مخالفی که انسانیت
شرط اول زندگیشه
خوشحالم که من باعث شدم چشمات رو باز کنی و خوشحالم که خواننده ای ندارم که

خودش فهمید پرت و پلا می گه که شب پست گذاشت و کله سحر حذفش کرد.
خدا رحمتش کنه. زن خوبی بود.

تازه وارد چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:46

عکسه تویتوب هست بدون فیلترشکن نمیشه فقط یه کوچولودیدم

یزدانی چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:45

http://images.google.com/search?tbs=sbi:AMhZZivSwH7MNJTID_1KnlFOADa49SyeNi0OC6m4KxEmWvlJIqs7E6tuDrRoU2opAR5EgQ8f6PARLANxlnKNpiqb6G-G7m8mgRO4hrhBNJXluaiIZeDhFLyJ0_15RoqTzcXBh4-zG2bhNSX4SWhgKHtIv9m1x4htCpAueA1KPLVQe-YhiEJHE6lVtBp6xv5fqahTDCs38Jra65whclNnsLwcQcHz3LQDaJUkM9GzykeSv8znj8Pab7awt6PZ0ZCATQ5-YgRNSsT55ad8TzFxh37tVt1B0dYxDZ9xObV5uTZrymK99M079Z75DO220TyQxnX5tDHlM7Kob2m4AnPQXq8bSA8-iBZqVYyNuCbSe3pe-1-uoXNSvAa_1EZNoRg4WFJ9KDxHq4W4yu4BlMBfUcEDm-Bki6ehjtCOwebm7genVZrPaznA10BXL0-XKYFrnZMj5S8BLJ_15FGzQxss4C56l9J5tLVqyCe0k-REPfDgi7dndqA5iU1ko7y0Z6RDY0TYFuyOYmmxmXCZeh0wO3pE18lSJSW8Pd3f7a5r18DygOfE8zP7reqBlzKAc8p72OuzYRnw6FgPuwUerHPFX71cfIfkAwAZQ4N6O43gUv0w8tbUlnqlH6KpC4DZyI8MFH0BWErRQTChcFcu6yGgECWQtiZ5vM7s2ORZw-fNLTjrl2dB-C52eWn4pRLCeQPGiOXawF5186lAmnkinz6fhsj8XKvb6QkYt8YVpqs3Xmxb3o5-U-2uP27ba3P6KNzGmNPcnwAZ-B7qAlmAFGnnVkEN5z0iPhLiI_16NPj_1xxXV9XBUFl2suQni7QS-afq5dY3FsBpUeBlPOQPDYmOSDn5666sIdS7vJStwYa_10SPP5qFS9WrJaQ3TRjH3k6irsAENuPrhfO_1CMYvgDq6gnsUsuj9wS4LyfvvhtihtdscBlHBfWVZj-5mOSv3IvXr1BjwwFkgZM6C5ZZowSaGQfoC0g7GBNYGFP9YjIwQASGxGFfnmGqxRiBcXsLLXQB-Bx0VHlDIrEUu_1aCH3JLUnAw5Hw-uGn3aiX06KIXr7uJRB3QTLhh838vpifF2R5uUwlMkDToxIQTw5cpEF7aSCdjqXNoIb4iRjaLVemMa3ZoWGWEu7NnUBQbFIh9E55eMMdi5s9JzUdJFhdPnodSYIO6TyMt2cp49CZ8tMq4pxqXebVgmGhHH0DGi8iFaL3fBhaTyQ1u35LhBQp661nUxJ_19q3BKFHrYY4i2fr6ME95Vv9fB7KcTj5fTRW5M0oRg-ghEHXmwWU2cM8437u1PoTbTR7vWrMbF_1Gk3cMy1Hg&hl=en&bih=606&biw=1366
اینجاست

یزدانی جان
مرسی برای این آدرس بیست خطی

تازه وارد چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:45

اون عکسی نصفه ای که حسنا ازخودش گذاشته بوداگه واقعا بوددماغ کشیده ولب گوشتی بوداین عکس که اینطوری نیست

تازه وارد چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:42

ای کاش ما شرمنده بشیم اما حسنا ازاینجا بره چه کارش حقیقت داشته باشه چی نداشته باشه درهرصورت وبلاگش بداموزی داره یابایدببنده یابایدرمزیش کنه همون چندنفربخونن

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:38

من که به شخصه امیدوارم دروغ نگفته باشه.من اگه شرمنده بشم مهم نیست ولی امیدوارم زندگی دو تا زن بی گناه خراب نشده باشه . امیدوارم یک دختر 18 ساله این وسط له نشده باشه و امیوارم یک زن 42 ساله بعد از 20 سال زندگی مشترک ،برای حفظش هرروز نجنگه
امیدوارم ما شرمنده بشیم اما این اتفاقها نیوفتاده باشه

هووووووووم

خانوم گل چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:35 http://rozhayezendegiman.blogsky.com

بهر حال منم نظرمو گفتم.امیدوارم حقیقت هرچی که هست معلوم بشه.اگه حسنادوروغ میگه خواننده هاش متوجه بشن و اگر هم دوروغ نگفته دیگرون بخاطر قضاوتشون شرمنده نشن.

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:30

وارد گوگل که شدی قسمت image رو میزنی بعد عکس رو اپلود میکنی برات عکس رو سرچ میکنه

تازه وارد چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:28

گلریزجان چی بایدبنویسم تابتونم پیداش کنم

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:26

بچه ها عکس رو اگر سرچ کنید تو گوگل هست

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:24

کسی که اشتباه کرده شرمنده است میره یه گوشه قایم میشه نه اینکه وبلاگ بزنه تبلیغ کنه

قورباغه سبز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:23

به عنوان کسی که تو شرایط هست به جرات میگم وضعیت زندگی من نه تنها از حسنا بهتره بلکه حتی از وضعیت تعدادی از خانمهایی هم که زن اول و آخر شوهرشون هستن بهتره. مگر قضیه مسایل مالی باشه.

بعضی ها حاضرند پول بیشتری داشته باشند به قیمت هر روز اس ام اس تهدید و نفرین دریافت کردن و روزهای پریود حس بی مصرف بودن داشتن و ...

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:23

خانم گل عزیز دنیای مجازی هم یک دنیاست.وقتی من میرم وبلاگ یک نفر رو میخونم این حق برای من ایجاد میشه که حقیقت رو بدونم و اگر بفهمم به من دروغ گفته میشه تحملش رو ندارم.من هم اولا خیلی برا حسنا دل سوزوندم ام وقتی فهمیدم چه دروغگوی قهاریه خیلی ناراحت شدم و واقعا نمی بخشمش.بعد عزیزم شما فرض کن یک ادم بیاد وبلاگ بزنه و توش از زندگی مجازیش که تجاوز ،قتل ، دزدی، مینویسه.هیچ کس نباید بهش کاری داشته باشه.در ضمن شما هرچی بگی مخصوصا اگه می خوای نفرین کنی هم مهم نیست ما ناراحت نمیشیم چون من که با وجود دخترهایی مثل حسنا خودم رو برای هرچیزی در زندگیم اماده کردم

یزدانی چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:22

همتون اشتباه گفتین
بهشت زهرا کار میکنه
خانوم گل عزیز
اینجا هستیم تا بگیم اونیکه فکر کردی ماییم خودتی حسنا خانوم
بزرگترین هدفمون اینه

بهشت زهرا واسه چی ؟

تازه وارد چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:21

فکرمیکنم این عکس میشناسم یاشایدم توهم زدم بقول حسنا

خانوم گل چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:19 http://rozhayezendegiman.blogsky.com

حسنا هم یک اشتباهی کرده پس نباید سرزنش بشه.

اشتباه داریم تا اشتباه.
ضمن این که راههایی برای متوقف کردن این اشتباه هست
ایشون معتقدند که زندگی دو سه ساله را نمی شه گذاشت و رفت
زندگی بیست و چند ساله را باید ول کرد

تازه وارد چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:18

بچه هایکی بهم بگه اون عکس که بانوگذاشته خود بانوگفته حسنا هست

خانوم گل چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:18 http://rozhayezendegiman.blogsky.com

میدونید نمیخوام چیزی بهتون بگم که خدای نکرده ناراحت بشین و با لحن بد جواب همو بدیم.اینکه انقدر مودبانه جواب همو میدیم خیلی برام با ارزشه.
لازم نیست کاری کنین که من راضی بشم.فقط فکر میکردم تو دنیای مجازی کسی به کسی کاری نداره.اینجور نیست که دیگرون برای زندگی همدیگه نظر بدن.درسته وقتی شخص خاطراتشو مینویسه دنبال اینکه دیگرون در موردش نظر بدن.اینکه راهنماییش کنن خوبه اما سرزنش نه.

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:15

الان قورباغه سبز تو شرایط نیست؟

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:14

حسنا یک شیاد و دروغ گو وخونه خراب کنه.حالا هرچه قدر هم که زجر بکشه به خودش مربوطه.ادم دورغ گو باید رسوا بشه

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:13

خب الان ما باید چیکار کنیم شما راضی بشی؟

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:13

من نمیدونم چه غولی از شرایط اجتماع برای زنهای مطلقه ساختن.مگه هرجا ادم میره رو پیشونیش مینویسه من مطلقه ام؟؟؟هیچ کس جرات نداره به یک زن قوی حرف بزنه.هرکسی حریمش رو خودش معلوم میکنه.

مگه هر کس پول نداره توجیه خوبیه برای این که از کیف من و تو بدزده؟
فقط چون شرایطش بده و نیاز داره؟
امنیت زندگی دیگران چی می شه؟
هر کس هر چیزی لازم داشت پول خونه شوهر غذا آرامش ... از دیگران بدزده؟

خانوم گل چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:12 http://rozhayezendegiman.blogsky.com

تا توی شرایط قرارنگرفتین(که انشالله هیچوقت قرارنگیرین)نباید قضاوت کنین.حسنا هم مثل همه این حقو داره که تو دنیای مجازی باشه و خاطراتشو ثبت کنه.تا جایی هم که من یادمه همیشه دیگرانو از همسردوم شدن منع کرده .شما فقط جنبه مثبت زندگیشو دارین نقدمیکنین.به اینم نگاه کنین که خودش بارها و بارها گفته چقدر مشکلات داره.درکل اون داره خاطراتشو مینویسه.خواننده باید عاقل باشه و از زندگی حسنا پند بگیره و پاشو تو این راه نذاره

دم خروس و قسم حضرت عباس را که شنیدی؟

از اونطرف یک جمله کوتاه میگه من توصیه نمی کنم
از طرف دیگه می گه اینطور نیست که فقط من مشکل داشته باشم همه زندگیها مشکل داره مشکل من هم این شکلیه عوضش خونه دارم سفر خارج می رم ماشین با امنیت بالا دارم مربی خصوصی ورزش دارم متراژ خونه ام را نمی گم چون دردتون می آد
یه جانماز خریدم پونصد تومن حالا دنبال یه تسبح می گردم که مهره هاش رنگ نخ دور جانمازم باشه. قیمتش مهم نیست فقط آدرس بذارید ببینم از کجا می شه خرید ....

کامنتهای قربونت بشم فدات بشم توی وبلاگ زنان دوم و آرزوی خوشبختی و شادی برای خونه خراب کنیشون هم که دیگه .... همشون هم موردشون خاصه و دلیل دارند.

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:10

دختر عموی من تو یک شهر کوچیک مطلقه است این حرفها هم براش وجود نداره.اونجا که دیگه تهرانه.هرکسی همونجوری که درباره خودش فکر میکنه دیگران هم دربارش فکر میکنن.
اگر زنی بخواد کار نادرست بکنه ربطی به شوهر دار بودن یا نبودنش نداره.اینو مطمئن باش.
شما که الان یک زن متاهل هستید و انشالله سالهای سال با همسرتون به سلامت زندگی کنید حاضرید توجیهات دختری با شرایط حسنارو تو زندگیتون قبول کنید(خدای نکرده)

مشکلات مطلقه بودن تو زندگی های امروزی دیگه اونقد وحشتناک نیست. دوران شاه وزوزک که نیست. هر کس توی فامیل نزدیکش یکی دو تا مطلقه داره.

قورباغه سبز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:10

خانم گل عزیز
من هم مطلقه هستم و تنها زندگی میکنم. تو جامعه واسه من یه سری فشار هست اما اصلا در اون حدی نیست که بخوام به خاطرش به ازدواج پناه ببرم تازه اونم با مرد زن و بچه دار.
تازه من تهران زندگی نمیکنم . یکی از شهرهای بزرگ هستم و همینجا هم هستن مردهایی که بخوان با من ازدواج کنن. حالا چه طلاق گرفته چه کسایی که تا به حال ازدواج نکردن. پس اوضاع اونقدری که شما فکر میکنی بد نیست.
در ضمن طرز فکر من اجازه نمیده که حتی بخوام به یه مرد زن دار فکر کنم چه برسه به اینکه بخوام باهاش حرف بزنم، بشناسمش و بدتر از همه باهاش ازدواج کنم. با سابقه یه بار ازدواج و جدایی با قاطعیت میگم دردسر تنها زندگی کردن خیلییی کمتر از ازدواج نامناسبه که ازدواج حسنا هم مصداق همین ازدواج نا مناسب هست.

تازه وارد چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:05

خانوم گل درسته ما محیط مون خیلی چیزها روقبول نمیکنه اما نه تااین اندازه بیادبذارتوبوق بگه ازدوحالت خارج نیست یا ازکاری کرده راضی پس نبایدشکایتی داشته باشه بره وب شوببنده چون خوشبخته اگه نیست پس ازاین زندگی بره بیرون البته دراین حالت هم بایدوب شوببنده یابرداره رمزی کنه که همون دوستای ساده لوحشه فقط بخونن

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:05

ایشون رفته زندگی رو از یک خانواده دیگه دزدیه حالا نگران سقف بالای سرشه؟؟در ضمن کی تو این جامعه به زنان مطلقه یک جور دیگه نگاه میکنه.ذوست منم مطلقه است این مشکلات رو هم نداره.ول کنید این حرفهارو.هیچ زنی برای پاک موندن احتیاج به هیچ مردی نداره.این داستانهارو برای بچه های کلاس اول باید گفت.مشالله تو این جامعه ما که دیگه زن شوهردار و غیر شوهر دار و دختر مجرد فرقی با هم ندارن

تازه وارد چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:01

مگه اداره مالیات ودارایی شیفتی مگه اینکه بعضی هاهستن باهمکاراشون تقسیم هفته میکنن این باهمکارش تقسیم پنج شنبه کنن یک هفته این بمونه یک هفته اون

بعضی ادارات 5 شنبه ها همه کارمندها نمی رن.
هر هفته یه چند تاییشون می رن.

خانوم گل چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 20:00 http://rozhayezendegiman.blogsky.com

به هرحال حسنا هم یکبار ازدواج کرده بوده و تو جامعه الان به اینجور زنا به یک چشم دیگه نگاه میکنن و همه فقط میخوان ازشون سواستفاده کنن.شرایط دست به دست هم داده که اون زن دوم بشه.تو خیلی از پستاش خودش به اینکه تحت فشاره اعتراف میکنه.اینکه نخواد از این زندگی هم بره بیرون طبیعیه.نمیخواد برای بار دوم شکست بخوره.اینکه سایه یک مرد زن دار بالایه سرش باشه بهتر ازاینکه تو جامعه بدون تکیه گاه باشه

وقتی همسر و خانوم اولی اومدن بهش گفتن ما دنبال یکی برای 6 میگردیم به شرطی که کاری به زندگی ما نداشته باشه و زندگی خوب ما رو به هم نریزه و خیلی هم تاکید داشتند که زندگیشون هیییییچ مشکلی نداره جز 6 ( عین حرفهای خود حسنا را گفتم. فرض که همه اش راست باشه )

به نظرت اسمش چیه؟ اون ها سواستفاده خرد می کردند و همسر کلان؟
جنسش را کلی فروخته؟

همیشه زن اول چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 19:57

توی اداره مالیات و دارایی کار میکنه

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 19:48

خانوم گل به نظرت عجیب نیست که یک زن 43 ساله بره برای شوهر 45 سالش یک دختر 28 ساله بگسره؟؟تازه مگه حسنا خودش نگفت من خواستگار داشتم حالا از هر نوعش چرا یک دختر تحصیل کرده باید بره به عنوان ک.ا.ر.گ.ر ج.ن.س.ی کار کنه؟حسنا از همون اول گفت همسر فقط با خانم اصلی مشکل 6 داشته یکی رو میخواستن به همسر سروسی بده.یکم عجیب نیست؟؟؟؟یک دختر خوشگل کارمند با خونه شخصی حانواده خوب بره زن این ادم بشه.بعد این خانواده ای که حتی از ترس حرف مردم اجازه نمی دادن دخترشون بره خونه شوهر عقدیش چه جوری حاضر شدن دخترشون زن دوم بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تازه وارد چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 19:42

ای بابا مینوجون بیمار کجابودواسی این دکتر اخه کسی که بیمارداشته باشه میاددوتاوبلاگ بزنه بعدبشینه وبلاگ دیگران بخونه بعداشپزی کنه بچه داری کنه بقول خودش عجب استثنایی هست این موجودبقول خودش انقدرقدرت داره که واسی شوهرش هم عشق خرج میکنه احسنت به این همه پشت کارخانوم دکترافرین مرحبا

تازه وارد چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 19:35

ای ای خانوم گل جان اگه راضی نبودکه الان میکندمیرفت نمیگفت همسرم بهترین پدردنیامیشه واسی بچه م واگرهای زیاددیگه مثلاهمین فرشته که میادوبلاگ حسنا ،حسنا بهش گفت ازاین زندگی بروبیرون فرشته خانوم بهش گفت من فعلابااین شرایط ارامش دارم حسنا میگه یه چیزی گفت من قانع شدم که داره کاربدی نمیکنه ارامش داشتن یک نفربه ازای خراب شدن زندگی دیگران ایا به نظرشما عاقلانه هست ؟

تازه وارد چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 19:29

دکترچینی ازترسش اینجا هیچوقت کامنت نمیزاره میترسه فکرمیکنه بچه های باشخصیت ما مثل خودش هستن توبروبگوهه هه هه حسنا بازم اومد خبربیارم خجالت بکش دکترسوزنی تومیان سالی خبرچینی البته فکرنکنین من دارم بااین اسم خانوم دکترترورشخصیتی میکنم نه خودش بارها گفته من دکترسوزنی هستم ازچین اومده

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 19:29

من که این برداشت رو از وبلاگش نمیکنم.من یک دختر رو میبینم که یک شوهر عاشق داره.خونه بالای شهر داره.ماشین مدل بالا داره.مسافرت خارجی داره.عشق داره به اون حد که حتی حاضر میشه تک دخترشو ببره کلانتری به خاطرش.
خانوم گل هرکسی الان ازدواج میکنه حتما با خانواده شوهرش یک کم مشکل رو هم داره.الان یک دختر جوون(مثل اون خانم 22 ساله که رفته صیغه یواشکی شده حسنا هم دوستشه)این وبلاگ رو بخونه میگه خب به دست اوردن همه این چیزا می ارزه به یکم سختس.تهشم که چیزی نیست فوقش طلاق میگیرم.کلی هم پول به دست اوردم.

بارها زنان متاهل براش نوشتن ما که زن اول هستیم همچین چیزا و حرفهایی را از شوهرامون که جوون هستند و یک زن دارند نشنیدیم.

حسنا طوری از روابط عاشقانه اش می نویسه و این که همسر کشته مرده اش است که زنان متاهل حسرت می خوردند چه برسه به دخترها.

البته این را بعدها یاد گرفت. وگرنه برو ورقهای اول را بخون.
شدم وسیله تفریحش. بهار راست می گفت که من را برای خوشگذرونی می خواد. وقتی پریودهستم نمی آد ....

وقتی بقیه بهش گفتند جدا شو. این دیگه چه خفتیه. مگه تو فا ح...ه ای
داستانش را عوض کرد که دیگه نگن چرا بخاطر پول موندی و این همه خفت می کشی

خانوم گل چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 19:25 http://rozhayezendegiman.blogsky.com

اما حسنا که همیشه میگه ازدواجش باهمسربزرگترین اشتباه بوده و من بارها دیدم که به کسایی که ازش راهنمایی میخوان میگه که ایت راه رو نرن.پس نمیشه گفت از زندگیش راضیه و سعی داره زن دوم بودن رو خوب جلوه بده

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 19:19

ملت همیشه فکر میکنن این اتفاقا فقط برای همسایه میافته.نمیدونن چه بسا به همین زودی پاچه خودشونم گرفته شه

مینو چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 19:18

حسنا خیلی خستگی ناپذیره. پشتکار حسنا توی تاکید بر دروغ هاش با وجود این همه مدرک رو اگر من داشتم الان یه کاره ای بودم تو این مملکت!

بانو جون اون آدرسی که دیشب برات گذاشتم رو رفتی؟ یه خصوصی هم گذاشتم برات.

دیدم عزیزم جواب هم دادم
بله

مینو چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 19:13

دکتر برو دکتر
کامنت دونی این دکتر جون مایه ی ننگشه. من بودم اگر بیمارهام می اومدن وبلاگم اون طوری جواب نمی دادم یا اقلا مثل حسنای مکار کامنت ها رو کلا تایید نمی کردم که بیمارهام نفهمن قضیه چیه!
البته حالا هم که تایید کرده و با اون لحن زشت دور از شان یه آدم تحصیل کرده جواب داده هم ملت نگرفتن قضیه رو! یعنی حتی اگر نفهمیده باشن کامنت ها به خاطر چیه، از لحن جواب دادنش شرمشون نمی شه که براش پاچه خاری بنویسن؟؟؟؟

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 19:05

تو بعضی از ادارات دولتی هم اینجوری هست.خانوم گل عزیز همه پستها هست هرکسی ذلش بخواد میخونه.بعدش هم ما نرفتیم جایی کسی رو مجبور کنیم حرفهای مارو قبول کنه.ما فقط همین جا حرف میزنیم

تازه وارد چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 18:50

اخه گلریزجان خودش خیلی تاکیدداره که کارش دولتی

خانوم گل چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 18:50 http://rozhayezendegiman.blogsky.com

پس بانو جان لطف کن یک پست کامل درمورد حرفات بذار.تناقضایی که به این نتیجه هارسیدی رو هم واضح بزار بعد قضاوت رو بذار به عهده خواننده ها.اینکه خواننده ها متوجه قضیه نشدن رو قبول دارم.چون تویه کامنتاش خیلی دیدم که نوشته بودن متوجه قضیه نمیشن.

اگر وقت کنم یک توضیح کلی می نویسم
و پستهای وبلاگ قبلی را هم اینجا می ذارم.

ما یک وبلاگ دیگه داشتیم که سر فاش کردن اختلافات بین سوگند و حسنا، دوستان زحمت کشیدند گزارش دادند بسته شد.
مطالب اون را وقت نکردم منتقل کنم.

این موضوع مال خیلی وقت پیشه.
حسنا خیلی مواظب بود خواننده هاش نفهمند.
اصلا توی کامنت ها و صحبت هاش چیزی که مربوط به ما باشه یا نشونه ای از ما باشه تایید نمی کرد.

تازه وارد چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 18:48

درضمن خانوم گل عزیز تویکی ازپستهای بانو خودحسنا اومدازبانوتشکرکردبخاطرروکردن اون اتاق فکر که چطور رودست خورده ولی از رونرفت

البته غیرمستقیم.
بدون نام بردن و به شکل کاملا مبهم.
حواسش بود که حرفهاش باعث نشه کسی وبلاگ ما را بشناسه.

تازه وارد چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 18:46

گاهی شماره هم میگرفت اما انقدرخانوم بوداصلا زنگ نمیزد فقط به ارباب رجوع میخندیددرهرصورت این خانوم کمبودتوجه داره خانوم گل همه ماهایی که اینجا هستیم یه روزی خواننده حسنابودیم اگه بانونبودشایدهنوزخواننده وبلاگش بودیم بانوبودکه دروغهاش و روکرد

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 18:44

خانوم گل هرکسی به ابن راحتی متوجه این تناقضات نمیشه.خیلی زیرکانه نوشته .واقعا هر کسی به این راحتی متوجه نمیشه

دختر جعلی چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 18:43

حسنا به موقعش جرات نکرد بگه چه خبر

اون اتاق فکری که می گفت اتاق فکر سوگند بود.

حسنا حتی اسم اینجا را هم نمی آورد و هر چی خواننده هاش می گفتن ما نمی فهمیم از چی حرف می زنی جوابشون را نمی داد که کسی به اینجا نیاد.

اتاق فکر یه جای دیگه بود عزیز.

داستان خیلی طولانی و پیچیده است. شاید بانو بیاد یه خلاصه ای بنویسه روشن بشی.

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 18:42

بعضی موقع ها تو بعضی از ادارات هم شیفت میذارن.دفاتر هواپیمایی،

دختر جعلی چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 18:41

بیمارستان؟

می گه لباس فرم داریم.

حسابداری آزاد خونده. مگر این که کادر اداری بیمارستان باشه.

شایدم بانک خصوصی باشه.

شیتل چیه؟ یه پست هم در مورد شیتل میتل نوشته بود و این که تو محل کارش رشوه بهش زیاد پیشنهاد می شه. حالا رشوه واسه چشم و ابروش و شرایطش هست یا چیز دیگه خدا داند.

دختر جعلی چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 18:38

حسنا یه دروغگوی پست هست که برای پول همه کاری می کنه.
اون از رفتارش با خانواده همسر اولش که خیلی واضح گفت اونها گفتند پول پیش خونه
مال پسر ماست و حسنا گفت چون قرارداد به نام من بود محلشون نذاشتم و بالا کشیدم.

الان هم میگه عاشق مردک نبودم و رابطه قبلی در کار نبود
با مرد زن مرده و زن طلاق داده و ... نمی خواستم ازدواج کنم
بعد یهو سر از زندگی یه مرد زن و بچه دار در می آره
توجیهش چیه؟
نفهمیدم چی شد؟
من فهمیدم. پول دید دست و پاش شل شد.
کسی که محتاج پول پیش خونه باشه و از یک مرده بدزده فکر می کنی به خانوم اولی و زندگیش رحم می کنه.

تازه وارد چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 18:36

دخترجعلی من بودم فکرمیکنم این کارش شیفتی باشه احتمال زیادبیمارستان باشه چون همیشه دنبال اینه که همسرخانم خانوما روکدوم دکترمیبره البته احتمالات هست

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 18:34

مرسی بانو جونم.

تازه وارد چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 18:32

بانوگل کاشتی خیلی داستانت به دکترچینی میخورد
اونم کی کامنت فرستادبه حسناشب دوباره فرداصبح تاکیدکردهه هه هه حسنا دیشب واست کامنت گذاشتم باگوشیم دیدی روسرم چندهزارنفرهوارشدن بخاطرتوببین چیکارمیکنم حالاتوهم بیا عوضش بهم یادبده چطوری باشوهرت 6داری منم یادبگیرم سرم هوونیاد

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 18:30

اخه میرن اذیتش میکنن.طرفداراش رو میگم.من به دوستم که متخصص زنان زایمان پرسیدم.گفت هم چین چیزی با شرایط این خانم امکان نداره

اون همه جولان دادن و حسنا هر روز میرفت فتا و فاطمه جون راه حل و مراحل چندگانه دستگیری بچه ها را براش کامنت می ذاشت

اخطار می دادند که اینجا بی درو پیکر نیست و ...

سوگند و وکیلش از استرالیا ده شبانه روز وبلاگ ما را رصد کردند

کجان الان ؟؟؟؟؟؟؟؟

خانوم گل چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 18:30 http://rozhayezendegiman.blogsky.com

گلریز جان من حرف بدی نزدم که برام دردسربشه.از حسنا هم دفاع نمیکنم.فقط میگم اینکه شماها دارین زندگی حسنارو نقدمیکنین به جایی نمیرسه.کسی که بخواد راه اشتباهی رو بره بدون توجه به تجربه های دیگرون واستفاده ازین تجربها بازم راهشومیره و...

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 18:27

میدونم بانو جان.فقط اسمشو از تاپیک بردار.اینجوری دوست ندارم.راستش همش میترسم الان بیاد مارو کتک بزنه

به خاطر تو اسمش را عوض کردم
فقط به خاطر تو !

گلریز چهارشنبه 20 شهریور 1392 ساعت 18:26

خانوم گل شما الان با ادرس وبلاگتون اومدید براتون دردسر نشه؟؟؟

نه گلریز جان

چه دردسری

مگه به مقام شامخ ولایت توهین شده؟

یه خانمان برانداز داره دروغ می گه ما هم داریم می گیم بس کن پینوکیو

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.